به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" از نگاه افراطیون مدعی اصلاح طلبی، اگر یک هم قبیله ای، زد و زنش را کشت، گور بابای هر چه شعار فمینیسم و حمایت از حقوق زنان که سالها سر داده اند! طرف قاتل را می گیرند و هر تهمت زشتی را که می شود بست، به مقتولی که کمترین توان دفاع از خود ندارد، می بندند؛ معطل دادگاه و رسیدگی قضایی هم نمی مانند. البته آنها همواره طرفدار قانون هم هستند!
- نجفی به میترا استاد شلیک نکرد، بلکه شرافت و صداقت جبهه مدعی ضدیت با خشونت و حمایت از حقوق زنان را هدف گرفت؛ همه آنها که بی پروا و فقط با نگرش قبیله ای، لگد به مقتول می زنند و کم مانده از قاتل جنایتکار، قدیس بسازند!
- برخی خبرنگاران اصلاح طلب مدعی شدند اگر مردی بداند همسرش با مردی دیگر ارتباط دارد، میتواند اقدام به قتل زن کند . صدرا محقق، دبیر اجتماعی روزنامه شرق بدون هیچ مستندی، به مقتول نسبت ارتباط نامشروع داد و نتیجه گرفت او مهدورالدم بوده و نجفی حق داشته بکشدش!
- جالب و تاسف برانگیز این که سحر آزاد خبرنگار روزنامه شرق اخیرا فاش کرد "اینجا (روزنامه شرق) دبیرهای مردی هستن که به همکار زنشون پیشنهاد رابطه جنسی میدن. اطرافیان میگن نگو زن و بچه داره.". لابد با استدلال صدرا محقق باید روزنامه شرق را بر سر خبرنگارانش خراب کرد!
- اما از این فضاسازی رذیلانه که بگذریم، برخی اصلاح طلبان اخبار دیگری دارند که صلاح نمی دانند بازگو کنند. کرباسچی دبیر کل کارگزاران که حزبش با شهردار شدن هم حزبی اش (نجفی) مخالف بود، نوشت: "ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسئولیت کساني را که دوسال قبل علیرغم اصرار و تذکر برخي دلسوزان ومراكزمسئول ، این چاه ویل را براي اصلاحات و نجفي حفرکردند ، نادیده گرفت".
- "رحمتالله بیگدلی " یکی دیگر از اصلاح طلبان می گوید " با آقای «غ.ک» [غلامحسین کریاسچی] حرف زدم. گفت: از سوی «...» و «...» اعلام کرده بودند که نجفی چنین پروندهای دارد؛ او را به شهرداری انتخاب نکنید. چرا عدهای بیمسوولیت به این اعلام خطر توجه نکردند و بسترساز فاجعه شدند؟!".
- یاد آور می شود نجفی با وجود مخالفت وزارت کشور و وزارت اطلاعات دولت و با اصرار آقای روحانی، شهردار تهران شد اما مانند سازمان میراث فرهنگی و دبیری اقتصادی دولت، نیمه کاره گذاشت. شبیه این ماجرا (مخالفت وزارت اطلاعات و اصرار روحانی) درباره معرفی حناچی برای شهرداری هم اتفاق افتاد . آقای روحانی متاسفانه در چند نوبت، موضوع گزینش را به تمسخر و استهزا گرفت.
اما در جنایت اخیر، عده ای دیگر مدعی شده اند مقتول "پرستو" بوده؛ اصطلاحی که درباره زنان وابسته به سرویس های جاسوسی برای به دام انداختن سیاسیون به کار می رود. چرا پرستو خور برخی مدعیان اصلاح طلبی (به ادعای خودشان) این قدر ملس است. چرا هر پوست موزی که می بینند، خود را برای زمین خوردن آماده می کنند؟!
- چت سخیف و مبتذلی هم که آقای "م-ع -الف" رئیس دفتر و معاون رئیس دولت اصلاحات با فلان خانم خبرنگار اصلاح طلب انجام داد، رفتن در تله یک پرستوی اصلاح طلب بود یا بی ترمزی و یلگی اخلاقی؟ وزیر ارشاد متواری همان دولت چطور؟
- ولنگاری چه قدر در این آلودگی ها موثر است؟ و چه قدر می توان احتمال داد سرویس های جاسوسی بیگانه از همین اهرم، برای تور کردن برخی سیاسون اشرافی بهره جسته اند؟
- اما افراطیون مدعی اصلاح طلبی برای تبرئه قاتل، می کوشند نهادهای امنیتی داخلی را متهم کنند. در اینجا سوالات متعددی پیش می آید. غوغا کنندگان امروز، چرا همان دو سال قبل، ادعای خود را مطرح نکردند تا پروژه مدعایی را ضد پروژه کنند و سودش را ببرند؟!
