به گزارش پایگاه عدالت خواهان"سال گذشته و همین روزها بود که روزنامه های حامی دولت خبر از توافقی می دادند که با حضورش تمامی مشکلات کشور را حل خواهد کرد. شاه کلیدی که تمامی قفل های کشور از آب خوردن تا بی کاری جوانان را باز می کند.
با این وجود این روزها که در آستانه یک ساله شدن تولد برجام هستیم دیگر خبری از دعوت مردم به شرکت در کارنالوال های خیابانی برای برجام نیست. روزنامه هایی که هر روز خبر از نزدیک شدن به یک توافق تاریخی می دادند، این روزها ترجیح می دهند که اخبار برجام را یا اصلا پوشش ندهند یا در صفحه های داخلی خود با وزن کمتری منتشر نمایند.
با این وجود این روزها که گرد و خاک بپا شده در پایکوبی های خیابانی فرونشسته است، می توان با نگاهی دقیق تر و با تجربه ای یک ساله از تصویب برجام، به مشاهده دست آورد ها و نتایج این سند نشست. درهمین راستا رجانیوز در سلسله گزارشات و مصاحبه هایی قصد دارد تا با نگاهی به روند یک ساله برجام نتایج توافق وین را بررسی نماید.
به گزارش رجانیوز حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود نبویان استاد حوزه و دانشگاه و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی که عضویت در کمیسیون ویژه برجام را نیز در کارنامه خود ثبت کرده از جمله افرادی است که ناگفتههای بسیاری در رابطه با توافق هستهای در یکسالگی برجام داشته است. همین مسئله عاملی شد تا به گفتوگو با ایشان بپردازیم. مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
یک سال از توافق هستهای و حول و حوش شش ماه از اجرای آن گذشته است. ارزیابی خود را نسبت به نحوه اجرا برجام توضیح بدهید.
بسم الله الرحمن الرحیم. در سالگرد توافق هستهای وین هستیم. خوب است بازبینی به سابقه این کار داشته باشیم و ببینیم در وین چه دادیم و چه گرفتیم و با حاصلش الان در چه مقطعی قرار داریم؟ ابتدا اشاره میکنم به آنچه که در توافق وین تعهدات ما بود و ما انجام دادیم. بعضیها را لیست کردهام، اما محدود به این مقدار نیست.
امریکا دستور داد کل سانتریفیوژهای بالای نسل1 به انبار بروند
ما در نطنز حدوداً 16 هزار و خردهای سانتریفیوژ نسل1 و هزار و خردهای سانتریفیوژ نسل2 داشتیم و در تغییر و توسعه تا نسل8 را هم مشغول بودند. 8 را تولید کرده بودند و رفتم و دیدم. تغییر و توسعه نسل2 تمام شده بود و باید استفاده میشد. حالا چه شده است؟ طبق توافقی که آقایان با امریکا کردند، امریکا دستور داد کل سانتریفیوژهای بالای نسل1 به انبار بروند. انبار کردن هم معنا دارد. سانتریفیوژهای نسل1 هم از 16 هزار تا به 5 هزار تا رسیده است.
نکته دوم این است که در آنجا تا 20 درصد غنیسازی میکردیم. آقای روحانی و آقای ظریف به امریکا تعهد دادند بالاتر از 7/3 درصد حق غنیسازی نداریم. نکته بعدی این است که هر چه غنی میکنیم باید نابود شوند و حق نگهداری آن را هم در نطنز نداریم.
در فردو کاملاً تعطیل شد. سانتریفیوژهایی که در آنجا داشتیم، کلاً پی کارشان رفتهاند! 1044 سانتریفیوژی که در آنجا داریم، دو آبشارش دارد میچرخد و آن دو آبشار را هم متخصص آورده و از قابلیت غنیسازی انداخته و بقیه را هم به انبار فرستادهاند. پس کل فردو به لحاظ اینکه یک مرکز غنیسازی بود، کلاً تعطیل شده است. علاوه بر این نکته مهمتر این است که امریکا گفته بود علاوه بر اینکه حق ندارید غنیسازی کنید، توسعه دانش غنیسازی در فردو هم ممنوع است. تحقیرآمیزتر اینکه امریکا گفته است اگر در فردو 2710 سانتریفیوژ داشتید و میخواهید به 1044 تا برسانید و بقیه را انبار کنید، جای انبارش را هم من معین میکنم. حق نداری این اضافی را در فردو انبار کنی و باید برداری و به نطنز ببری.
راکتور اراک نابود شد
اراک هم که رآکتوری داشتیم که اگر کار میکرد، سالانه 9 تن پلوتونیم تولید میکرد و این کافی بود که اسرائیل را سر جایش بنشاند. امنیتی که ایران دارد تابع خیلی چیزهاست. یکی از عواملش این است. برای تأمین امنیت اسرائیل امریکا از آقای ظریف و سایرین تعهد گرفت رآکتور اراک باید نابود شود و نابود کردند. این کار انجام شده است و بتونریزی کردهاند و دیگر قابل استفاده نخواهد بود.
