به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" اصلاح طلبان که اصلی ترین شریک داخلی دولت در برجام هستند، با عملیات رسانه ای جدید، زمینه سازی برای ملاقات و مذاکره روحانی با ترامپ را آغاز کرده اند. نکته جالب اینکه در اینباره همانند قضایا برجام به استدلال های عجیب و غریب نیز روی آورده اند.
*ظریف ترامپ را تحقیر کرد!
به گزارش جهان نيوز، در همین حال، کمال دهقانی، نماینده مجلس نیز در سرمقاله روزنامه دولت نوشته است: سفر اعلام نشده وزیرخارجه کشورمان به محل برگزاری اجلاس اخیر این گروه در بیاریتز فرانسه دارای اهمیت دوچندانی میشود. چه آنکه این سفر تقریباً به لحاظ خبری تمام تحولات رخ داده در میان سران گروه هفت را که ناظر به اتفاقات بسیار بزرگی چون برگزیت، تحولات شرق آسیا، مسائل زیست محیطی و... بوده تحت تأثیر قرار داد. انفعال ترامپ و گیجی او از حضور ظریف در فرانسه هم نشانه این بود که چنین اتفاقی نه تنها برای امریکاییها قابل پیشبینی نبود بلکه تحولی مورد تمایل و دلخواه آنها هم محسوب نمیشود. مهمترین اتفاق ناشی از این سفر پیام بسیار روشنی بود که این بار نه ایران بلکه فرانسه و تا حدودی اروپاییها به ترامپ دادند؛ این پیام چیزی نبود جز نشان دادن عزم عملی آنها برای ایستادن در مقابل سیاست یکجانبهگرایی کاخ سفید. امریکا در قبال برجام و جمهوری اسلامی ایران طی دو سال گذشته یکجانبهگرایانهترین سیاستهای ممکن را اتخاذ کرده که نهایت و اوج آنها تحریم وزیر امور خارجه کشورمان است. تحریمی که درست بیخ گوش ترامپ و در خلال یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماتیک جهان، آن هم در قلب اروپا و توسط یکی از قدرتهای اروپا که عموماً اشتراکات زیادی با امریکا دارد، شکسته میشود. کاملاً روشن است که چنین موقعیتی برای فردی با خصوصیات ترامپ، آن هم در شرایط فعلی که زیر بار فشارهای فزاینده داخلی قرار گرفته، چقدر میتواند اتفاقی تحقیرآمیز باشد.
اما در لایه بعدی این سفر نشان داد که علیرغم موانع ایجاد شده توسط کاخ سفید همچنان دیپلماسی ایران فعال و پویا است و مهمتر اینکه این دیپلماسی فعال در میان شرکای سنتی امریکا مشتریان کاملاً جدی هم دارد. تلاش اروپا برای حفظ برجام بدون امریکا و ادامه گفتوگوها با ایران در غیاب واشنگتن اتفاقی است که در تاریخ دیپلماسی کمتر نمونهای میتوان برای آن یافت.
* دورجدید مذاکرات با آمریکا همانند برجام به نتیجه میرسد ولی باز هم منتقدین داخلی دستاورهایش را حیف میکنند
از سوی دیگر روزنامه اصلاح طلب اعتماد طی یادداشتی دیگر نیز مذاکره با آمریکا را خواسته انتخاباتی مردم عنوان کرده است. در این یادداشت آمده است: فراموش نكنيم كه «مردم چرا به حسن روحاني راي دادند؟» خصوصا در دور اگر دوم يادتان باشد، اقبال مجدد مردم به روحاني بيشتر از اين جهت بود كه او و وزير امور خارجهاش، آداب گفتوگو با دنيا را – حتي آداب گفتوگو با دشمن را – بلدند، در اين خصوص صاحب تجربهاند و ميتوانند از طريق ديپلماسي احقاق حق كنند و جلوي جنگ و تحريم و بحران را بگيرند، براي مردم رفاه بياورند و سرعت رشد و توسعه را بالا ببرند. در دور اول هم مدعاي روحاني اين بود كه «هم سانتريفيوژ بچرخد و هم چرخ زندگي مردم.» لذا در هر دو دوره راي مردم به حسن روحاني، معنيدار بود و همه نهادهاي قدرت اين پيام واضح و روشن را از اكثريت مردم گرفتند كه «ما خواهان صلح و گفتوگو و مدارا و اصلاحيم.» البته در عمل عزم دولت فسخ شد و آنچنانكه توقع ميرفت، حتي آنچنانكه خود دولت پيشبيني كرده بود... تلاشهاي ديپلماتيكش ثمر نداد!
