به گزارش پایگاه عدالت خواهان" این روزها سخن از رضاشاه خائن است. صحبت از او به بهانه جسد مومیایی اش خیلی طبیعی نیست. شاه جسد پدرش را همان روزهای اوج انقلاب هنگام فرار از ایران، به خارج برد.
یکی از سیئات رضاشاه، پدیده کشف حجاب است. او مامور بود که در برابر اسلام و قرآن بایستد و کارش را هم از کشف حجاب شروع کرد. ماموران او به زور از سر زن مسلمان چادر را می کشیدند و چه زنان قهرمانی در راه رعایت و حفظ احکام اسلام و قرآن، جان شیرین خود را نثار کردند. فیلمی که چندی پیش در فضای مجازی منتشر شد، راجع به خشونت پلیس علیه یک زن متجاهر به بی حجابی بود و
هرکس آن را می دید، می فهمید که این نقشه است؛ نقشه برای بازتولید سنت سیئه رضاخانی جهت کشف حجاب!
غربی ها امروز دارند پول خرج می کنند؛ خرج مبارزه با حجاب با
راه اندازی کمپین بی حجابی. بی بی سی و رادیو آمریکا هم پیوست رسانه ای آن را به عهده دارند. انصاف باید داد که از مامور وظیفه شناس ناجا به دلیل پاسداشت قانون و دفاع از حکم قرآن، بایستی تقدیر کرد. اما عده ای غافل یا جاهل از یک سو و عده ای مامور از سوی اجانب از سوی دیگر، زبان به لعن و نفرین مامور ناجا گشودند و سخن از حقوق شهروندی و حقوق بشر به زبان آوردند! اینها از همان قماش رضاخان هستند و هنوز در اندیشه کشف حجاب و مبارزه با احکام حیات بخش اسلامند، دشمنان عفاف و غیرت و ناموس ایران هستند که اگر به اینها فرصت داده شود، استقلال ملی و فرهنگی کشور را به تاراج دشمنان قسم خورده نظام می دهند.
با کمال تاسف سه شنبه گذشته 9 تن از نمایندگان مجلس با ارسال نامه ای به وزیر کشور از وی خواستند با مامور وظیفه شناس پلیس که به زن بی حجاب تذکر داده بود، برخورد شود! یکی از نمایندگان هم طی نطقی گفته بود: «از برخورد مامور ناجا با فردی مسلمان، اگر نگوییم دق کنیم و بمیریم، حد اقل باید مشکی بپوشیم»! سؤال این است که اگر آن زن مسلمان بود، چرا با کشف حجاب، اعلام جنگ با حکم قرآن داده بود؟ اگر او مؤدب به آداب انسانی بود، چرا با تذکر پلیس شروع کرد به فحاشی و هتاکی و درگیر شدن با او؟!
آن نماینده محترم می گوید: «مگر قرآن کرامت انسانی را مهم تر از حرمت کعبه قرار نداده است؟ چرا به بهانه حجاب و نهی از منکر، ترویج منکر می شود و حرمت انسان زیر سؤال می رود؟» سؤال این است که از چه زمانی کشف حجاب و اعلام جنگ با حکم خدا در جمهوری اسلامی ایران جزء کرامت انسان ها محسوب می شود؟ چرا تذکر مشفقانه پلیس برای اجرای قانون را «بهانه جویی» ترجمه می کنند؟ حفظ حرمت انسان در حالی که او حرمتی برای حکم خدا و قوانین جمهوری اسلامی قائل نمی شود، چه قدر جایز است؟ چرا صورت مسئله را طوری می نویسند که گویی کشف حجاب و مخالفت با حکم قرآن، نه گناه است نه جرم؟! ستم به قرآن و مخالفت با قانون، آن هم با زیر سؤال بردن اقتدار پلیس در اجرای قانون! برای این باید دق کرد نه برای دفاع از یک زن که متجاهر به فسق و تبهکاری از طریق مبارزه با حکم خداست.
روز اولی که اعتبارنامه نماینده مجلس تصویب می شود، او سوگند
می خورد که پاسدار حریم اسلام و مبانی جمهوری اسلامی باشد. آیا دفاع از یک زن بی حجاب، فحاش و پیرو رضاخان قلدر در کشف حجاب، پاسداری از حریم اسلام است؟ این کدام اسلام است که چنین نشانه های زشت و ناروا را به این دین نسبت می دهید؟ نماینده سوگند می خورد که پاسدار دستاوردهای انقلاب اسلامی باشد. بی حجابی که دستاورد حکومت رضاخانی است. نماینده مجلس چه تعهدی دارد که از این دستاورد به بهانه رفتار قانونی پلیس، از یک زن متجاهر به
بی حجابی دفاع کند؟
یک زمانی بود که برخی صدای موسیقی را در خودروهای خود بلند می کردند و آلودگی صوتی به وجود می آوردند. با آنها برخورد شد و خودشان هم خسته شدند و از آزار مردم دست برداشتند. بعد معلوم شد این جماعت مامور به مردم آزاری بودند. اکنون هم یک عده ای مامور هستند خاطر خطیر شهروندان ایرانی به ویژه بانوان با کرامت جامعه ما را با کشف حجاب، آزار دهند. قانون و مردم دارند با آنها مقابله
می کنند. یک نماینده باید کدام سوی این معرکه بایستد؛ دفاع از قانون و اسلام یا دفاع از کمپین بی حجابی؟!
اصل 67 قانون اساسی که در آن متن سوگندنامه یک نماینده به طور شفاف آمده، یک اصل تشریفاتی نیست. در آنجا آمده است: «من با تکیه بر شرف انسانی خود تعهد می نمایم که پاسدار حریم اسلام ونگاهبان دستاوردهای انقلاب مبانی جمهوری اسلامی باشم.» برای یک نماینده چه شرافتی وجود دارد که از فعل حرام و خلاف قانون یک زن در همزبانی با دشمنان ملت دفاع کند؟ پس آن «تعهد» در سوگند نمایندگی چه می شود؟!