به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" بنا به درخواست کاربران در انتهای متن مطالبی در مورد حضور فرزندان رهبری در جبهه های جنگ درج شده است.
تربیت و رشد فرزندان سید علی خامنه ای
مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیتهای سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کردهاند، در کارهای اقتصادی وارد نشوند و ایشان نیز همواره تابع نظر پدر خویش بودهاند.حجتالاسلام و المسلمین احمد مروی معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام رهبر معظم انقلاب در این رابطه می گوید:
«ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه و معمم هستند و حقیقتاً هم درس میخوانند.خوب هم درس میخوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت میکنیم. یک بار ندیدهام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است».
سید مصطفی ساکن قم، تحصیل و تدریس علوم حوزوی
همسر سید مصطفی خامنه ای دختر آیت الله خوشوقت می باشد.
وی درباره زندگی حجت الاسلام مصطفی خامنه ای خاطره ای نقل می کند و می گوید: «آقا مصطفی آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان که طلبه قم بودند، خانهای اجاره کرده و مستأجر بودند – الان هم مستأجرند ـ ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان.
یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم.
من واقعاً تعجب کردم که آیا این خانه، خانه یک تازهداماد است؟! حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه یک تازهداماد هم این نیست. یعنی یک خانه تازهداماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه تازهداماد و خانه تازه عروس، هست.
من در خانه اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازهداماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه میکردم.
حواسم بود و تا آنجا که میتوانستم، رصد میکردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی! زندگی ساده و خوبی در آقازادههای ایشان سراغ داریم».
وی می گوید: «آقازادهها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند، والاّ هیچ یک از آقازادهها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند.
ممحّض در درس و کار طلبگی هستند درس میخوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کردهاند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس میکنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس میکنند.
سید مجتبی، ساکن قم، تدریس درس خارج فقه
دسته بندی عدالت خواه و مطالبه گر گلستانی جانباز محمد خادملو
همسر سید مجتبی خامنه ای دختر غلامعلی حداد عادل می باشد.
غلامعلی حدادعادل درباره نحوه شکل گرفتن وصلت دخترش با حجت الاسلام سیدمجتبی خامنهای می گوید: «سال ۷۷، خانمی به خانه ما زنگ زده و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد.
ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم مقام معظم رهبری هستم.
خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم.
بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمهای به دختر ما نخورد.
طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است».
حداد عادل ادامه می دهد: «بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم. گفتم؛ چطور؟ گفتند؛ خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟ گفتم؛ آقا، اختیار ما دست شماست».
او ادامه می دهد: «آقا فرمودند که، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند.
من پول ندارم خانه بخرم. خانه ای اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم.
اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند».
بیشتر بخوانید:
اخبار عدالت خواه و مطالبه گر گلستانی + اسناد و فیلم
سید محسن، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
در بین فرزندان رهبر معظم انقلاب، حجت الاسلام سیدمسعود خامنهای بیشترین اهتمام را به جمعآوری خاطرات پدر داشته اند و به اداره دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب مشغول است و عمده تصاویر منتشر شده از فرزندان رهبر انقلاب متمرکز بر این فرزند رهبری است که در مقطعی به اشتباه به عنوان تصویر حجت الاسلام سیدمجتبی خامنهای مورد ارجاع قرار میگرفت.
همسر سید مسعود خامنه ای دختر آیت الله خرازی و خواهر صادق خرازی می باشد.
برچسب افشای ثروت فرزندان خامنه ای, زندگینامه و اموال,ثروت و دارای های فرزندان آقای خامنه ای, رهبر معظم انقلاب+عکس, افشاگری همه ثروت و دارایی های فرزندان آقای خامنه ای, افشای ثروت فرزندان رهبرایران, قیمت اسب خامنه ای, شغل فرزندان رهبر, مجتبی خامنه ای در انگلیس, فیلم مجتبی خامنه ای در لندن, فرزندان خامنه ای چه کاره اند, عکس هدی خامنه ای, عکس بشری و هدی خامنه ای, سید میثم خامنه ای, فیش حقوق رهبر چقدر است, فهرست دارایی های خامنه ای عکس همسر مجتبی خامنه ای ثروت مجتبی خامنه ای اختلاس مجتبی خامنه ای خامنه ای چندمین ثروتمند جهان است ویلای مجتبی خامنه ای در شمال نازیه خامنه ای کیست فیلم دارایی های خامنه ای فرار مجتبی خامنه ای
سید میثم، تدریس در حوزه علمیه تهران
حجتالاسلام سید میثم خامنهای نیز فرزند چهارم حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب است. او نیز دانش آموخته حوزه علمیه تهران است و سابقه شرکت در درس خارج آیتالله العظمی خامنهای را دارند.
