به گزارش عدالت خواهان گلستان"روزنامه مطرح الاخبار لبنان، امروز پرونده ویژه ای درباره سردار قاسم سلیمانی منتشر کرده و طی مقالاتی، به بررسی ابعاد مختلف عملکرد این سردار بزرگ پرداخته است.
در یکی از مقالات این پرونده به نوع نگاه به سردار قاسم سلیمانی در رسانه های رژیم صهیونیستی پرداخته شده است.
آنچه البته پیش از هر چیز باید به آن اشاره کرد، تلاش صهیونیست ها برای القای دوگانگی میان مسؤولان جمهوری اسلامی است. بی تردید اگر اولین تصویر از تابلوی جبهه مقاومت متعلق به سردار سلیمانی است، این موضوع مرهون تلاش، حمایت و وحدت همه مقامات بلندپایه کشور در جهت افزایش قدرت این جبهه و جمهوری اسلامی به نفع مظلومان منطقه است.
آنچه می خوانید ترجمه کامل مقاله چاپ شده در روزنامه «الاخبار» است:
«نفر اول ایران سلیمانی است، اما رئیس جمهور روحانی، چیزی نیست جز "صورت" ایران در برابر غرب.» شاید بتوان این جمله کوتاه (که در مقاله یونتان توسیه کوهین در سایت اسرائیلی «المصدر» منتشر شده) را خلاصه نگاه اسرائیل به فرمانده سپاه قدس، سردار قاسم سلیمانی دانست.
با هجوم داعش به مناطق شمالی عراق در ژوئن گذشته، رسانه های اسرائیلی «زنگ خطر» را درباره احتمال همکاری بین واشنگتن و تهران در مقابله با این سازمان تندرو به صدا در آوردند. گزارشی که جمله ای از آن را خواندیم، در همان زمان تلاش کرده بود تا خوانندگان خود را با سردار سلیمانی [که به تعبیر او] «توانسته یک امپراتوری جهانی تروریستی بنا کند» آشنا کند؛ آن هم از طریق روایتِ بخشی از زندگی نامه وی، به موازات توضیح مأموریت های «سپاه قدس» که «مسئولیت عملیات ضد دشمنان، از جمله اسرائیل» را بر عهده دارد. این گزارش که پیش از تشکیل «ائتلاف بین المللی ضد داعش» نوشته شده، آورده است که هر گونه همکاری احتمالی بین تهران و واشنگتن در این موضوع فقط از طریق «پیچیده ترین و تأثیرگذارترین مرد خاورمیانه، قاسم سلیمانی» ممکن خواهد بود.
نویسنده اسرائیلی در مقاله اش به جایگاه سردار سلیمانی نزد ملت ایران هم پرداخته و نوشته است: «او، در ایران یک قهرمان تلقی می شود، کسی که در دهه هشتاد میلادی در مقابل هجوم عراق ایستاد، در دهه نود میلادی با قاچاقچیان مواد مخدر جنگید و الان هم کسی است که از ایران در مقابل داعش محافظت می کند.»
این گزارش می افزاید که این فرمانده ایرانی «تعداد زیادی از شیعیان یمن و لبنان و عراق و افغانستان را جمع کرده و پس از آموزش دادن به آنها و آماده کردنشان، آنان را به همراه برخی نیروهای ویژه سپاه پاسداران به سوریه فرستاد تا در کنار حزب الله و نیروهای اسد، به عنوان بخشی از ائتلافی که سلیمانی در سوریه ضد انقلابیون [تروریست های تکفیری] به وجود آورده بود بجنگند.» کما اینکه نویسنده، پیروزی های اخیر در سوریه را هم مرهون سردار سلیمانی می شمرد.
به نوشته کوهین، سردار سلیمانی همان تأثیری که در سوریه دارد را در غزه هم داراست. در آنجا، سردار سلیمانی در «عملیات های مسلحانه» نقش ایفا می کند، «خصوصا بعد از کودتای حماس در سال ۲۰۰۷ و سیطره بر غزه» [اشاره به پیروزی صد در صد دموکراتیک حماس در انتخابات سال ۲۰۰۷ مقابل چشم ناظران بین المللی.] به گفته نویسنده این مقاله، سپاه قدس «تعداد زیادی از فعالان را در غزه آموزش می دهد که البته همه شان هم عضو حماس نیستند.»
این گزارش به ارتباط آمریکایی ها با سلیمانی هم پرداخته است. کوهین می نویسد که دستگاه های اطلاعاتی غربی و در رأسشان سیا، از سال ها پیش سلیمانی را زیر نظر دارند، «اما ارتباطشان با این شخص پر اهمیت، در طول چند سال، متغیر بوده است.»
این گزارش، از قول «برخی منابع در سطح بالای حکومتی آمریکا» مدعی است «سلیمانی چندین بار در "تیررس" نیروهای آمریکایی قرار داشته و آنها قادر بودند که او را سر به نیست کنند، ولی پس از جمع بندی، ترجیح دادند چنین کاری نکنند.»
کوهین می افزاید که سلیمانی، در رأس فهرست تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا [در چارچوب تحریم ایران] قرار دارد. اسم او وقتی در این فهرست قرار گرفت که رئیس جمهور سابق آمریکا، جورج بوش، ایران را جزو «محور شرارت» خواند. از آن زمان غربی ها سلیمانی را به عنوان دشمن خود در نظر گرفتند. کوهین مثالی هم برای این تغییر ذکر می کند؛ پیامی که سردار سلیمانی برای یکی از افسران «ائتلاف بین المللی [برای سرنگونی صدام]» در عراق فرستاده و در آن گفته بود: «باید خوب متوجه باشی که من، قاسم سلیمانی، مسئول سیاست ایران در عراق، لبنان، غزه و افغانستان هستم.»
این گزارش می افزاید که به اعتقاد آمریکا و اسرائیل، سپاه قدس مسئول عملیات های ضد غربی از جمله عملیات دهلی و انفجارهای بانکوک و تفلیس و انفجارهای کنیا و نیجریه و آذربایجان و همچنین طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا است.
کوهین می نویسد: «سلیمانی در کف میدان، نبرد برای مقابله با گسترش داعش را فرماندهی می کند و به رغم روابط بد سلیمانی و غرب، غرب خوب می داند که هیچ کس در عراق به اندازه سلیمانی بر اوضاع تسلط ندارد.» او سپس ادامه می دهد: «شاید آمریکایی ها چاره ای نداشته باشند جز آنکه سراغ ایران بروند و از آنان درخواست کمک کنند.» [چیزی که چندی پیش جامه ی عمل پوشید و اوباما با نوشتن نامه، از ایران درخواست کمک کرد.]
البته کوهین می نویسد که اسرائیل نسبت به موفقیت آمیز بودن سیاست آمریکا در عراق تردید دارد، و می افزاید: «اسرائیلی ها می دانند که ایران می خواهد عراق و سوریه را به مناطقی کاملا تحت نفوذ و سیطره خود در آورد... و سلیمانی همان کسی است که این کار را با موفقیت انجام خواهد داد.»
*مطالب و عبارات ذکر شده در این ترجمه لزوما بیانگر دیدگاه جهان نیوز نیست و تنها به جهت حفظ امانت و همچنین، آشنایی بی واسطه با نوع نگاه و تفکر دشمن به صورت کامل ذکر شده است.
