پایگاه عدالت خواهان گلستان "چند سالی است که بحث زیرمیزی پزشکان و درآمدهای میلیونی آنها مانند آتش زیر خاکستر است و هر از گاهی شعله‌ور شده و دوباره فرو می‌نشینداین درحالی است که برخی معتقدند طرح این مسئله به حیثیت جامعه پزشکی لطمه زده و حتی در کیفیت خدمات پزشکی نیز تاثیرات نامطلوبی دارد اما عده‌ای دیگر بر این باورند این پدیده هرچند تلخ و گزنده اما واقعیتی است که به دلیل حفظ حرمت و اعتبار جامعه پزشکی باید در ابعاد گوناگون مورد رسیدگی قرار گیرد.
وبلاگ مبارز 57 در این باره نوشت:
سپاس و درود به آنان؛ آناني كه اين روز ها، بعد از خدا مرگ و زندگي ما به مهارت انگشتان آنان بستگي دارد، هنرمنداني كه گاهي يك لبخند شان براي ما بالاترين ارزش را دارد، ارزشي كه شايد با هيچ قيمت دنيوي قابل جبران نباشد.
اين روزها عده قليلي پزشك نما در حقيقت خاطر مردم ما را جريحه دار كرده اند گروهي كه روي سخن اين يادداشت در حقيقت با آنان است.
نمي دانم به خاطر جواني بود يا بيمه خوب اما وقتي كه به گذشته نگاه مي كنم اينقدر دغدغه دارو و درماني نداشتم نه من نه خانواده ام و نه اطرافيانم ما همگي تقريبا جزو طبقه متوسط جامعه بوديم، شايد بعضي كمتر داشتيم و بعضي بيشتر اما مرفه بي دردي درميان ما نبود.
آن زمان تنها يك دفترچه بيمه درماني معمولي داشتم كه با استفاده از آن باكمترين هزينه اي تمامي امكانات درماني برايم فراهم و ميسر بود.
چيزي كه امروز دارم شايد در ظاهر فراتر از آن دفترچه درماني باشد اما آنچه ارائه مي دهد، يك، دهم آن زمان هم نيست.
امروز در حقيقت بيمه تكميلي هم به آن دفترچه ابتدايي افزوده شده، اما كماكان در مقايسه با ديروز عاجز از يك درمان راحت و مناسب هستم.
به هر حال آنچه اتفاق افتاده، تنزل امكانات بهداشتي و درماني نبود، چراكه از قبل اين سال ها پيشرفتهاي خوبي در اين زمينه صورت گرفته است.
اما نكته مغفول مانده حذف ناخواسته گروه كثيري از مردم به خاطر نداري و فقر از خدمات برابر بهداشتي و درماني است.
خدماتي كه براساس قانون اساسي مي بايست براي همه احاد مردم به صورت برابر و رايگان فراهم باشد.
امروز به شخصه دعا مي كنم كه اگر زماني مرگم فرار رسيد ملك الموت توپ جانم را با يك شوت مستقيم وارد دروازه برزخ كند و خدايي نكرده با يك پاس روبه عقب جانم را در اختيار بعضي از اين پزشكان گرامي زير ميزي بگير قرار ندهد.
اين روزها علاوه بر تمامي اين امكانات، براي درمان بايد باز هم به صدها بهانه دست در جيب مبارك كنيم.
از پول دمپايي، لباس، صابون و دگر خرده خرج هاي بيمارستاني گرفته تا زير ميزي چند ميليوني به بعضي از پزشكان محترم.
پزشكان محترمي كه با يك بر آورد ساده رقمي بين ۳۵ تا ۳۵۰ ميليون تومان در ماه در آمد دارند.
پزشكاني كه بر خلاف گذشته، بعضا به واسطه در آمدهاي نجومي اين روزها به بورس بازي، واردات اجناس بنجل چيني و بساز و بفروشي ساختمان هم رو آورده اند.
دوستي دارم كه هم از بيمه اصلي برخوردار است و هم بيمه تكميلي اما تا به حال براي يك عمل ساده زانو به سه پزشك مراجعه كرده است.
پزشكاني كه بين يك تا سه ميليون علاوه بر انچه قانون براي آنان معين كرده دستمزد اضافه طلب كرده اند.
چند روز پيش هم يكي از همكاران تعريف مي كرد كه براي يك عمل ساده زايمان همسرش 3.5 ميليون تومان پرداخته 2.5 به بيمارستان و يك ميليون تومان هم به صورت مستقيم قبل از عمل تقديم خانم ظاهرا دكتر كرده است.
جناب آقاي قرباني نماينده محترم مجلس شوراي اسلامي و عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه با سايت وزين فرارو با اشاره به پدیده زیرمیز بگیري در میان برخی پزشکان فرموده اند : «هر کس در این پدیده شوم دست داشته باشد به مردم معرفی می کنیم و حتی اگر لازم باشد آنها را لغو پروانه کرده و مانع طبابت آنها در سراسر کشور چه در بیمارستان های دولتی و چه در بیمارستان های خصوصی می شویم.»
اما آنچه ايشان بدان توجه ندارند اين است كه متاسفانه دست مردم بينوا زير ساطور همين پزشكان محترم است. مردمي كه براي رهايي از درد و بيماري حتي حاضر هستند از فرش زير پاي خود هم به نفع اين پزشكان حريص بگذرند.
درد جامعه زماني آغاز شد، كه نابرابري اوج گرفت و اخلاق قرباني حرص و آز شد. هر چه سفره رنگين تر آلوده تر و هر چه آلودگي بيشتر انصاف كمتر. درد جامعه پزشكي ما مانند درد ديگر گروه ها ي جامعه، درد مرگ اخلاق است. مرگ انسانيت و مروت، دردي كه با داروي جبر و زور قابل درمان نيست.
امیدوارم که بعضي از پزشکان غير متعهد و نا نجيب ما ضمن توجه به وضعیت بغرنج اقتصادی مردم از فشار مضاعف به ملت عزيز دست بردارند. و اينچنين جامعه كثير پزشكان متعهد و دلسوز كشور را با بحران بي اعتمادي رو به رو نكنند.
البته مسیولین محترم هم آستین همت را برای مردم بی بضاعتی که تاپای حفظ نظام در میان است همین مردم درخط مقدم هستند بالا بزنند وبدانند که ازصدقه سری همین مردم به پست رسیده اند.
