به گزارش پایگاه عدالت خواهان"جمعی از شهروندان دلسوز - شهرستان عباس آباد طی یاداشتی خطاب به سیدابراهیم هاشمی_ فرماندار محترم شهرستان عباس آباد به هتاکی های وی چنین نوشتند"
پاسخ به فرماندار شهرستان عباس آباد
در آغاز سخنی از امام خمینی (ره) می گویم که فرمود: (... گول نخورید از این اشخاص ... ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم، مکلفیم شرعاً، همانطور که پیغمبر می کرد (11/6/1360)
تأسف می خوریم از سخنان نسنجیده و هتاکانه، فرماندار (آقای هاشمی) در جلسه شورای اداری شهرستان نسبت به انتقاد انقلابیون از دولت.
آقای فرماندار همه مردم شهرستان به خوبی می دانند که قصد عزل شما را داشتند چون از جرگۀ خودشان نمی دانستند از ناخالصی شما باخبر بودند لیکن با استعانت از آقای مهاجری و توصیه ایشان به وزارت کشور، شما به شهرستان ما، با یک درجه تنزل جایگاهی همچنان حفظ شده اید. آیا حفظ این جایگاه ارزش آن را دارد که برای حفظ منصب و تداوم آن در حضور مهمانان استان در جلسه، بی پروا دور از تعهدی که می شناسیم از شما، سخنان ناشایست و اتهامات واهی را نسبت به دلسوزان و منتقدان شجاع و انقلابی، با سوابق روشن که بدون چشم داشت مادی و دور از حبّ و بغض هستند، اسناد دهید!
اگر جوانان و دوستان ما، جمعی از شهروندان ما به شما بگویند آقای فرماندار نیازی به عتاب و خطاب شما در مسائل سیاسی نیست به اصل وظیفه خود در شهرستان عمل کنید و چاپلوسان و متملقان و منحرفان فکری و معارض با نظام را از پیرامون خود و تصمیم سازی دور نگه دارید، سخن بی جایی است.
اگر انتقاد کنند و بگویند چرا شما آلت دست زیاده خواهان می شوید علیه یک مسئول بسیجی صدها صفحه پرونده سازی می کنید و گوش به فرمان امثال (ح. ی) هستید. تخریب است.
چرا مقدرات شهر در دست فردی دلال و واسطه گر، کارچاق کن و نان به نرخ روز خور، مثل آقای.... می باشد و فاقد یک مسئولیت رسمی است در همه جا در کنار شما و مدیران شهرستان دیده می شود و در عزل و نصبهای شهرستان نقش دارد. بارها از شما و روابط عمومی سؤال شد پاسخی ندادید. و اگر بگویند ایشان در حد جایگاه مشاوره نیستند این تخریب است. اینان خوارجند. وقتی به شما بگویند و گفتند در شورای شهرستان و شهرداری عباس آباد مسائلی است چرا ورود نمی کنید و دست به عصا راه می روید.آیا نظارت از وظایف شما نیست که امور شهرستان رها شده است.
چرا به مشکل زباله در حضور مهمانان استانی نپرداختید؟ چرا مهمانان را برای نظارت و بررسی و کمک گیری دپوی زبالۀ شهر را نشان ندادید و به پلاژ سلمانشهر آنان را هدایت کردید که واگذاری آن پلاژ هم خلاف قانون است.
آقای فرماندار اگر اندکی از مبانی دینی و تاریخ اسلام آگاهی داشتید هرگز منتقدین انقلابی و مدافع نظام را خوارج خطاب نمیکردید.از این مفهوم در جایگاه خود و تمثیل نابجا استفاده نمیکردید.کارشناسان دین و عالمان اجتهادی این عناصر ( خاتمی ، موسوی ، کروبی ) را مثال زنده خوارج در فتنه 88 خطاب کردند و آنان را همصدا با رهبری نظام اهل بغی دانستند.حال چرا شما و جریان اصلاحات و اعتدال نمیخواهید درک کنید و هدایت شوید و خودتان را به جهالت زدید و همچنان عناد می ورزید و همچنان به بیماری خود اجتهادی تداوم میبخشید؟ خدا میخواهد تا شما چهره حقیقی خودتان را نشان دهید تا رسوا شوید و در نزد مردم ماهیت شما روشن شود.
چرا شما و نمایندۀ شهرستان بفکر کمربندی شهرستان نیستید و فقط شعار می دهید و از انتقاد علیه دولت سخت برآشفتید.