سید میثم نیز مشغول تدریس در حوزه علمیه تهران هستند و با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی همکاری دارند.
همسر سید میثم خامنه ای دختر آقای لولاچیان می باشد.
****
ثروت امام خامنه ای 95 میلیارد دلار !!!
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه گزارشی منتشر می کند مبنی بر اینکه «دارایی رهبر انقلاب بالغ بر 95 میلیارد دلار تخمین زده می شود». حال باید پرسید این گزارش چطور به این نتیجه جالب رسیده است؟ ساده است: گزارش نویسان رویترز، با یک حساب سرانگشتی از سرمایه های انقلاب، و سازمانی که به فرمان امام خمینی (ره) تاسیس شد، آنرا ثروت رهبر معظم انقلاب تلقی کرده اند! رویترزی ها دارایی «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» را محاسبه کرده اند و آنرا دارایی رهبر انقلاب بحساب آورده اند. اما شاید بشود این گزارش را جمع حق و باطل دانست؛ قطراتی از حق، درحالیکه محلولی از باطل آنرا در خود حل کرده است! بخشی که متعلق به دارایی های نظام است، درست است. نظام مقدس جمهوری اسلامی، که در سایه ایمان و اعتقاد مردم و به رهبری امام خمینی (ره) شکل گرفته است، آنقدر ثروت مند هست که تحریم های ریز و درشت خارجی هم از پس آن برنیاید. در درون کشور عزیزمان ایران، هرچه بخواهیم ثروت وجود دارد. از منابع نفت و گاز گرفته تا طلا و مس و اورانیوم. از زمین های حاصل خیز گرفته، تا اقلیم چهار فصلی که برای یک کشور ثروت بزرگی محسوب می شود. از طرف دیگر موقعیت جغرافیایی ایران هم در نوع خود یک ثروت بزرگ است. به نحوی که ایران تقریبا شاهراه منطقه محسوب می شود. بگذریم از قدرت سیاسی ایران، که حتی خود آمریکایی ها و همپیمانانشان هم متوجه شده اند که کوچکترین اقدامی در منطقه، بدون در نظر گرفتن قدرت جمهوری اسلامی تقریبا غیر ممکن است. همه اینها ثروت است، و گزارشگران رویترز از خیلی از این موراد غافل مانده اند. آنها می توانستند دریای خزر و خلیج فارس را هم ارزش گزاری کنند و به ثروت رهبر انقلاب اسلامی بیافزایند! حتی همه آنچه زیبایی های گردش گری و توریستی است، یا آثار باستانی هم می توانستند با فرمول غلطی که دارند، جزو ثروت رهبر انقلاب به حساب بیاورند. اما شاید در پشت پرده این غلفت، تیزبینی و مکری نهفته باشد؛ چراکه اگر این ثروت ها را هم در گزارش قید می کردند، بیشتر شبیه یک گزارش طنز می شد تا گزارشی خبری!
مخالفان جمهوری اسلامی ایران در تریبونهای تلویزیونی خود درباره زندگی شخصی رهبر انقلاب چه میگویند؟در ادامه ویدئویی را مشاهده می کنید که پاسخ این سوال را دریافت خواهید کرد.
