به گزارش پایگاه عدالت خواهان"در ابتدای این مصاحبه برای تشریح اهمیت گراهام آمده است: «مشاور ویژه و بسیار نزدیک هنری کیسینجر، استاد تمام دانشکاه ییل، مدیر اجرایی گروه شرکت‌های وابسته به کیسینجر به تفصیل در مورد موازنه قوای جهانی، وضعیت فعلی غرب، جایگاه روسیه و بالاخره جنگ‌های احتمال دنیا به ویژه اسرائیل و ایران گفتگو کرد.»
این مصاحبه که توسط شبکه راشاتودی وابسته به کاخ کرملین به زبان‌های دیگر ترجمه شده، از صحبت در مورد ناتو آغاز می‌شود: «تردیدی نیست که ناتو الآن در بحران بسیار سختی به سر می‌برد. با این حال با کسانی که از پایان ناتو صحبت می‌کنند، موافق نیستم. دست کم باید ۵-۶ سال صبر کرد تا بتوان در مورد پایان پروژه ناتو به نتیجه و جمع‌بندی رسید.»
گراهام در مورد فلسفه شکل‌گیری ناتو و رویکرد ضد روسی آن گفت: «فلسفه شکل‌گیری ناتو مقابله با کمونیسم و بلوک شرق به محوریت شوروی بود و هنوز هم بسیاری در غرب امیدوارند رویکردهای ضدروسی را در ناتو برجسته کنند؛ اما من معتقدم این رویکرد نه ممکن است و نه مطلوب! اساسا امنیت را در غرب بدون همکاری و همیاری نمی‌توان تأمین کرد. ناتو دقیقا باید بر عکس دوران جنگ سرد، در صدد همکاری و تعریف حوزه نفوذ مشترک با روسیه باشد.»
توماس گراهام در حالی خواستار تغییر فلسفه ناتو است که پیش از این مجله آمریکایی پولیتیکو - که حوزه دیپلماسی جهانی را به صورت تخصصی رصد و تحلیل می‌کند - با تصریح بر این‌که هنری کیسینجر و ولادیمیر پوتین روابط نزدیکی با یکدیگر دارند نوشته بود: «توماس گراهام تلاش می کند کسانی را پیدا کند که دیدگاهی مشابه کیسینجر درباره روسیه دارند و در جمع کسانی هستند که ترامپ برای کابینه خود آن ها را گرد خود جمع کرده است.»
مشاور ویژه هنری کیسینجر در ادامه به جنگ با ایران می‌رسد: «خروح ترامپ از توافقنامه هسته‌ای و تأکید نخست وزیر اسرائیل بر آمادگی برای حمله نظامی به ایران باعث شده بسیاری از افراد از احتمال جنگ مستقیم تل‌آویو و تهران سخن بگویند. من معتقدم باید همه احتمالات را در نظر گرفت؛ اما باز هم وقوع جنگ مستقیم بعید به نظر می‌رسد! در این زمینه روسیه باید نقش اصلی و محوری را ایفا کند تا جنگ بزرگی خاورمیانه را به آتش نکشد! روسیه الآن تنها کشوری است که از سویی می‌تواند ایران را از درون حاکمیت آن مهار کرده و از سوی دیگر روابط استراتژیک با تل‌آویو برقرار کند. از نظر استراتژیک روسیه خواستار سیطره و هیمنه ایران و هیچ کشور عربی بر منطقه خاورمیانه نیست و ترجیح می‌دهد توازن قوا نیز حفظ شود. این نکته را آمریکا و غرب نیز قبول دارند و باید با خط قرمزهای منطقه‌ای روسیه کنار بیایند.»
گراهام که به تازگی از کنفرانس بیلدربرگ بازگشته است، مدل مطلوب روسیه برای خاورمیانه را این گونه تبیین می‌کند: «مسکو خواستار توازن قوا در منطقه خاورمیانه است. در این توازن قوا چهار قدرت اصلی ایران، اسرائیل، عربستان سعودی و ترکیه هستند و همگی باید در سطح معقولی با روسیه دارای روابط دوستانه و نیمه‌راهبردی باشند. از طرفی روسیه و آمریکا به عنوان دو قدرت اصلی جهانی باید در خاورمیانه حضور پررنگی داشته و تنش‌ها و مشکلات میان قدرت‌های اصلی را مدیریت و از ظهور کشورها یا گروه‌های خرابکاری که نظم و موازنه را بر هم می‌زنند ممانعت کنند.»
لازم به ذکر است که هفته گذشته اجلاس سالانه بیلدربرگ به پایان رسید. در این اجلاس که هنری کیسینجر نقش محوری را دارد، در مورد موضوعات جهانی به تفصیل پست درب‌های بسته صحبت شده بود. برخی کارشناسان، این اجلاس را از تعیین کننده ترین جلسات جهانی برای مهندسی امنیت‌های منطقه‌ای و جهانی می‌خوانند.
