روز سوم خرداد 1361 يکي از بارزترين جلوه‌هاي نصرالهي و يکي از مهمترين و زيباترين روزهاي انقلاب اسلامي ايران است.در اين روز شهر مقاوم خرمشهر که پس از 35 روز پايداري و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن در آمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) ، بار ديگر توسط رزمندگان اسلام فتح شد و پرچم اسلام بر فراز مسجد جامع و پل تخريب شده خرمشهر به اهتزاز در آمد.
خبر آزادسازي خرمشهر به سرعت همه ملت مسلمان ايران را غرق شادي و سرور کرد و مردم ايران با حضور در مساجد نماز شکر به جاي آورده و نداي ا... اکبر سردادند. عمليات بيت‌المقدس در دهم ارديبهشت 1361 آغاز شد و در چهار مرحله عمليات نهايتا در سوم خرداد 1361 به آزادسازي خرمشهر انجاميد و تلفات زيادي به دشمن بعثي وارد آمد.اين فتح مبين، دفاع مقدس را وارد مرحله نويني کرد و براي اولين بار از شروع جنگ تحميلي ايران در موضع قدرت قرار گرفت.
خبرنگار عصر هامون با مراجعه به مردم شهر زاهدان به استقبال حماسه سوم خرداد رفت، و به مرور دفتر خاطرات حماسه سوم خرداد مردم زاهدان پرداخت.
یکی از خیاطان شهر زاهدان در پاسخ به سوال خبرنگار ما در خصوص خاطرات خود از آزادسازی خرمشهر می گوید: خوب یادم است، دوم دبیرستان بودم و در شهر زابل سکونت داشتم جشن و هلهله در شهر برپا بود، مردم سر از پا نمی شناختند، شربت و شیرینی پخش می کردند.
وی ادامه داد: یکی از فروشندگان زابلی به محض شنیدن خبر آزادی خرمشهر از رادیو چندین کیلو شیرینی خریداری و شروع به توزیع آن در شهر کرد.
یکی از بانوان نماز گزار در این خصوص گفت: گوشه ای از کشورمان دست نیروهای بعثی بود بسیار ناراحت بودیم، صدایش می لرزید گویی خاطرات آن زمان برایش زنده شده بود، آبی می نوشد و می گوید، به گفته امام خمینی (ره) خرمشهر را خدا آزاد کرد.
وی ادامه می دهد: بسیار خوشحال بودیم، بازار شربت و شیرینی در زاهدان داغ بود و هر کسی به نوعی از این اتفاق مسرور بود.
راننده تاکسی با اشاره به خاطرات خود از 3 خرداد به خبرنگار ما پاسخ می دهد: مگر می شود یادم نباشد، بنده در آن زمان در جبهه حضور داشتم، اندکی مکث می کند دستانش را در هم گره می زند و می گوید، مجروح شده بودم ولی بعد ها از دوستم شنیدم که دختران به اسلحه رزمنده ها گل زده بودند و در خیابان شربت و شیرنی پخش می کردند و جوانان سوار بر ماشین در سطح شهر می چرخیدند و شادی می کردند تا همه مردم از آزادی خرمشهر آگاه شوند.
شهروندی دیگر با اشاره خاطرات خود را اینگونه بیان می کند: لحظه آزاد سازی خرمشهر لحظه بسيار غرورانگيزي برای کشور و برای مردممان بود بخشی از کشور مان را توانسته بودیم از چنگال دشمن آزاد کنیم و به قول فرمایش امام(ره)" خرمشهر را خدا آزاد کرد، تاریخ دوباره آغاز شد" مردم سیستان و بلوچستان نیز چون دیگر مردم ایران خوشحال بودند و با پخش کردن نقل و شیرینی در خیابان ها آغاز دوباره تاریخ را جشن گرفته و شادی خود را از این واقعه خوشایند ابراز می کردند.
یک کسبه میوه فروش خاطرات خود را اینگونه از آزادسازی خرمشهر بیان می کند: رادیو در خانه مان روشن بود و مرتب از حمله بزرگ حرف مي زد كه در يك لحظه راديو برنامه هايش را قطع كرد گوينده در حالي كه صداش از هيجان مي لرزيد اعلام كرد توجه كنيد هم ميهنان عزيز توجه فرماييد ،هم اكنون به خواست خداوند متعال شهر خرمشهر آزاد شد خونين شهر آزاد شد و ... خيلي خوشحال شدم ...، شور عجیبی در بین ملت ایران به پا شده بود همه مردم ایران خوشحال بودند چون بخشی از کشور ما،حکومت ما، زمین ما و ملک ما که توسط دشمنان اشغال شده بود آزاد شده بود.
وی ادامه می دهد: حال و هوای زاهدان عجیب بود و در خیابان های شهر پیر و جوان همه و همه مشغول شادی بودند.
یکی دیگر از مردم زاهدان اینگونه خاطرات خود را از آزادی خرمشهر بیان می کند: مردم در خیابان نقل و شیرنی تعارف می کردند و آن زمان دبیرستانی بودم توی ماشین با دوستان سوار شده بودیم و در سطح شهر می چرخیدیم و شادی می کردیم.