در زمینه تغییر و توسعه ما هفده نوع محدودیت را پذیرفتیم و این تعهدات را هم دادند. در مورد تولیدی سانتریفیوژ نسل1، نسل 2 تا نسل8 کاملاً در تمام نسلها ممنوع شده است. اینطور نیست که حتی حق تولید نسل1 را هم داشته باشیم. نسل2 به بالا که معلوم است چرا. نسل1 چرا ممنوع شده است؟ چون به ما گفتند هر وقت موجودی انبار شما به 500 تا رسید حق تولید دارید. الان موجودی انبارتان به 500 نرسیده است. کلاً تولید سانتریفیوژ ممنوع شده است و آقای ظریف، آقای روحانی و سایرین به امریکا تعهد دادهاند که نمیخواهیم.
20 درصدهای ما هم که کلاً نابود شدند. مسخره است 8/447 کیلو اورانیوم 20 درصد داشتیم و از ژانویه به این طرف آقایان تعهد دادند کاملاً نابود کنند و نابود هم کردند و قول دادند هر وقت نیاز داشتید، 5 کیلو 5 کیلو به شما خواهیم داد. خودمان 447 کیلو داشتیم، نابودش و دست به سمت آنها دراز میکنیم که برایمان 5 کیلو، 5 کیلو بفرستند.
آقایان اجازه دسترسی به تمام اماکن نظامی را دادهاند
علاوه بر این آقایان نظارتهای وحشتناکی را پذیرفتهاند. اولاً رفتند و دسترسی به تمام اماکن نظامی را به امریکا تعهد دادند. هیچ قیدی هم ندارد. اینکه بگوییم اینجا پارچین و اینجا زیرزمین موشکهایمان است. هیچ قیدی ندارد. بند 74 تا 78 آن یک تعهد کامل است.
شش نوع نظارت را پذیرفتهاند
شش نوع نظارت را پذیرفتند که خیلی خطرناکند. در سخنرانیهایم اینها را مفصل گفتهام و در شرحی هم که بر نامه مقام معظم رهبری آورده، مفصل نوشته و تمام آدرسها را هم توضیح دادهام. پادمان و پروتکل الحاقی را پذیرفتهاند که این دو نوع نظارت میشود. این دو را بعضی از کشورهای دنیا پذیرفته و برخی هم نپذیرفتهاند، ولی چهار تای دیگر فقط مختص ایران است.
علاوه بر این دو تا رفته و اقدمات شفافساز را پذیرفتهاند. اقدامات شفافساز چیست؟ در خود پروتکل الحاقی نظارتهایش any way و any time است. هر نقطه، هر زمان. پس دیگر اقدامات شفافساز چیست؟ در قطعنامه 2231 این را توضیح دادهاند که ایران تعهد داده است با این تعبیر که Iran shall، ایران ملزم هست که به هر گونه درخواست آژانس پاسخ مثبت بدهد. این هر گونه هیچ قیدی هم ندارد. اگر گفتند میخواهیم با فرمانده سپاه مصاحبه کنند، اگر گفتند میخواهیم مجلس، بیت آقا و بیوت مراجع را بگردیم. آقایان تعهد دادهاند به همه اینها پاسخ مثبت بدهند تحت عنوان اقدامات شفافساز.
چهارم در همه جای دنیا گزارش هستهای فقط به آژانس و شورای حکام میآید. ایران ملزم شده است به شورای امنیت سازمان ملل هم گزارش هستهای بدهد.
پنجم علاوه بر شورای امنیت از این به بعد کمیسیون مشترک هم باید بر ایران نظارت کند. کمیسیون مشترک هشت عضو دارد: امریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه، چین، روسیه، نماینده اتحادیه عالی اروپا و ایران. قرار است این هفت تا هم بر ایران نظارت کنند.
ششمی که خیلی دردناکتر است. این است که علاوه بر تمام این کشورها که خود آقای روحانی در کتابش در صفحه 211 تصریح میکند که مأموران آژانس جاسوس هستند. قرار است اینها بیایند جاسوسی کنند. امریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس و... بیایند جاسوسی کنند. علاوه بر اینها خیلی جالبتر است که آقایان رفته و تعهد دادهاند که از این به بعد عربستان، امارات، قطر، جیبوتی، بورکینافاسو بر تمام مسائل هستهای و نظامی ما نظارت کنند. این نظارت ششمی است که آقای ظریف و بقیه رفته و تعهد دادهاند. کجا؟ فقط اشاره میکنم، تفصیلش بماند.