ذکر خاطرات برخی از مسئولان:
1. خاطره ای از آیت الله العظمی جوادی آملی:
يك روز مهمان مقام معظم رهبري بودیم كه فرزندشان آقا مصطفي هم نشسته بود. وقتي كه سفره پهن شد، ايشان به فرزندشان نگاهي كرده و فرمودند: «شما به منزل برويد». من خدمت ايشان عرض كردم كه اجازه بفرماييد آقازاده هم باشند كه ايشان فرمودند: «اين غذا از بيتالمال است، شما هم ميهمان بيتالمال هستيد اما براي بچهها جايز نيست كه بر سر اين سفره بنشينند» من در آن لحظه فهميدم كه خداوند چرا اين همه عزت به ايشان عطا فرمودهاند. (فارس:8703210909)
2. خاطره ای از حجت الاسلام ناطق نوری:
به خاطر دارم جناب آقای هاشمی رفسنجانی که با آقا آشنایی دیرین دارند و رفیق بودند، تصمیم به خرید قطعه زمینی داشتند و به ایشان نیز پیشنهاد کردند که اجازه بدهید یک تکه زمین هم برای شما بخریم. فرمودند: شما میدانید که من اهل این چیزها نیستم. این روحیه زهد و بیاعتنایی به مال دنیا در ایشان بارز بود. (جام جم آنلاین:100944936073)
3. خاطراتی از حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی:
الف) در یکی از سفرها که پسر آقا با لباس غیر روحانی همراه من بود، به هر کدام از ما یک کارتن چینی هدیه دادند که خانم آقا از آن استفاده نکرده و گفته بود “این ظروف از سطح زندگی ما بالاتر است و نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. (فرارو:۴۹۲۰۲)
ب) یک بار آقا به دیدن خانواده شهید رفته بودند و پدر شهید به ایشان گفت: من از شما میخواهم که پسرهای من را صاحب خانه کنی و میدانم که شما هر کاری را اراده کنید میتوانید انجام دهید. ولی آقا در پاسخ میگویند من 4 پسر دارم که هیچ کدامشان خانه ندارند و نتوانستهام برای آنها کاری کنم. (فرارو:۴۹۲۰۲)
4. جمله ای از حجت الاسلام و المسلمین رشاد:
تا به حال چندين بار قصد كردهام با تلفن همراهم از كف پارهپاره و تركترك نعلين آقا عكس بگيرم تا مظلوميت و سادهزيستي «سيد علي» را به ديگران هم نشان بدهم. (تابناک:۱۲۱۰۱۰)
5. خاطراتی از دکتر حداد عادل:
الف) در سال 60 در اوايل رياست جمهوري شان، يك شب در خدمتشان بودم و صحبت ميكرديم. صحبت طولاني شد و ايشان گفتند: شام پهلوي ما بمان! من تصور كردم مثل بقيه جاها، ايشان زنگي ميزنند و ميزي در خور رئيس جمهور چيده ميشود، لكن ديدم ايشان به منزلشان زنگ زدند و پرسيدند: «خانم! فلاني امشب مهمان ماست، شام چه داريم؟» من نشنيدم خانم چه جواب دادند، ولي حرف ايشان را شنيدم كه گفتند: «عيبي ندارد، هرچه هست،بگذاريد توي سيني و بفرستيد. اگر هم كم است، يك مقدار نان و پنير هم كنارش بگذاريد.» شايد خانمشان فكر ميكردند اين خلاف احترام مهمان است، ولي ايشان گفتند: «طوري نيست، نگران نباشيد.» تلفن كه قطع شد و گوشي را زمين گذاشتند، گفتند: «شام به اندازه يك نفر بيشتر نداشتيم و خانم نگران بودند. گفتم اشكالي ندارد.» بعد از 10 دقيقه يك سيني آوردند كه در آن غذاي معمولي به اندازه يك نفر بود و كنار آن نان و پنير و مختصري مخلفات ديگر گذاشته بودند. اين وضعيت ذرهاي براي ايشان مشكل و مهم نبود و خيلي طبيعي و راحت برخورد كردند. من در دلم خدا را شكر ميكردم و الآن هم شكر ميكنم كه يك كسي به دنيا به اين شكل نگاه و اين طور زندگي ميكند. (فارس:8905280017)
ب) خاطرهاي از سالهاي قبل از انقلاب نقل كنم كه خود ايشان در زمان رياست جمهوري شان براي من تعريف ميكردند. ايشان ميگفتند من و آقاي هاشمي مدتي تحت تعقيب ساواك و در خانهاي در خيابان گوته مخفي بوديم. پولي نداشتيم و زندگي خيلي بر ما سخت ميگذشت. سر كوچه ما يك مغازه بقالي بود كه مايحتاج خود را از او ميخريديم و به قدري به او بدهكار شده بوديم كه خجالت ميكشيديم برويم و از او تقاضاي نسيه كنيم. (فارس: 8905280017)
6. خاطراتی از حجت الاسلام و المسلیمن احمد مروی:
