به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به نقل از آناج، اسم بازار که بیاید ناخودآگاه ذهنمان به سمت زنان سوق پیدا میکند و خریدهای وقت و بیوقتشان از بازار، اما حکایت تیمچههای بازار تبریز حکایتی متفاوتتر از بازار شلوغ شهر است.
از خیابان دارایی که وارد شوی چندین سرای و تیمچه به بازار سرپوشیده راه دارد از جمله سرای مظفریه که از سراهای معروف است، تیمچههایی که مختص مشاغل خاصی هستند و به اصلاح در قرق اصناف است. قدم به قدم که میرویم تعداد زنان در این محدوده کاهش پیدا میکند و از یک جایی به بعد حضور زنان با تعجب و شاید به چشم احساس خطر دیده میشود.
سری به بعضی راستهها مانند صنایع دستی که میزنیم فضای نیمه بسته و تاریک محیط تعطیلی این مغازهها را به ذهن میرساند اما کمی که بایستید و نظاره کنید معدود افرادی از این مغازهها خارج میشوند که نشان از کار و فعالیت آنها پشت درهای بسته و پردههای کشیده شده دارد.
راستههایی که زنان در آنجا قدم نمیزنند
از یکی از مغازه داران که برای عکس گرفتن اجازه میگیریم از دلیل این بسته بودن سوال میپرسم که با خوش رویی ما را به داخل مغازه دعوت میکند. مردی 60 ساله و جا افتاده است و میگوید بهخاطر مشکلاتی که برایشان پیش آمده است بیشتر مغازه دارها ترجیح میدهند پشت درهای بسته کار کنند "به دلیل مشکلات مالیاتی که برای هم صنفهای ما پیش آمده است و به جای صنایع دستی اسم ما را جواهرسازی رد کردهاند پول بیشتری را مجبور هستیم پرداخت کنیم و به همین دلیل بیشتر مغازه دارها ترجیح میدهند پشت درهای بسته کار کنند و باید مدتی در بزنید تا در را باز کنند و به خاطر همین متروک بودن نیز کمتر خانمی اینجا پا میگذارد."
راستههای دیگر هم کم از این راسته ندارد، راسته کفاشان هم از آن سراهایی است که پرنده پر میزند اما زنی قدم نمیزند رفت و آمد پرتردد باربرها و نگاه پر از سوال کسانی که کمتر زنی را در این راسته میبینند نشان میدهد این راسته نیز مانند بسیاری از سراهای بازار سرپوشیده در قرق مردان است.
در نگاه اول شاید این مسئله چندان بغرنج و پیچیده نباشد اما موضوع جایی جالب میشود معدود زنانی که از اینجا رد میشوند مسافرانی هستند که به همراه خانواده گذرشان به اینجا خورده است و انگار که زنان تبریزی میدانند اینجا ورود ممنوع است!
البته این نکته جای توجه دارد که بیشتر این سراها محل تولید است و در کنار آنها نیز مغازههایی برای خرید و فروش قرار دارند اما تابوی ورود زنان به این سراها مسالهای است که زیبنده شهر تبریز نیست.
یادمان نرود که در هیچ کجای قانون برای ممنوعیت ورود زنان به بازار چیزی نوشته نشده است پس چرا در شهری با فرهنگ تبریز تابویی خودساخته برای ورود زنان به برخی محل ها و پارکها ایجاد شده است؟ این مساله ناشی از فقر فرهنگی است یا پیروی از یک عرف غلط؟
مطمئنا در آستانه تبریز 2018 و پذیرایی از مهمانان داخلی و خارجی باید تابلوی ورود ممنوع خودساختهای که برای برخی مکانها از جمله باغ گلستان، تیمچههای بازار سرپوشیده و بعضی محلهها برداشته شود چون عدم حضور خانواده در این اماکن ممکن است سوالات و ابهامات زیادی را برای مسافران و گردشگران تبریز 2018 ایجاد کند.
باغ گلستانم آرزوست
کمتر کسی پیدا میشود که اهل تبریز باشد و حداقل اسم باغ گلستان را نشنیده باشد البته اسمی که با ترس و احتیاط برای زنان و دختران وحتی مردان عجین است، پارک قدیمی که برخلاف قدمتش با استقبال جوانان مواجه نیست مگر برای کار خلاف.
واژه باغ گلستان برای تبریزیها مترادف با واژه خلاف و خلاف کاری شده است و حتی رد شدن از کنار این پارک برای زنان و دختران به تابویی شدید تبدیل شده است. بساط کتابفروشی های جلوی این پارک نیز فضا را تغییر نداده است و تا چشم کار میکند اثری از خانواده و یا به احتمال زنان و دختران در این مکان دیده نمیشود.
فارغ از فضای ایجاد شده در ذهن مردم مسئولین تبریز باید تلاش کنند که این روند جا افتاده اما غلط را عوض کنند زیرا بسیاری از خانوادهها به دلیل جولان افراد بزهکار و نامناسب در این محل از یک فضای سبز عمومی محروم هستند و ترجیح میدهند راه طولانی را برای رفتن به پارک طی کنند تا اینکه سری به این پارک قدیمی بزنند.
انتهای پیام/