وضع خیلی افتضاح است
دو سند ذیل NPT آمده است. یک بند NPT تصریح دارد که این ضمائم هم جزو آن است. هر کسی که آن را پذیرفته است، این را هم باید بپذیرد. دو سند چیست؟ هر دو سند اسامی اقلام و اجناس هستند. Part1 یک سند اجناسی است که برای هستهای ما به کار میرود. Part2 آن اجناس dual use دو منظوره است. دو منظوره حدود 83 صفحه سند است که به کمیسیون ویژه آوردهاند. ما مجبور بودیم در آنجا با دقت بیشتری بررسی کنیم. آن سند 83 صفحه است. اجناسی است که دو منظوره هستند. هم نظامی به کار میرود و هم غیر نظامی. شاید نظامی آن 5 درصد و خیلی مبالغه کنیم 10 درصد، یعنی 90 درصد غیر نظامی است. صنایع نفت، صنایع پتروشیمی و... یکی از آنها را عرض میکنم که این دفعه یعنی بعد از برجام در گزارش آژانس آمده است. اشاره میکند ایران چاشنیهای انفجاری درست کرده است که در صنایع نظامی و در صنایع نفت و پتروشیمی خود هم به کار میبرد. از این اقلام زیاد داریم. آدم برای عکسبرداری به بیمارستان میرود. یکی از اینها منابع تولید اشعه ایکس است. وسایلی که تولید لوله میکنند. لوله را برای تانک هم به کار میبرند، ولی در خیلی جاهای دیگر هم به کار میرود. قبل از برجام روال اینگونه بود که ما تحریم بودیم. اینها را خودمان گرانتر، ارزانتر میخریدیم. اگر میخواستیم در صنایع نظامی به کار ببریم، به کار میبردیم و اطلاعاتش را به کسی نمیدادیم. میخواستیم در صنایع نفت یا صنایع دیگری به کار ببریم، به کار میبردیم.
اکثر اینها هم hi tech هستند، اما الان چه شده است؟ الان در ضمیمه چهارم برجام که به کمیسیون مشترک اشاره دارد، اشاره میکند که امریکا از آقای ظریف و سایرین تعهد گرفته است که از این به بعد به غیر از شیوهای که میگویم حق خرید این اقلام را ندارید. آقایان تعهد دادهاند. شیوهاش چیست؟ شیوهاش این است که در ذیل آن کمیسیون مشترک که گفتم یک کارگروه تشکیل میشود و ایران باید طرح خریدش را به این کارگروه خرید بدهد.
اگر آنجا تصویب شد... برای اینکه تصویب شود هشت رأی لازم دارد. اجماع لازم است. آنجایی که به نفع ماست اجماع لازم است. معنی اجماع چیست؟ معنیش این است که اگر یک کشور مخالفت کرد، ایران حق خرید ندارد. حالا اگر این کارگروه تأیید کرد، کار تمام است؟ میگویند نه. شما باید درخواست خرید آن جنس را به کمیسیون مشترک بدهید. در اینجا چند رأی لازم است؟ میگویند اجماع آرا یعنی هشت رأی لازم است. گفت اگر عمهام مرد میشد، میشد عمویم! حالا فرض کنیم کمیسیون مشترک هم تأیید کرد. کار تمام است؟ میگویند نه. تازه باید درخواست خرید را به شورای امنیت سازمان ملل بدهد. اگر آنجا تأیید کند، کار تمام است؟ میگویند نه. ببینید وضع خیلی افتضاح است!
جالبتر این است که میگوید اگر این سه تا تأیید کردند، ایران باید به کشور صادرکننده مراجعه کند. نمیگوید کشور تولیدکننده، چون این اقلام hi tech هستند و هر کشوری نمیتواند تولید کند، ولی هر کشوری میتواند صادر کند. در عربستان یک سرمایهدار یک شرکت خصوصی زده است و میرود این اقلام را میخرد و میآورد که به کشورهای منطقه بفروشد، چون او دنبال کسب در آمد است. طرف در امارات، جیبوتی، بورکینافاسو و... نشسته است. میگوید ایران باید به کشور صادرکننده مثلاً عربستان اجازه بدهد که بیاید end use (استفاده نهایی) این محصول را راستیآزمایی کند. این جنس را شما در کدام بعد نظامیت به کار بردی؟ آقای ظریف و سایرین تعهد دادهاند عربستان بیاید و اطلاعات نظامی شما را بگیرد.
علاوه بر صنعت هستهای و نظارتهای وحشتناک دانش هستهای ما هم دارد از بین میرود
اگر در بعد صنعت نفت، پتروشیمی یا هر جای دیگری به کار بردی، عربستان باید بیاید و تمام اطلاعات صنایع مختلف و اطلاعات نظامی ما را طبق تعهدی که آقایان دادهاند، بگیرد و اینها باید اجرایی شود. مقام معظم رهبری که فرمود خسارتهای بزرگی دارد به حال و آینده کشور تحمیل میشود، با این وضعیت دسترسی به تمام اماکن نظامی ما ممکن میشود. آقایان رفتند و تعهد دادند. همه این موارد را داشته باشید. به مواردی دیگر اشاره نکنم. چه چیزی به دست آوردیم؟ در برجام فقط هستهای ما نرفت. فقط این نظارتهای وحشتناک نیستند. در برجام در بند 11 حروفیش آمده که این فقط مختص ایران است و خودش هم میگوید چرا. میگوید چون جزو هیچ قانون بینالمللی، NPT، سند بینالمللی و جزو هیچی نیست و فقط مختص ایران است.