الف) يا 14 سال قبل يكي از مسئولين كه ميخواست آپارتماني به قيمت 20 ميليون تومان در تهران بخرد و نامهاي به من داد كه به دست رهبري برسانم، نامه را كه به آقا دادم نگاهي كردند و گفتند واقعا نميشود اين خانه را ارزانتر بخرد، اصلا چه لزومي دارد منزل 20 ميليون توماني بگيرد (ا.ط:بیست میلیون آن زمان خیلی بود!!)، بعد به من گفتند “ميترسم در حكومت و جامعه ما طبقه جديدي از مرفهين ايجاد شود كه به بيتالمال هم دست اندازي كنند “. (الف:63548)
ب) آيتالله خامنهاي به برخي مسئولين تاكيد ميكردند كه هدايايي كه از خارجيها ميگيريد و گران قيمت است مال بيتالمال است نه مال خودتان؛ براي مثال به يكي از معاونين وزرا يك بنز گران قيمت هديه داده شده بود كه آقا گفته بود اينها در برابر هدايايي است كه از بيت المال ميبريد پس مال بيتالمال است، هدايايي هم كه به خودشان داده ميشود را يا به آستان قدس ميدهند يا پخش ميكنند. يك بار يكي از سران عرب چهار يا پنج عباي گران قيمت به آقا داده بود و آقا عباها را به من داده و گفتند اين را ببر قم بفروش از پولش 14 و يا 15 عبا بخر بده به طلاب.
ج) چند سال قبل شب عيد فطر دفتر بوديم براي استهلال و كارهاي آن، نماز را به امامت ايشان خوانديم بعد از نماز گفتند افطار را برويم منزل ما و ما تعارف كرديم كه نه اگرچه تمايل داشتيم كه برويم ايشان اصرار كردند كه نه بياييد منزل ما، ما هم رفتيم، سر سفره چاي بود و نان و پنير و ظرفي حلوا، ما با اين غذاها خودمان را سير نكرديم كه براي غذاي اصلي جا داشته باشيم، به اشاره از خادم آقا كه پيرمردي است پرسيديم خبري است گفت نه همين غذاست. وقتي آقا رفتند اين خادم گفت خانواده آقا رفتهاند مشهد و براي خانه يك ظرف بزرگ حلوا درست كردهاند افطار همين را هر شب ميخوريم، درباره سحري پرسيديم گفت “هر شب من يك آبگوشتي براي سحر بار ميگذارم و سحر با آقا ميخوريم”. (الف:63548)
د) درس خارج از ايشان خيلي كار ميبرد به انصاف از درسهاي بسيار خوب حوزه هم است، يك بار به آقا عرض كردم آقا دوستان راديو مايلند درس شما را پخش كنند و درس برخي از مراجع قم را هم پخش ميكنند، پرسيدند آيا درس همه پخش ميشود و اين امكان براي همه است، گفتم نه مگر راديو چهقدر ظرفيت دارد، بعد گفتند پس من هم نميخواهم پخش شود. (الف:63548)
7. خاطره ای از فرید حداد عادل:
آقا خیلی کتاب دارند، خیلی کتاب به ایشان هدیه میشود و خیلی کتاب هم میخرند و خیلی کتاب هم میخوانند. اما این محیط کاملا ساده است. کف آنجا موکت است. هیچ تجملات خاصی در آن نیست. نه اینکه امکان آن نباشد بلکه رهبری اجازه ورود تجملات به زندگی خودشان را نمیدهند. یک وقت هم به مناسبت تولد پسرم، آقا را دیدم و ایشان در گوش یحیی ما ( محیالدین) اذان گفتند. حاج آقا مجتبی به ایشان گفتند آقا فرید دوست دارند از شما یک چیزی به یادگار داشته باشند. مقام معظم رهبری گفتند یادگاری چه باشد؟ حاج آقا مجتبی چون می دانست من دوست دارم یک انگشتری از آقا بگیرم توصیفاتی کرد. ایشان فرمودند: فهمیدم و انگشترشان را دادند. (تابناک:۱۵۳۸۳۲)
8. خاطره ای از سرلشکر رحیم صفوی:
یك روز كه در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیك مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من كردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال كه این را توفیقی می دانستم، خدمتشان عرض كردم: اسباب زحمت می شود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هر چه هست با هم می خوریم. وقتی سفره را پهن كردند و شام را آوردند، دیدم غذای ایشان و خانواده شان چیزی جز املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم. (آوینی دات کام)
9. خاطره ای از مهندس حمید میرزاده:
در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت – مهندس میرحسین موسوی – ارسال می نماید و می فرمایند: این حداکثر پولی است که ممکن است از بیت المال در هزینه های شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم. (آوینی دات کام)
روایتی از حضور دو فرزند رهبر انقلاب در دوران دفاع مقدس
1- مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطره خود به حضور فرزند ارشد رهبر انقلاب در جبهههای دفاع مقدس و احتمال مفقودالاثر شدن آقا مصطفی اشاره میکند.
