به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" انتخابات ۱۴۰۰ برای اصلاح طلبان از چند ماه گذشته شروع شده است و این جریان امروز هر قدمی بر می دارد سعی می کند خود را در مسیر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده قرار دهد.
اصلاحات سناریوهای مختلفی را در دست بررسی دارد. سناریوهایی که از سوی گروهها و احزاب مختلف این جریان سیاسی مطرح شده است و علاوه بر اینکه اهداف جناحی را تامین می کند گوشه چشمی هم به اهداف گروهی و حزبی دارد.
از همه سناریوهای ریز و درشت اصلاح طلبان می توان به سه سناریو اصلی این جریان سیاسی اشاره کرد. سناریوهایی که حتی می توانند به عنوان گزینه های همپوشانی و پلن و برنامه های مقعطی و گام به گام از سوی این جریان مورد استفاده قرار بگیرند.
درواقع اصلاح طلبان در حال بررسی این سناریوها هستند که یکی از این موارد را به طور راهبردی در چند ماه منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ بکار ببرند و خود را مهیای این کارزار بزرگ دموکراتیک کنند.
اما سناریوهای اصلی اصلاح طلبان کدامند؟
در ادامه به سه سناریو اصلی این جریان اشاره می کنیم.
اصلاح طلبان با شخصیت های شناخته شده این جریان پای به کارزار انتخابات می گذارند؟
سناریو بازگشت به هویت اصلاح طلبی: اصلاح طلبان این روزها از ماجرای راهبرد عمل گرایانه «کاندیدای اجارهای» انتقاد می کنند. این جریان سیاسی برای کاستن از هزینه طرفداری از دولت روحانی این سناریو را مطرح می کند. هر چند که همه به خوبی می دانند که دولت اعتدال با جریان اصلاحات متحد بوده است و برخی از اصلاح طلبان شاخص از جمله « اسحاق جهانگیری» در این دولت حضور مستمر داشته اند. اصلاح طلبان بنابر این سناریو سعی می کنند که با شخصیت های شناخته شده این جریان که هویت اصلاح طلبی دارند وارد این کارزار شوند. هر چند که این افراد مانند «اسحاق جهانگیری» و «محمدرضا عارف» خود در سمت های مختلف از جمله نماینده مجلس و معاون اول دولت روحانی امتحان خود را پس داده اند و کارنامه خوبی ندارد. تکیه اصلاحات به این افراد به سبب این است که شخصیت های نامبرده به راحتی از فیلتر شورای نگهبان عبور می کنند. اما با توجه به کارنامه کاری ضعیف آنان شکست در انتخابات آتی با حضور چنین شخصیت هایی برای این جریان سیاسی بسیار بالاست. از این رو به نظر می رسد این سناریو برای جریان اصلاحات یک سناریو رد شده است.
سناریو دروغ آشکار اصلاح طلبان جواب می دهد؟
سناریو قهر با صندوق رای با چاشنی دروغ آشکار: اصلاح طلبان در این حوزه با توجه به اینکه خود را شکست خورده انتخابات می دانند مانند روشی که در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیش گرفته بودند سعی می کنند کاندیدای مطرح و رسمی معرفی نکنند. این سناریو مانند آنچه در انتخابات سال 98 مجلس رخ داد می تواند با معرفی کاندیداهای حاشیه دار و ساختار شکن که نمی توانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و قطعا رد شدن آنها به سبب سابقه بد سیاسی و امنیتی شان حتمی است، همراه شود. اما در این راستا اصلاح طلبان قطعا با حمله به شورای نگهبان و فیلتر قانونی آن با مظلوم نمایی سعی در القای این مطلب دارند که آزادی دموکراتیک وجود ندارد و این جریان سیاسی در حال سرکوب شدن است، پافشاری کنند. دروغ آشکاری که اصلاح طلبان همواره به آن اشاره می کنند تا از زیر بار شکست فاحش فرار کنند. سناریویی که در خفا و جلسات غیر علنی اصلاح طلبان این جماعت سیاسی مانند کسانی چون «مصطفی تاج زاده» فعال سیاسی اصلاح طلب آن معترف می شوند. تاکتیکی که همواره اصلاحات به آن تکیه کرده گرفتن ژست اپوزیسیون و منتقد به خود است که با وجود اینکه در این سالها قوه اجرایی کشور در دست آن بوده و وضعیت موجود به سبب راهبرد درهای باز اصلاح طلبان است، به هیچ وجه قابل باور نیست.
دوباره اصلاحات دوباره کاندیدای اجاره ای
ائتلاف یا کاندیدای اجاره ای: جریان اصلاحات در انتخابات سال 92 با راهبردی که حزب کارگزاران آنرا مشخص کرده بود وارد کارزار شد و توانست موفق عمل کند. این جریان سیاسی حالا که دوباره دست های خود را خالی می بیند سعی می کند که گوشه چشمی دوباره به کاندیداهای غیر اصلاح طلب داشته باشد. اصلاح طلبان به خوبی می دانند که راهبرد آنان برای انتخابات دیگر مورد استقبال قرار نمی گیرد و برای اینکه چند وزارتخانه ای که در دولت روحانی در دست داشته اند و جایگاه سیاسی که بعد از سال 84 از دست داده اند و در سا ل92 با کاندیدای قرضی توانستند بازیابی کنند را ماندگار سازند، قطعا از هر نوع کوششی حتی متوسل شدن به یک کاندیدای غیر اصلاح طلب فروگذاری نمی کنند. مطرح شدن نام هایی چون «علی اردشیر لاریجانی» از سوی کارگزاران موید همین موضوع است. اخیرا «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه کشورمان مطرح کرده که تمایل دارد در دولت آینده در همین پست باقی بماند. مسائل در جریان اصلاحات نشان دهنده گرایش شدید این جریان به سناریو کاندیدای اجاره ای است. اصلاح طلبان در سال های قبل با ساختار شکنی و ایدئولوژی رادیکال فضای سیاسی کشور را بهم می ریختند اما دیگر جامعه پذیرای اینچنین خوراک شوری نیست و قطعا به دنبال آرامش برای رسیدن به ثبات اقتصادی و اجتماعی برای رسیدن به پیشرفت و پشت سر گذاشتن مشکلات است. این نشان آن دارد که ایدئولوژی اصلاحات دیگر طرفداری ندارد و این جریان سیاسی همه سکه های شانس خود را از دست داده است.