- سوال دوم: نجفی قریب یک سال و نیم است که دیگر شهردار نیست و هیچ سمتی ندارد؛ با این وصف، پرستو گذاشتن کنار او چه خاصیتی دارد؟ نجفی وقتی کنار رفت، چه مسئولیتی داشت که همسرش بخواهد اسرار او را فاش یا او را تهدید و باج خواهی کند؟ مگر مشکلات و تخلفاتی که نجفی را می توانست نگران کند؛ و یا خدای ناکرده ارتباطات ضد امنیتی.
- همسر نجفی از او چه آتو هایی می توانسته داشته باشد؟ نجفی اگر صادق بود، چرا به مراجع قضایی شکایت نکرد تا بدین ترتیب خود را خلاص کند؟ اگر هم مقتول قصد اخاذی شخصی داشته، چرا آن را به نهادهای امنیتی می چسبانند؟ این آتوها از چه جنسی است که نجفی را واداشته تا سنگینی بار جنایت را به جان بخرد و آن موضوع یا موضوعات را تبدیل به راز سر به مهر کند؟
- طبق گزارش پلیس و مراجع قضایی، "در صحنه جنایت، گوشی تلفن همراه مقتوله پیدا نشد؛ ولی بعد از مراجعه ماموران به خانه دیگر که قصد بازداشت نجفی را داشتند، با گوشی های میترا استاد در آن خانه مواجه شدند". در واقع، نجفی هنگام خروج از محل جنایت، گوشی های مقتول را همراه خود برده بود. چرا؟! او احتمالا چه چیزهایی را از گوشی حذف کرده است؟
الثا، اگر بنای بر جاسوسی باشد، هویت جاسوسه نباید آشکار شود تا بتواند جمع آوری اطلاعات کند. مقتول، قرار بوده همان روز برود انصاف نیوز حرفایی را بزند اما نجفی ترجیح داده او را بکشد. او چه چیزهایی را میخواسته به سایت اصلاح طلب بگوید؟ مگر ادعا نمی کنند میترا استاد "پرستو" بوده؟! پرستو چه نیازی دارد از رسانه ی اصلاح طلب وقت مصاحبه بگیرد اما به مصاحبه نرسد و جانش را بگذارد؟
- خود نجفی می گوید "در مدت پس از ازدواج اثری از خیانت ایشان به خود ندیدم ولی مدام میترا مرا تهدید میکرد به خیانت و ارتباط با مردان دیگر". و این یعنی اینکه، اولا او خیانتی نکرده که مستوجب قتل از سوی همسر باشد و ثانیا جاسوس نبوده، که اگر بود، چنین خبط و خطایی (تهدید مورد ادعای نجفی) را مرتکب نمی شد.
- وجه سوم ماجرا، به وضعیت زندگی یک سیاستمدار وتکنوکرات اشرافی بر می گردد. او با وجود این که هیچ سمت و شغلی ندارشت، چرا سالها به شکل غیر قانونی در خانه خود سلاح نگهداری می کرد؟
- فرزند میترا استاد می گوید "مادرم و آقای نجفی، حدود یک سال و دو ماه قبل در حزب آشنا شدند. مادرم میگفت من به اشتباه روی صندلی او نشسته بودم و همین موضوع باب آشنایی ما را فراهم کرد". همین پسر نوجوان می گوید "نجفی دست بزن داشت. مدام مادرم را کتک می زد؛ یکبار مانع شدم، دست مرا شکست". این درست نقطه مقابل فضاسازی رسانه های زنجیره ای است.
- آقای نجفی در آستانه هفتاد سالگی و در وسط همایش حزبی، سودای جوانی به سرش می زند و باب مراوده با زنی را که هم سن دخترش می باشد، باز می کند. او خانه ای مستقل برای همسر دوم در برجی در شمال شهر (سعادت آباد) در نظر می گیرد و مهریه 1362 سکه را می پذیرد. اینها ویژگی زندگی اشرافی است.
- نجفی کمتر از دو سال بعد، به همسرش می گوید که مهریه اش را بگیرد و طلاق را بپذیرد. بعد هم تشخیص می دهد او را بکشد! پول 1362 سکه، بالغ بر شش میلیارد تومان می شود. نقش دوگانه اباحیگری (لیبرالیسم) و اشرافیگری در تکوین این مدل از سبک زندگی سیاسی و اجتماعی کدام است؟
- چه خساراتی از مسیر این سبک زندگی، به جامعه و فرهنگ و اخلاقیات و سیاست ما سر ریز شده است؟ ماجرای ظلم به حدود سه هزار نخبه بورسیه که از سوی نجفی صورت گرفت، خروجی همین اباحیگری است؛ همچنان که تعطیلی تدریجی معاونت تربیتی در آموزش و پرورش.