فرزندان حضرت آقا در جبهه ها حضور داشتند اگر جستجو کنید مطالب و خاطراتی هم از طرف برخی رزمندگان در اینترنت در این مورد موجود است. برای نمونه مطلب زیر رو درج می کنم.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطره خود به حضور فرزند ارشد رهبر انقلاب در جبهههای دفاع مقدس و احتمال مفقودالاثر شدن آقا مصطفی اشاره میکند.
در عملیات بدر در اسفندماه سال 1363 سید مصطفی خامنهای فرزند رئیسجمهور وقت و رهبر کنونی انقلاب اسلامی شرکت داشتهاند که بهواسطه مفقود شدن ایشان برای مدتی در زمان عملیات، نگرانیهایی بین برخی از مسؤولان نظام ایجادشده بود که بعداً این نگرانیها در 28 اسفند 1363 برطرف میشود و ایشان سالم به منزل بازمیگردد. در خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی دراینباره آمده است:
سهشنبه 28 اسفند 1363
«اول وقت خبر دادند که یک موشک دیگر به مناطق نظامی و حساس و استراتژیک بغداد زدهشده. احمد آقا (سید احمد خمینی، فرزند امام) تلفنی گفت خبرگزاریهای خارجی گفتهاند که موشک امروز به مرکز صنعتی و نفتی الدوره در بغداد اصابت کرده است؛ گفت که مصطفی فرزند آقای [آیتالله[خامنهای که در جبهه بوده اطلاعی از ایشان در دست نیست... بالاخره معلوم شد که مصطفی سالم است و به تهران برگشت.»[1]
حضور فرزند ارشد رئیسجمهور در عملیات نظامی بدر بهصورت یک نیروی رزمی عادی و احتمال مفقودالاثر شدن ایشان در آن زمان نشان از آن دارد که رهبران نظام جمهوری اسلامی از جان خود و فرزندانشان برای حفاظت از این نظام و تحکیم اسلام ناب محمدی صلیالله علیه و آله و سلم گذشته بودهاند.
2- سردار اسماعیل کوثری آخرین فرمانده سپاه محمد رسول الله در دوران دفاع مقدس می گوید بعد از مخالفت امام با حضور مقام معظم رهبری در جبهه ها، فرزندان ایشان با اسامی دیگری در جبهه ها حضور پیدا می کردند.
اسماعیل کوثری با اشاره به مخالفت امام با حضور حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) در جبهه ها، افزود: ایشان تا قبل از زمانی که بحث ریاست جمهوری شان مطرح شد در جبهه بودند و انرژی مضاعف به رزمندگان می دادند. ولی بعد از آنکه امام از حضور ایشان ممانعت کردند حضورشان کم شد. چون حضرت امام حضور آیت الله خامنه ای را در 5 استان مرزی غرب کشور ممنوع کرده بودند.
وی با بیان اینکه بعد از عملیات کربلای پنج قرار بود ایشان به دو کوهه بیاید، اما این سفر کنسل شد، ادامه داد: ایشان بعدها به ما گفتند «من آماده حضور در جبهه بودم و به آقای هاشمی گفتم که شما یک یا دو هفته تهران باشید تا بنده بروم و بعدا برگردم. آقای هاشمی به حضرت امام گفته بودند که امام فرموده بودند «مگر نگفتیم آقای خامنه ای نباید به جبهه ها برود.»