شهروندان میگویند آقای نماینده ی شهرستان شما وکیل الدوله نیستید ، نماینده ی مردمید چرا تبلیغ کردید؟ گفتید 90 میلیارد تومان اعتبار برای توسعه شهری و کمربندی گرفته ام و تابلوهای آن در شهرستان در آستانه انتخابات مجلس کلی مانور داشت حال بگویند این اعتبار،کجا رفت ؟ این تخریب است؟
وقتی شهروندان بگویند آقای نماینده چرا عزل و نصبهای شما بدون مشورت و مشاورۀ دلسوزان و انقلابیون و ائمه جمعه می باشد این جرم است؟ چرا انتخاب مدیران شما همه از یک جریان خاص حکایت می کند. این تخریب است؟ می گوییم نماینده شهر ما چشم خود را بر ناکارآمدی دولت و ضعفهایش می بندد و صدایش در نمی آید و به سخنان و انتقادات ما در عزل و نصبها اعتنایی ندارید، تخریب است؟
آقای نماینده ، کدامیک از انتصابات شما یک جوان انقلابی مؤمن حزب اللهی و اهل ولایت که مخالف جریان اصلاحات است بوده است؟ بجای سرزنش و انتقاد سازنده از دولت ، ثناگوی آنها نشوید. بگویید دستشان کوتاه شده است؟
آیا این اعتراف تلخ شما به سیاه نمایی دولت گذشته در عرصة انتخابات، اثبات کوتاه بودن دست شما از مسئولیت بوده است ؟
آقای فرماندار چرا امام جمعة شهرستان را در جلسۀ شورای اداری دعوت نکردید و فردی دیگر را دعوت کردید که متأسفانه نمک گیر جلسه شد و مسرور از دعوتی که شده است جز تمجید و تقدیر سخنی دیگر بلد نبود و، بعنوان یک متشرع و ملبس به روحانیت در سنگر امامت جمعه، در جلسه ای که یاران انقلابی و مبلغان منتقد دولت اصلاحات را گستاخانه خوارج خطاب کردند نه تنها دفاع نکرد بلکه سکوت رضایتمندانه و تشکر از میزبان را خیانتی نابخشودنی به امت حزب الله می دانیم و وفاق ایشان را در آن جمع دور از شأن یک روحانی انقلابی و ولایی می دانیم که باید حرمت و منزلت جایگاه امامت جمعه و مدافع راه امام و و انقلاب را پاس می داشت، خدشه وارد کرد. و حرمت این جایگاه شکسته شد. و مکلف هستند جبران نمایند و پاسخگوی جوانان انقلابی باشند که بی تفاوت نخواهند نشست.
سخنی دیگر با منحرفان اصلاحات:
گفته اند امام جمعۀ انقلابی فقط فریاد نمی زند همراهی و همدلی می کند و تبعیت می کند و کلنگی نمی کوبد.
جای بسی شرم است که خود را به جهالت زدند از ما قویتر و در رأس نظام ولی امر است امام جمعه های مراکز استانها و دلسوزان عالی مرتبۀ نظام هستند که دائماً در سال گذشته نصیحت کردند و دولت به اصطلاح تدبیر را، اما گوش شنوایی نبود یا به ظاهر چشم می گویند ولی راه خود می روند. اگر نصیحت پذیر بودند تاکنون باید آگاه و اصلاح می شدند نه از حالا مملکت را رها کنند و بفکر دور بعدی انتخابات باشند.
آیا چندین نامۀ مراجع و علمای جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم را نشنیدید که دولت را ضمن هشدار و نصایح مکرّر،تهدید کردند!
رسانه و خطابت جمعه مال مردم است نه جمعی اندک و متجاوزین به حقوق مردم و گروههای خلق الساعه معارض که پیاده نظام ارتش دشمن هستند و باید روشنگری شود.شما امام جمعه فرمایشی و ثناگوی بی چون و چرای دولت میخواهید که امیدی واهی است.
زمانی دوست شما اصلاحاتیها خواهیم بود که فتنه گران 88 و محبوس و حامیان آنها را در تبعیت از رهبری و مردم فهیم ما محکوم کنید و با آنها در عمل و سخن مخالفت ورزید و همان تفکر مخالفان با نظام و ولایت را در پیش نگیرید و دایه¬گان دلسوزتر از مادر برای دولت تدبیر نشوید و بر ناکارآمدی و ضعفهای دولت¬مردان سرپوش نگذارید و مدیران شهرستان از جمله فرماندار و نماینده شهرستان را به نفع جریان کج اندیش خود مصادره نکنید که هرچه به آنان نزدیکتر شوید مردم و انقلابیون نسبت به آنها بیشتر مایوس و بدبین تر و دورتر می¬شوند.
و از مصادیق عینی انحصار طلبی منحرفان اصلاحاتی است که در فضای اعتدالی دوباره زنده شدند و قصد مصادره انقلاب و دولت فعلی را دارند و می¬رود که فاتحه این دولت نیز در چهار سال آینده خوانده شود.
نیازی به نصایح شما به روحانیت در غیبت صغری و کبری نیست. طبیعی است که اگر شما از ائمه جمعه انقلابی و روحانیت شیعه خط امامی و ولایی تعریف کنید ما باید به ماهیت آنها شک کنیم. شاخصه شناخت صحیح از این افراد همین است که آماج حملات شما و مبغوض طیف و گروه¬های معارض و زیاده طلب و شبکه¬های بیگانگان باشند. ناراحتی جمعی اندک از اصلاحات و اعتدالی ها از فرایند جریان انقلابی مومن و مدافع ارزشها ، نشانده و اثبات سلامت راه و درستی اندیشه و عملکرد آنان است این از آموزه¬های امام است و معمار بزرگ انقلاب ماست که محک خوبی است برای شناخت دوست از دشمن.
