به گزارش پایگاه عدالت خواهان"سید مهدی سیدی: علی (ع)، کسی است که هرکسی او را می شناسد، دوستش می دارد و وقتی دوستش داشت، عاشقش می شود، و چون عاشقش شد، برایش جان می دهد. دوست داشتن علی (ع)، از سر اجبار و تعارف و تفریح نیست؛ با دستور و فرمایش، سازگاری ندارد؛ علی (ع) بهترین دوست داشتنی دنیاست. آنچنان که وقتی مهرش به دل نشست، امیر دل می شود. علی (ع) را باید شناخت، آن وقت دیگر از عشق او گریز و گزیری نیست!
میراث دار پیامبر (ص)
جرج جرداق مسیحی می نویسد: «عربستان این شبه جزیره خرما و شتر و بیابان و جنگ و دینار، دو معجزه داشت: محمد (ص) و علی (ص)»
علی از کودکی در دامان محمد (ص) پرورش یافت و از او درس آموخت. اصلا این پدر و پسر، ابیطالب و علی (ع)، عاشق پیامبر (ص) بودند. همه فضایل پیامبر (ص) به علی (ع) ارث رسید. پیامبر (ص)، هم با بت سنگی جنگید، هم با بت ثروت و هم با بت عادت. دخترانتان را زنده به گور نکنید، این صدای محمد (ص) بود که حجاز را غافلگیر کرد.
علی (ع) هم مثل پیامبر (ص) جنگید و مبارزه کرد: با بردگی – همه نوع بردگی – ستیز کرد و بر علیه هر چیزی که انسان را حیوان می کند، شمشیر کشید. با سودجویان و منفعت پرستان مبارزه کرد. می گفت اگر وزیر شما باشم برایتان بهتر است تا امیرتان باشم؛ اما اگر امیر باشم، داد مظلوم را از ظالم می ستانم، هر جا که باشد.
در همه عالم، مردی به ثبات عقیده و استقامت علی (ع) نبود. علی (ع) در خانه خدا به دنیا آمد و در خانه خدا، رستگار شد.
می گفت فساد را گسترش ندهید
علی (ع)، فرمانروایی بود که هرگز شکم خود را سیر نکرد، از نان گندم نخورد، بر خود سخت گرفت و لباس کهنه پوشید. خود فقیر بود، اما دوست نداشت دیگران در فقر باشند. اهل تجمل نبود. ریخت و پاش نمی کرد. پشت حرف هایش قایم نمی شد. همانی بود که نشان می داد. صریح بود و محکم.
با اهل دنیا همراهی نکرد، اما حواسش به نیازهای مردم بود. حکومت برایش از آب بینی حیوان یا لنگه کفشی پاره، کم اهمیت تر بود؛ مگر آنکه با آن عدالت را برقرار کند. وارد مغازه های کوفه و به صاحبانش می گفت: از خدا بترسید، از بی عدالتی اجتناب کنید، با ستم دیده عدالت بورزید، فساد را در دنیا گسترش ندهید.
رشوه می گرفتند و علی (ع) را می فروختند!
تاریخ به دو قسمت تقسیم شده است: دوست داران علی (ع) و دشمنان علی (ع). معاویه به دیگران، ثروت می بخشید تا به علی (ع) دشنام دهند. اهل دنیا، پول می گرفتند و با علی (ع) می جنگیدند. به ظاهر دینداران رکاب علی (ع)، به درهم و دینار رشوه می گرفتند و علی (ع) را می فروختند تا بر سفره حاکم شام، شریک شوند.
ضعفا علی را دوست داشتند و محرومان هر جا که بودند، از فضایلش می گفتند. عاشقان علی (ع) بارها شکنجه شدند، اما از ذکر علی (ع) توبه نکردند. دست هایشان را قطع کردند، زبان شان را بریدند، به دار آویختند، اما همچنان علوی ماندند.
علی (ع) تاریخ را به دو قسمت تقسیم کرد؛ و این تقسیم بندی هنوز ادامه دارد: آنان که علی (ع) را دوست دارند و آنان که از علی (ع) کینه به دل دارند. علی (ع) در همیشه تاریخ زنده و پابرجاست. علی (ع) معیار و محک است، میزان است، محور حق است. تاریخ باید خود را با امیرالمؤمنین (ع) بسنجد.