علاوه بر اینکه صنعت هستهای را از دست داده و این نظارتهای وحشتناک را هم پذیرفتهایم، دانش هستهای ما هم دارد از بین میرود. چرا؟ چون یک نفر پزشکی خوانده است. طرف را از آنجا برمیداریم و میآوریم و میگوییم شما در مکانیک کار کن. در بخشی برای پنج یا ده سال مدیر باش. کمکم فراموش میشود.
وقتی 18 هزار سانتریفیوژ دارید، چند نیروی متخصص میخواهید؟ وقتی به 5060 تا رساندید، طبیعی است تعدادی را باید تعدیل نیرو کنید. اینها کجا میروند؟ آن همه متخصص که در فردو کار میکردند، حالا که تعطیلش کردهاید، کجا میروند؟ طبیعی است افرادی که از آنجا اخراج و تعدیل نیرو میشوند، یعنی دانشمندان و دانش هستهای ما هم کمکم نابود خواهد شد. رشتههای هستهای دانشگاههایمان باید کمکم تعطیل شوند، چون نیروی برای کجا تهیه میکنند؟ طبیعی است باید کمکم زیر آب همه اینها را بزنید. یعنی خطر فقط روی صنعت هستهای نیست، بلکه روی دانش هستهای ما هم هست.
بعیدینژاد گفت نمیدانستم
حالا همه اینها را دادیم چه به دست آوردیم؟ قرار شد تحریمها برداشته شوند. دو چیز بود. قرار بود ما در صنعت هستهای عقبنشینی کنیم و آنها تحریمها را بردارند. تحریمها چهار بخش هستند. روی این چهار بخش تأکید میکنم، چون نکته دارد. ما به بهانه هستهای، حقوق بشر، موشکی و دفاع از حزبالله تحریم شدیم. چرا از مردم یمن دفاع میکنید؟ دفاع از یمن میشود تروریسم، ولی عربستان که حمله میکند تروریست نیست. ما بیش از 90 درصد صنعت هستهایمان را داریم. صنایع نظامیمان را هم قرار شد بدهیم. چه به دست آوردیم؟ قرار شد از چهار دسته تحریمها بحث فقط روی یک دسته باشد. فقط هستهای. یعنی سهچهارم تحریمها دست نمیخورند.
چرا این مسئله را گفتم؟ به خاطر یک نکته. آقای بعیدینژاد کتابی در باره ژنو، برجام و این حرفها بیرون داده است. این کتاب را کامل مطالعه کردهام. در آنجا خبرنگار از ایشان میپرسد شما سهچهارم تحریمها را دست نخورده باقی گذاشتهاید. بیایید روی یکچهارم تحریمها صحبت کنید. ایشان عضو تیم مذاکرهکننده ماست. رئیس بخش کارشناسی این تیم است. خیلی جالب است. ایشان جواب میدهد تحریمهای ما فقط هستهای است. در سه بخش دیگر اصلاً تحریمی نیست. اگر هم باشد خیلی اندک است. اخیراً صحبتی را از ایشان دیدم. میخواهند تحریم هستهای را بردارند، میگویند اینجا به خاطر موشکی است، اینجا به خاطر این است، آنجا به خاطر آن است. میگوید راستش ما اینها را نمیدانستیم. این آقایی که نمیدانست رئیس بخش کارشناسی تیم مذاکرات ما بوده است! این خیلی مهم است.
در هر مذاکره عقبنشینی بیشتری انجام دادهاند
بعداً نتیجه میگیرم افرادی که در این مذاکرات فرستادیم، بسیار ضعیف بودند. اصلاً بحث خیانت و این حرفها نیست. در این قد و قواره نبودند. اشاراتی در این باره خواهم کرد. یکی این است که آقای بعیدینژاد خودش میگوید ما واقعاً نمیدانستیم اینطور شد. در ازای بیش از 90 درصد تحریمها فقط تحریمهای هستهای قرار است از بین بروند و سهچهارم تحریمها باقی خواهند ماند. در ژنو که ما هنوز این بخشهای اعظم را هم نداده بودیم، امریکا قول داده بود نه تحریم هستهای را بردارد. چهار نوع تحریم تجاری، مالی، آموزشی، هستهای و انرژی بود. در وین امریکا فشار بیشتری آورد و آقایان از این عقبنشینی کردند.