این یادداشت در ادامه با ادعای اینکه شکست برجام نیز به خاطر عملکرد منتقدین بوده!، می افزاید: هيچ عاقلي روحاني و ظريف را از ديپلماسي منع نميكند. البته عكسالعملهاي شديد و غليظ منتقدان روحاني به ما ميفهماند كه كماكان سمبه رقيبان دولت پرزور است و دولت و وزارت خارجه در اين زمينه فعال مايشاء نيستند و تا قبل از رسيدن به ميز اصلي مذاكره از هزاران مانع و رادع بايد بگذرند. درست است كه برجام را امريكاييها خراب كردند و عملا اين ترامپ بود كه مذاكره را به بنبست كشاند، اما كيست كه نداند بخش قابل اعتنايي از برجام را رقباي روحاني بر هم زدند و هر جا كه دستشان رسيد، رشتههاي ظريف را پنبه كردند. الان هم اگر دولت دوباره همان راه را برود، شك نكنيد كه در فرجامش به همين بنبست برجامي ميرسد و عملا نه در خارج به پيروزي ميرسد و نه در داخل مردم و نهادهاي مقتدر را راضي ميكند.
* تندروها بگذارند مذاکرات صورت بگیرد تا مردم بتوانند بچه هایشان را به مدرسه ببرند!
اما عجیب ترین موضع گیری را یکی از دیپلمات های اصلاح طلب داشته است. فریدون مجلسی به روزنامه همدلی گفته است: همه میدانیم و میدانند که ایران به دلیل وجود تحریمها، آسیبهای جدی در عرصههای مختلف دیده و مردمانش به تبع این تحریمها در شرایط سختی زندگی میکنند. اگر آمارهای تورم را به دقت نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که بزرگترین تورم در طول تاریخ ایران، در این چند مدت رخ داده است، حال تندروهای ایران هرچه که میخواهند بگویند، یا صدا وسیمای ایران به هرشکلی که دوست دارد این وضعیت را نیز خوب نشان دهد، باز نمیتوانند برخی واقعیتهای موجود در کف خیابان را منکر شوند. بدون شک واقعیتهای معیشتی و مشکلات وارد شده بر مردم ایران به دلیل تحریمها، قابل کتمان نیست. حضور غیر منتظره ظریف در محل نشست خود نشانگر همه چیز است. پس بنابراین، تندروها بهتر است دست از چوب لای چرخ کردن دستگاه دیپلماسی بردارند و بگذارند مردم ایران از این وضعیت رهایی یابند.مردم میخواهند زندگی کنند، مردم میخواهند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و به زندگی روزمره خود بدون سختی و مشکلات ادامه دهند. مردم نیز میدانند که دولت نیز بهتر از خود آنها از این وضعیت خبر دارد. این مسائل نیز مسائل جدی است. رئیس جمهور نیز در سخنان دیروزش به همین نکات اشاره کرد و گفت اگر منافع ملی ایران تامین شود حاضریم با هرکسی هم که باشد مذاکره خواهیم کرد.باید به این نکته مهم اشاره کنم که مذاکرات کنونی و این سفر وزیر امور خارجه کشورمان، چه به نتیجه برسد، چه نرسد، تندروهای هردو طرف، یعنی اسرائیل و تندروهای متحد داخلی او در ایران واکنشهای خود را نشان خواهند داد، هنوز ظریف از سفر برنگشته، اینها مذاکرات را به موشک بستهاند. اگر نگاهی به صدا و سیما و نشریات وابسته به تندروها بکنید متوجه خواهید شد، منظور پنهان و آشکار من چیست.
جالب اینکه مجلسی در پاسخ به این سوال که " به نظر شما، به طور کلی برآیند رایزنیهای ظریف با فرانسه در این راستا، گشایشهایی همچون فروش بیشتر نفت یا نتایج مثبت دیگری برای ایران به دنبال خواهد داشت؟"، گفته است: به نظر من به هیچ وجه نتیجهای نخواهد داشت. تنها پایین آمدن مبلغ 200 تومان از دلار بود که انجام شد. تا به دیپلماسی تن ندهیم و از تهدیدهای واهی دست برنداریم، به نتیجهای نخواهیم رسید. منظورم از نتیجه این است که با وجود تندروها و این نوع کارشکنیها، هرگونه مذاکرهای برای ملت ایران «آبی نمیشود».