اگر از سواد لازم و معرفت دینی برخودار نیستید بروید در نهج البلاغه حقوق مردم و والی را از دیدگاه امیرمومنان (ع) مطالعه کنید که می¬فرماید حق مردم برگردن حاکم و امامشان اینست که پنهان و آشکار رهبر و امام خویش را در حکومت اسلامی نصیحت کنند و پند و اندرز دهند و اگر فریضه قرآنی امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شود جامعه و نظام به سوی دیکتاتوری و استبداد و ظلم و ستم پیش می¬رود. شکی نداریم که این مطلب را شما البته بزرگتان در کلبه کتاب که اتاق فکر و خط دهنده شماست، به خوبی مطلع و واقف است. منتها این مفاهیم و استراتژی ترسیمی را مصادره به مطلوب می¬نماید.
و به زعم خویش که راه درست و صراط مستقیم را طی می¬کند اما باید قدری تعمل و تدبّر کند که حتی نماز بی¬ولایت، نماز نباشد (عمل می¬خواهد و نه زبان). زبان از ولایت و امام دم زند اما عمل و سیره اصلاحات و اعتدال امتحان پس داده و کجرو و راه امام را سرلوحه برنامه و خط و مشی خود نداند، آب در هاون کوبیدن است.
دوستان ما پاسخ لازم و مفصل را مکرر در فضای مجازی و رسانه¬ها به لحاظ علمی، تاریخی و اجتماعی و کارکردی به جریان شما داده اند لیکن عبرت نگرفتید و مصداق این بیت گهربار هستید که شاعر می¬فرماید:
حتما نرسی به کعبه ای اعرابی کین ره که تو میروی به ترکستان است
فرعون هم در قرآن آمده است وقتی نتوانست با تهدید و ارعاب مردم مصر را با موسی مخالف سازد. چهره عوض کرد و با تظاهر بر دلسوزی مردم چنین گفت: (انی اخاف ان یبدل دینکم) ای مردم من فرعون می ترسم که موسی بیاید دین شما را تغییر دهد برای همین است که من مخالفت می¬کنم و با او عناد دارم. دیگر از شما سرخوردگان و جاماندگان از مسیر حق و ولایت و منحرفان از راه شهدا چه انتظاری است؟ دعا می¬کنیم هم شفا یابید و هم هدایت و راه را گم نکنید و متوسل به اهل بیت عصمت و طهارت شوید که تجسم و تبلور امامت امروز ولی فقیه است که اسلام را زنده کرده است و به ملت ایران ارزش و جایگاه والا در جهان و در نزد خداوند سبحان بخشیده است.
که هر چقدر با ولایت فاصله بگیرید،نه تنها دنیای خود بلکه آخرت خود را نیز از دست می¬دهید. راه سعادت ، تعارض و لجبازی و منیت و خود محوری و گروه محوری نیست بلکه تبعیت محض می¬طلبد، اگر بیدار شوید و تسلیم نفس اماره نشوید که سخت است. تلاش توام با ایمان و توجه خالص می¬خواهد که در گروه¬ها و دسته¬جات سیاسی منحرف و بازمانده از راه طرفی نخواهید بست .خسران است، خسران !
آقای فرماندار، خوب می¬دانید که تحمل شما نیز که از دولت قبلی هستید برای نماینده و جریان منحرف اصلاحات غیرقابل تحمل است، به سختی شما را تحمل می¬کنند از روی ناچاری است. بهتر نیست خود را از این دام و ترحم آنان با تبری و استعفاء نجات دهید و بر ارزش وجودی و تعهد ایمانی و پایگاه اجتماعی خود بیفزایید و در دولت آینده یا در نزد مردم شهر خود که بچه محل ما هستید، جایی داشته باشید!
کمی فکر کن با خودت خلوت کن، نصایح دلسوزانه را بشنو. چون ظاهرا کاری از شما ساخته نیست. جریان اصلاحات و تفکر اعتدالی از بالا و استان سخت بر شما حاکم است. پشیمانی و سرزنش خویش در آینده و با گذشت زمان سودی نخواهد داشت.
چرا باید بچه های انقلابی، خانواده شهدا، هم رزمان قدیمی شما از طبقه شما از صنف شما در مقابل شما قرار بگیرند. چرا توجه ندارید؟! خوب می¬شناسی همه آنها را. پس چرا خطاب خوارج داری. می¬فهمی چه می¬گویی. آیا این مقام ناچیز و بی¬ارزش تو را از ما گرفته است تو بر مسندت سواری یا بالعکس!
تا فرصت است چاپلوسان متملق و فرصت طلبان بی¬ریشه را از خود برهان. انقلابی عمل کن اگر صادق هستی. به خود آی تا دیر نشده است. از ولایت به معنای حقیقی آن فاصله نگیر. دولتها می¬آیند و می¬روند. ولایت را داشته باش. پیرو باش تا والا شوی و رستگار.
جمعی از شهروندان دلسوز - شهرستان عباس آباد
(10/07/1395)