از جمله این سناریوها چسباندن وصله خیانت به مقتول بود. مقتولی که دیگر دستش از دنیا کوتاه است و خانواده اش مانند نجفی رسانه‌های اصلاحات پشت سرش نیستند که حمایتش کنند با تهمت های فراوانی روبرو شد. البته این موضوع توسط پلیس تکذیب شد. اما پیشتر برخی از اصلاح طلبان حکم به مهدور الدم بودن مقتول دادند و ریختن خونش را حلال دانستند. یکی از نقاط تمایز اصلاح طلبان همینجا بود. جریانی که همواره با مجازات اعدام مخالفت می کرد و ژست های انسان دوستانه از خود بروز می داد حالا کارش به جایی رسیده که حکم به مهدورالدم بودن افراد می دهد!
نقطه تمایز دیگری که در جریان اصلاحات در واقعه قتل همسر دوم نجفی مشخص شد واقعیت شعار حمایت از زنان بود. سناریوسازی های اصلاح طلبان برای تطهیر نجفی به جایی رسید که همسر مقتول وی را «پرستو» (جاسوس جنسی) نامیدند. اعضای جریان اصلاحات که همیشه مدعی حمایت از زنان هستند نه تنها در برابر خشونت علیه زنان آنهم در حد یک قتل سکوت اختیار کرد بلکه خود دست به خشونت گسترده و سازمان یافته نسبت به زنان با تهمت پراکنی‌های مضاعف علیه همسر مقتول نجفی زدند. جالب اینجاست این سطح از خشونت علیه زنان تنها از جریانی بیرون می زند که همواره شعار می دهد که زنان و مردان بایستی در جامعه برابر باشند اما حالا مشخص می شود که حقوق زنان و مردان تا جایی برای این جریان برابر است که منفعت جناحی حکم بکند.
سکوت زنان اصلاح طلب بخصوص سیاستمدارانی که در این عرصه جزو تابلوداران این جریان هستند نیز بسیار قابل تامل است. «معصومه ابتکار» یکی از همین سیاسیون زن است. وی که حتی دایره حواشی سیاسی اش حمایت از سگ‌ها را در کارنامه دارد و در زیر تابلو « من سگ هستم» ایستاده در اینجا آنچنان سکوت کرده است که گویی وی یکی از زنان اصلی اردوگاه اصلاحات نیست. حضور ابتکار در سمت «معاون زنان و خانواده» رئیس جمهور نیز این سکوتش را بیشتر تامل برانگیز کرده است.
شهیندخت مولاوردی از جمله زنان اصلاح طلبی است که در موارد مختلف خصوصا حضور زنان در ورزشگاه‌ها و تقلیل جایگاه آنان به یک تماشاچی فوتبال تلاش فراوانی کرده است. در ماجرای اسیدپاشی مرموز به زنان که مشخص نشد که چه افراد و گروهی پشت سر آن هستند نیز مولاوردی وارد معرکه شد. اما حالا معاون سابق زنان و خانواده رئیس جمهور هم سکوت کرده است.
به این لیست می توان زنان اصلاح طلب مجلس از جمله «پروانه سلحشوری»، «فاطمه حسینی»، «طیبه سیاوشی» و ... را افزود. از جمله زنان اصلاح طلب حاشیه دار دیگر می توان به «فائزه هاشمی» دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی اشاره کرد که همواره حاشیه های زیادی داشته است و اکنون در برابر ماجرای قتل همسر یکی از اعضای حزب کارگزاران سکوت اختیار کرده است.
.JPG)
این دایره سکوت به سلبریتی‌ها نیز می رسد. «مهناز افشار» از جمله سلبریتی‌هایی است که حاشیه‌های زیادی اخیرا ایجاد کرده است. وی که خود را به عنوان یک حامی دوآتیشه هم جنس‌های خود معرفی کرده است حالا در برابر این موضوع تنها بیان می کند که نباید وارد بازی سیاسی شد. به این لیست زنان سلبریتی دیگر از جمله «ترانه علیدوستی»، «تهمینه میلانی» و ... را نیز باید افزود.
دسته نازلتر این زنان اصلاح طلب را می توان در فعالان مجازی جستجو کرد. کسانی که خود علم زن ستیزی و تهمت زدن به زنان را با عنوان «پرستو» بودن مقتول بلند کرده‌اند. این افراد که بیشتر به سیاهی لشگر اصلاحات معروف هستند حالا با تهمت زدن علیه مقتول و نام بردن از برخی از افراد در سناریوسازی از این قتل سعی می کنند همه چیز را پیچیده و معماگونه جلوه دهند تا جامعه را از این سئوال بازدارند که چرا «میترا استاد» به قتل رسید.
.JPG)
نقطه متمایز زنان سیاسی و سلبریتی وابسته به جریان اصلاح طلب که به چهره خود سرخاب و سفیداب وجهه حمایت از زنان می زدند حالا به خوبی مشخص شده است. زنان اصلاحات خود در شیوع خشونت علیه زنان با مواضعی که در پیش گرفته اند از سکوت تا بی ارزش کردن واقعه و حتی تهمت زنی به مقتول گوی سبقت را از بقیه ربوده اند و حالا خود نشان می دهند که این شعار بیشتر ابزاری برای رسیدن به مطامع سیاسی است و وقتی منفعت جناحی حکم کند همه این موارد بی ارزش می شود.