این تبدیل به اصل شده است که آقای ظریف و بقیه در هر مذاکرهای عقبتر رفتهاند. اگر اینها را مقایسه کنید متوجه میشوید. اینها را مقایسه کردهام. همینطور در تحریمها. در ژنو امریکا گفت اگر شما این کار را انجام بدهید، سهچهارم تحریمها دست نمیخورند و چهار نوع تحریم هستهای برداشته میشود. در وین گفت فقط دو تا برداشته میشود و دو مورد دیگر دست نمیخورند. مثلاً اگر بخواهیم دانشجو بفرستیم که در رشته هستهای در دانشگاههای خارج درس بخواند، در ژنو امریکا قول داد تحریمش را برمیدارد، ولی در وین زیر این قولش هم زد و فقط مالی و اقتصادی را نگه داشت. این قسمت خیلی جالب است که از این مالی و اقتصادی در سه جا ما را تحریم کردهاند.
پس اولاً سهچهارم تحریمها میمانند و بحث فقط روی هستهای است. در مورد هستهای هم فقط یکدوم آن محل بحث است. از این یکدوم هستهای هم در سه جا ما را تحریم کردند. شورای امنیت ملل که مرکز واصل است. چون بهانه تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا و امریکا شورای امنیت سازمان ملل است. خودشان استناد کردهاند و آقای بعیدینژاد هم در آن کتاب میگوید واقعاً اصل تحریمهای شورای امنیت هست و درست هم میگویند.
آمریکا و غرب اگر در طول ده سال اعتراض کنند تحریمها مجددا برمیگردد
ببینیم تحریمهای قطعنامههای شورای امنیت چه شده است؟ در اینجا دو بحث دارم. یکی را الان مطرح میکنم، یکی را بعداً برمیگردم. از هفت قطعنامه پنج تایش تقریباً تحریمی است. آبدارترینش قطعنامه 1929 است که در سال 1389 آمد. قطعنامهها از کی آمدند؟ از سال 1385. عاملشان را هم توضیح خواهم که چه بودند. از این پنج تحریم آبدار، بهویژه قطعنامه 1929 قول دادند اینها را لغو میکنند، شرط دارد. طرف گفت این کار را برایت انجام میدهم، اما شرطش این است که بدون ابزار پنج کیلومتر بالا بپری.
نمیشود آقا! این دیگر مشکل خودتان است. قطعنامهها برداشته میشوند، اما یک شرط دارد. شرطش چیست؟ شرط اجرای این قطعنامه این است که طرفین برجام یعنی طرفهای غربی و امریکا در طول ده سال هرگز به ایران اعتراض نکنند که به تعهداتش عمل نکرده است و اگر هر کدامشان اعتراض کنند، دو باره آن تحریمها با قوت قبل خود برمیگردند.
آقایان فقط دارند ماله کشی میکنند
مسخرهتر این است که ایران هم به عنوان یک طرف برجام اعتراض کند که آقای امریکا! تو قول داده بودی همین یک آب باریکه تحریم را برداری، برنداشتی. اعتراض کردی؟ دو باره قطعنامه برمیگردد. خدا شاهد است بار اول که اینها را خواندم گفتم بد خوانده و نفهمیدهام. آدم حیرت میکند که آقای ظریف و سایرین متوجه شدهاند دارند چه تعهداتی را میدهند و دادهاند؟ الان شش ماه است که تعهدات خودمان را انجام دادهایم و امریکا به تعهداتش عمل نکرده است و آقایان فقط دارند مالهکشی میکنند. این یک سرّی دارد، چون اگر دهان باز و اعتراض کنند کنند دو باره آن قطعنامهها برمیگردد.
مرکز پژوهشهای مجلس که گرایشهای سیاسیش مشخص است. گزارشش را به ما داد. گفتی تحریمها لغو شدهاند؟ این از تعلیق هم پایینتر است.
در نوشتهای در رجانیوز نوشتهام که آقایان میگویند اولین بار است که کشوری قطعنامههای شورای امنیت را بدون اینکه اجرا کند لغو کرده است. این پیروزی برای ایران است. از آقای عراقچی خیلی گلایه دارم، چون مالهکشیش روی این چیزها خیلی زیاد است. کار به جایی رسیده است که در جلسات خصوصی که هیچ در جلسات عمومیشان آقای ظریف میگوید اینطور است یا خود آقای عراقچی به خودم گفت ما هیچ خط قرمزی از آقا را رد نشدهایم. بعد آقای ظریف میرود و به آقا میگویدخط قرمز را رد شدهاند. آخر اینقدر توجیه کردن؟
فاتحه فردو را خواندند بعد میگویند قطعنامه های را اجرا نکردهایم!
اینها میگویند بدون اینکه ما عقبنشینی و قطعنامه را اجرایی کنیم، آنها قطعنامه را برداشتهاند. این اولین بار در طول تاریخ بشریت است! رفتم و قطعنامهها را چندین بار مطالعه کردم. از آقای عراقچی هم پرسیدم: «شما قطعنامهها را اجرا نکردید و اینها برداشتند؟» جواب داد: «بله.» گفتم چند موردش را میگویم ببینم شما اجرا نکردید؟ در قطعنامهها شدیدترین چیزی که از ما خواستهاند تعلیق فردوست. الان فردو را تعلیق کردهاید؟ شما فاتحه فردو را خواندهاید و میگویید قطعنامهها را اجرا نکردهاید؟
دوم تعلیق بازفرآوری را از ما خواستهاند. شما رفتید تعهد دادید که تا ابد ـ نه 100 سال و 200 سال، بلکه تا ابد ـ بازفرآوری نمیخواهیم. شما قطعنامهها را اجرا نکردهاید؟ پس این چیست؟ سوم از ما اجرای پروتکل الحاقی را خواستهاند. مگر الان اجرا نمیکنید؟ بنابراین این حرفها یعنی چه که بدون اینکه قطعنامهها را اجرا کنیم آنها برداشتهاند.
