اصرار بر "سیبل" کردن نیروی دفاعی کشور در میانه یک درگیری تمام عیار با دشمن، نمی تواند طبیعی و تصادف باشد.
کشور ما دو بازه زمانی شش ساله و هشت ماهه مهم را سپری کرده است. اولی، دوره اعتماد به آمریکا و اروپاست. و دومی، بازه ای که آمریکا، سپاه پاسداران را تروریستی اعلام و سپس برای ترور سردار سلیمانی تدارک کرد.
در هر دو دوره، دشمن سرگرم خُدعه و شبیخون بود اما مشخصا دولت و مجلس و بخش مهمی از فضای مجازی ما، گرفتار تعلیق و انتظار و آدرس های گمراه کننده بودند و به جامعه منتقل می کردند.
تصور می شد این خوابزدگی عمیق، با خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپا، یا حداقل پس از ترور قهرمان دفاع از ملت ایران، به پایان برسد. یعنی عقل و وجدان، چنین بیداری یی را ضروری می کرد.
اما متاسفانه با رویکردی خسارتبار تر از رویکرد قبلی مواجهیم: اصرار مشکوک بر انتقال درگیری به داخل و فراموشاندن تهاجم دشمن، آن هم در حالی که امیدهای موهوم نسبت به آمریکا و اروپا، و سپس نمایش فرانسه و ژاپن، به جامعه تزریق می شد.
دولت آن قدر معطل کرد و خیانت اروپا را بی پاسخ گذاشت که حالا آنها طلبکاری می کنند و مدعی اند مکانیسم ماشه را -که شلیک به جنازه برجام محسوب می شود- به اجرا گذاشته اند.
کشور درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی، سیاسی، رسانه ای و حتی نظامی است. در حقیقت مجموع آن انفعال ها و انحراف در تحلیل، سایه انواع تهدیدها را به سمت کشور آورد و یک خسارتش، دادن جرئت ترور سردار سلیمانی به دشمن بود.
مردم ما با حماسه تشییع، و سپاه پاسداران با زدن ضربت بی سابقه موشکی به پایگاه راهبردی آمریکا، حجم بزرگی از تهدید دشمن را خنثی کردند. در چنین شرایطی که انسجام ملت به برکت خون شهید سلیمانی به اوج رسیده، چرا کسانی مصرّند از پشت به پاسداران اقتدار و امنیت کشور شلیک کنند؟
پرونده سرنگونی هواپیمای مسافربری در اثر خطای پدافندی -با همه احتمالات کارشناسی که وجود دارد- باید در ظرف زمانی لازم رسیدگی شود و اگر کسانی مرتکب تخلف یا تقصیری شده اند، مواخذه شوند؛ چه در شناسایی و شلیک و چه در زمینه توقف پرواز و ...
اما خیانت در حق یک ملت است که در میانه درگیری چندلایه با دشمن مهاجم، موضوع هواپیمای مسافربری را چنان به مشغله و مسئله اول و آخر کشور تبدیل کنند که تحرکات خصمانه جبهه دشمن مغفول بماند.
آمریکا و صهیونیست ها با ترور شهید سلیمانی، خواستند از سپاه پاسداران که خاری در چشم شان است، انتقام بگیرند. کینه و عقده تاریخی دشمن توجیه دارد، اما توجیه شماتت کنندگانی که با ادبیات دشمن حرف می زنند، چیست؟
می خواهند ثابت کنند به برادران ناتنی حضرت یوسف (ع) نسبت می رسانند؟ یا چون سال ها آدرس دروغ داده و خسارت بار آورده اما شجاعت عذرخواهی و دلجویی و اصلاح مسیر را ندارند، مصیبت سقوط هواپیما و جان باختن تعدادی از هموطنان را بهانه کرده اند؟
انتقام کور و نافرجام دشمن از مرام حاج قاسم، بر عکس موجب اقتدار و انسجام بیشتر ملی شد. اقدام به ترور شخصیت سپاه، جنایتی به مراتب بزرگتر از ترور سردار سلیمانی است که در متن همان نقشه اصلی (دستور فروردین ماه ترامپ برای زدن سپاه) انجام گرفت.
مرز هر دو جبهه معلوم است. باید تکلیف خود را با نقشه دشمن معلوم کرد. نمی شود برای چند ساعت، لباس سپاه پوشید و تهمت افکنی دشمن را محکوم کرد اما در عمل، به زدن سپاه همت گماشت.