کوثری تصریح کرد: در عین حال با اینکه خود مقام معظم رهبری نمی توانستند بیایند فرزندانشان درجبهه ها حضور پیدا می کردند، هم آسید مصطفی فرزند بزرگ و هم آسید مجتبی فرزند دومشان از بسیجی های لشکر بودند. البته با نام خانوادگی دیگری در جبهه ها حضور داشتند. به ما هم پیغام داده بودند که این دو نفر اسیر نشوند ولی اگر شهید یا جانباز شدند عیبی ندارد.
نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره دلیل این درخواست، اضافه کرد: اتفاقا سه سال قبل ما مستقیما از رهبری همین سوال را کردیم که ایشان فرمودند: «اگر اینها شهید می شدند، بنده پدر شهید می شدم، ولی اگر اسیر شوند چون فرزند رئیس جمهور بودند عراق سعی می کرد از ایران برای آزادی آنها امتیاز بگیرد و بنده هم امتیاز بده به کسی نیستم.»
زندگینامه و اموال,ثروت و دارایی های فرزندان آقای خامنه ای رهبر معظم ...
امید جنگی
سلام میشه از نزدیک ببینمشون
گمنام
با این ساده زیستی مجتبی از کجا پول آورده بچشتو انگلیس به دنیا اومده
داراب حیدری
خدایا ما را جز سربازان واقعی و حقیقی آقا امام زمان (عج ) قرار بده همینطور که حضرت آیتالله خامنهای را در رکاب امام زمان قرار داده اید
طاهرناصری
واقعا اولین این حرف شنیدیم بخدا خودم شرمنده رهبر شدم دیگه اینقدر ساده زیستی انشالله جدش امیرالمومنین حافظه باشه
عللب
لعنت بر دروغ گو ها ..
آراد
به حق جد ایشان ..هرچه زودتر تحریم و تورم و مشکلات اقتصادی حل بشه ..و به یاری امام زمان جمیع بیماران شفای عاجل عنایت بشود . و جوانان به راه راست هدایت بشن .و فقیری در سرزمین ایران نباشه ..انشالله .خدایا نیم نگاهی ازتو کافی است..
قاسم زارع
سلام اینجانب سلامتی اقا سید بزرگوار را ازخدا بزرگ میخواهم انشالله یا علی مدد
حاج محمد
خداوند آ به این حقیر هم فرصتی بده تا در یکی از دستگاهها همانند آقا باشم تنها آرزوی حقیر از خداوند کاش من هم بتوانم ادامه دهنده راه ایشان باشم
سربازولایت
مگه آدم ازپشت کوه اومده باشه این چرت و پرتهارو باورکنه
حبیب الله طاهری
خدایاتوراسپاس فراوان که چنین رهبردلسوز.ساده زیست.باتقوا.شجاع.مهربان به ملت ودشمن ستیزه به ماعطافرمودی.بارالاهاخودت نگهدارو پشتیبانش باش.ودشمنانش راخواروذلیل فرما.جانم فدای رهبرم
علی حاج باقر
جانم فدای رهبر
مهرداد
هر کس یکبار ایشان را از نزدیک ببیند ممکن نیست سیفته وخلای و منش ایشان نشود. بنده خودم این افتخار را داشتم
امیر
واقعا اولین بار بود که اینها رو شنیدم..بخداا خودم شرمنده رهبری شدم..دیگه اینقدر ساده زیستی رو فکرش نمیکردم..درود خداوند بر رهبر انقلاب
M
خدا از عمر من بکاه و به عمر رهبر بیافزا من یک انسان معمولی هستم.منم مثل همه ادما دنبال منافع اقتصادی هستم و از پول هم خیلی خوشم میاد و نمیتونم ازین سرمایه ها به سادگی گذر کنم من با خوندن این مطالب از خودم بدم امد خدایا توفیق بده صبر داشته باشم برای کاری حول نشم.دست دیگران بتونم بگیرم خدا تو دانایی و توانا .