چهارم از ما پرسیدند چرا 20 درصد تولید کردید؟ نگفتند نابودش کنید. شما الان بالاتر از قطعنامه نابودش کردهاید. گفتند کُد 1/3 را باید اجرایی کنید. مگر نکردید؟ پس این حرفها که گفته میشود بدون اینکه اجرایی کنیم آنها برداشتند و سابقه ندارد، حرف بیهودهای است. یک بار هم گفتند بند 9 در قطعنامه 1929 آمده که همه را دعوت به جنگ با ایران کرده است. متن انگلیسی آن را خواندهام و پرسیدم کجای این نوشته شده که دعوت به جنگ کرده است؟ ایشان خیلی عصبانی شد و توهین کرد و گفت شما امریکایی هستید. به توهینش اصلاً کار ندارم.
اما امریکا قرار بود چه کار کند؟ از طرف امریکا دو نوع تحریم بود. کنگره که اصلاً دست نمیخورد. فقط قرار است ceize شود. یعنی 180 روز نه تعلیق است، نه لغو. 180 روز دست رئیسجمهور است. میتواند نفسی بدهد، میتواند دفعه بعد این نفس را ندهد. معنیش این است. تعلیق هم نیست. دست آنهاست. هر جور بازی که در بیاورند، ایران دستهایش بالاست. نسبت به دستورات رئیسجمهور از پانزده، شانزده تا هجده تایی که آمده قرار است 5/4 دست بخورد و الان هم هیچی دست نخورده است.
قرار بود اتحادیه اروپا در روز اجرا و بخشی را هشت سال بعد و بخشی را ده سال بعد اجرا کند. حالا سئوال ما این است. وضع تحریمها چه شد؟ میپرسیم چرا تحریمها برداشته نمیشوند؟ توجیه آقای عراقچی و دیگران این است. اینها به خاطر یکسری تحریم دیگر، تحریمهای اولیه است و اجازه مذاکره نداشتیم. دو جواب میدهم. این به خاطر موشکی است، این به خاطر فلان و بهمان است و توجیهاتی از این دست میکنند.
دو جواب میدهم. اولاً این تحریمها هستهای است. مبادله پول چه ربطی به هستهای داشت؟ swift که قرار بود برداشته شود مگر ربطی به هستهای نداشت؟ همین چند روز پیش سفیر کرهجنوبی گفته بود ما هنوز هم داریم قاچاقی میآوریم. پس چه چیزی برداشته شده است؟ مگر نگفتید swift برداشته میشود؟ رابطه بانکی ربطی به هستهای داشت. ربطی به چیزهای دیگر نداشت، پس چرا برداشته نشد؟ میگویند swift برداشته شده است. گفتند طرف قرار است ازدواج کند و 50 درصد کار که موافقت خودش باشد حل است! از طرف ما برداشته شده است. راست میگویند. رئیسجمهور اتریش در کشورش میگوید ما برنداشتیم. آقای عراقچی میآید و در تلویزیون خودمان میگوید او خبر ندارد! طرف گفت تو مردهای! گفت من که هستم. گفت نه منبعم موثق است.
یکی از مسئولین بانک مرکزی گفت که دلار حرام است!
رئیسجمهور اتریش که تمام اطلاعات و همه چیز زیر دست اوست خبر ندارد و اینجا آقای عراقچی خبر دارد! اگر برداشته شده است، الان یک دانشجو میتواند یک مقاله بخرد؟ پولهایمان را که ندادند. ثانیاً همان مقدار کمی را هم که میدهند چمدانی میفرستند و از نقل و انتقالات بانکی خبری نیست. بعد از ژنو هم گفتند همینطور میشود.
مسئول به جلسه کمیسیون امنیت ملی آمده بود و صریحاً میگفت اینکه نزدیک به یک سال از ژنو گذشته بود و اینها گفتند قرار بود 2/4 را به ما بدهند، گفتند از طریق بانکی به شما میدهیم. مسئول بانک مرکزی را آوردیم. نشسته بودم که ایشان گفت: «ما به پنج شش کشور که نفت صادر میکنیم، مثلاً هند پولهایمان را به صورت روپیه به حسابی در بانک سوئیس میآید.» پرسیدم: «ما به روپیه چه کار داریم؟ یورو، دلار.» گفت: «حاجآقا! مگر نمیدانید یورو و دلار برای ایران حرام است؟» دیدم دارد اصطلاح شرعی به کار میبرد. پرسیدم: «کدام مرجع حرام کرده است؟» جواب داد: «یعنی تحریم هستیم.» گفتم: «ما را گیر آوردهای؟ در ژنو آمده است در این 2/4 تحریم نیستیم.» جالب اینجاست که ادامه دارد. اصلاً چیزی برداشته نشده است.
آقای سیف؟
نه، آقای سیف نبود. یکی دیگر از مسئولین بانک مرکزی بود. ایشان گفت: «تازه روپیه که به بانک سوئیس میآید، حق نداریم به یکی از بانکهای ایران منتقل کنیم و باید به یکی از کشورهای عربی مثل امارات یا قطر منتقل کنیم. بعد باید در آنجا معطل شویم تاجری که میخواهد با روپیه تجارت کند پیدا شود و نیاز به روپیه دارد برود و روپیه را به قول آقا change کند.» در این تبدیلها چه مقدار کم میشود؟ بماند! گفتم: «حالا تبدیل به دلار میشود؟» گفت: «نه، تازه تبدیل به درهم میشود. بعد باید منتظر بمانیم کسی درهم بخواهد.» پرسیدم: «حالا تبدیل به دلار میشود؟» جواب داد: «بله.» گفتم: «حالا این دلار به کشور میآید؟ چون شما دارید بانکی معامله میکنید.»
عراقچی گفت شبها خرد خرد میآوریم
بعد از اینکه هفت هشت ماه از تعهد امریکا گذشته که این قرار است بانکی شود، آقای عراقچی در آن جلسه سه بار گفت: «شبها خرد خرد میآوریم.» آقای کوچکزاده کنار دست من نشسته بود، پرسید: «آقا! یعنی چه که شبها خرد خرد میآوریم؟» آقای نعمتزاده در آن جلسه نشسته بود. گفت: «آقا! هیچی برداشته نشد. باید چمدانی بیاوریم.» شما یکطرفه این همه تعهداتتان را انجام دادید. سئوالم این است که آقای عراقچی! آقای ظریف! الان شش ماه گذشته است. پاسخگوی این ملت کیست؟ همین مقدار را هم الان شما چگونه وارد میکنید؟
پس نگویید این تحریمها به خاطر تحریمهای دیگر است، چون اینها به خاطر هستهای است. نکته بعدی. به خاطر تحریمهای دیگر است؟ سئوال میکنم. شما که میدانستید اگر تحریمهای دیگر برداشته نشوند... میپرسیم چرا اینها برداشته نمیشوند؟ میگویند اینها به خاطر تحریمهای دیگر است. تحریمهایی در باره موشک و بقیه چیزها داریم. قبول. این حرف که درست نیست. به قول ما طلبهها سلّمنا که به خاطر تحریمهای دیگر است. پس شما میدانستید دارید میروید و تمام هستهای را میدهید و قرار است بحث فقط روی تحریمهای هستهای باشد و تحریمهای هستهای هم به خاطر تحریمهای دیگر برداشته نمیشوند. این را میدانستید یا نمیدانستید؟ دو فصل که بیشتر ندارد. اگر نمیدانستید لذا آدمهای بسیار ضعیفی هستید اما اگر میدانستید خیانت است. چرا؟ چون میدانستید قرار است حتی تحریمهای هستهای هم به بهانه تحریمهای دیگر برداشته نشود. میدانستید که قرار است هیچ تحریمی برداشته نشود و در عین حال 90 و خردهای درصد هستهایمان را هم دادهاید. آیا این مذاکره است؟ این چه بهانهای است که میآورید و میگویید به خاطر مسائل دیگر است.
نکته بعدی که به آقای عراقچی و دیگران هم گفتهام این است که بفرمایید ابزار مهم اقتدار ملت ایران غیر از هستهای چه بود؟ اقتصاد ما ابزار اقتدار ما بود؟ در مذاکرات ابزار اقتدار ما هستهای و ابزار اقتدار دشمن تحریم بود. مگر فقط تحریم هستهای بود؟ تحریم در تمام ابعاد بود. جا داشت شما ابزار اقتدار هستهای را با تمام ابعاد اقتدار دشمن که تحریم بود معامله کنید؟ این چه حرفی است که میزنید که آن تحریم مربوط به موشکی است و ما صحبت نکردیم. چه صحبتی داریم بکنیم؟ ملت ایران ابزار اقتدار به نام هستهای داشت. این را روی میز گذاشته بود. آن طرف هم ابزار اقتدار و فشارش تحریمها بودند. اگر مذاکرهکننده قوی و دقیقی بودید، این ابزار اقتدار ملت ایران را با ابزار اقتدار دشمن که کل تحریمها بود معاوضه میکردید. این چه بهانهای است که میگویید فقط بحث هستهای داریم؟
حالا چه شده است؟ در یک جلسه اساتید دانشگاهها را دعوت کرده بودیم و آمده بودند. هم از این طرفیها هم از آن طرفیها. اساتیدی که اصلاحطلب و مدافع برجام بودند، اعتراض که میکردم میگفتند حاجآقا! ببینید در این متن یک shift، تغییر رویکرد انجام شده است. این خیلی مهم است. هیچ تحریم جدیدی نمیشود. دیگر همه جا ما را راه میدهند و همه مسائل روی روال میرفتند. من هم به او گفتم این متنی که داری میخوانی این گیر را دارد و اشکالش را گفتم و خودش گفت نمیدانم جوابش چیست.
ایران هراسی به آسیای غربی هم رسیده است
کاری ندارم. سئوال؟ واقعاً تغییر shift و رویکرد انجام شده است؟ چه تغییری؟ جایگاه ما در دنیا بهتر شده است؟ مثلاً ابوطالبی را که میخواهیم به سازمان ملل بفرستیم، حالا راحت میپذیرند؟ دیگر از نظر حقوق بشر محکوم نمیشویم؟ دیپلماسی ما چقدر قویتر شده است؟ تا حالا امریکا فقط به عنوان ابرقدرت ما را تهدید نظامی میکرد. حالا کشورهای به قول آقا، یک کشور فزرتی مثل بحرین ما را تهدید نظامی میکنند. کار به اینجا رسیده است. این تغییر رویکرد است! کل کشورهای منطقه هم که دیدیم الحمدلله چقدر رابطهشان را با ایران خوب کردند! دولت قبل شعارهای بیخود میداد و همه جا را به هم میریخت. الحمدلله آقایان که آمدند در همه جا آرامش برقرار شد و ما اصلاً با هیچ کشوری مشکل نداریم! چه تغییر رویکردی حاصل شده است؟
قبلاً ایرانهراسی فقط در کشورهای اروپایی بود. الان در کشورهای عربی و منطقهای هم ایرانهراسی وجود دارد و دیگر مالدیو هم برای ما کسی شده است و یکجانبه رابطهاش را با ما قطع میکند. جیبوتی هم همینطور. عربستان هم همینطور. عربستان تهدید که میکند هیچ، حجاج ما را هم میکشد. فرانسه تغییر رویکرد داده است که چند روز پیش منافقین که دشمن صد در صد کشور ماست، در آنجا اجلاسیه برگزار میکنند و طرف عربستانی صراحتاً میگوید باید نظام ایران را سرنگون کنید! این تغییر رویکردی است که اینها ادعا میکنند. بنده میخواهم دستاوردهای این مذاکره را عرض کنم.
بررسی دستاوردهای برجام
1ـ منافع هستهای.
صنعت هستهای و تکنولوژی هستهای ما از بین رفت و 90 و خردهای درصدش را دادیم رفت. آقای روحانی، آقای ظریف و بقیه قهرمان عقبنشینی هستند. حالا در بخش اقتصاد قهرمان رکودند کاری نداریم. فقط در بخش هستهای را دارم میگویم. قهرمان عقبنشینی هستند. این یکی را بدهیم برود چه اشکالی دارد؟ فردو را بدهیم؟ طوری نیست. سانتریفیوژهای نطنز را جمع کنید باشد. اراک را امریکا گفته است جمع کنید، باشد. یک بار به آقای عراقچی گفتم حضرت عباسی اگر مال پدرت بود اینجوری میدادی؟ هر چه گفت انجام دادید. تعطیلی کار، تولید و کارخانه در کشور حاصل برجام است. 15 هزار کارخانه تعطیل شدهاند. کار به جایی رسیده است که معاون وزیر صنعت چند وقت پیش گفت میخواهیم در سال 1395، 10 هزار تا را راه بیندازیم.
2ـ از دست دادن عزت ملت ایران.
کار به جایی میرسد که وزیر خارجه ما از یک کشور دست چندم مثل عربستان ده دقیقه وقت میخواهد و به او وقت نمیدهد و باید زانو بزند. بعد از جنایتی که در مورد حجاج ما انجام شد، به مجلس آمده بودند. آقای روحانی سفرش را رها نکرد و از همان جا پیام داد. هیچکس نبود رسیدگی کند. بچههای وزارت امور خارجه هم میآمدند و توجیهاتی میکردند که واقعاً ناراحتکننده است و نمیخواهم به آنها اشاره کنم. آنوقت میآیند حجاج ما را میکشند. یادم هست دو وزیر با آقای حاج عبداللهیان آمده بودند. وزیر کشور و وزیر ارشاد که میخواهیم برای رسیدگی برویم. رفتند؟ اصلاً به کسی ویزا دادند؟ اصلاً کسی را داخل آدم حساب کردند؟ عزت ملت ایران واقعاً در این میان له شد.
3ـ تهدید شدن ایران از طرف کشورهای مختلف، از جمله کشور ضعیفی مثل بحرین.
4ـ واردات بیرویه در مملکت. واقعاً جای تعجب دارد. این از دستاوردهای برجام است، چون رابطهای بسیاری را با کشورهای خارجی برقرار کردند و البته واضح است که چرا 150 کشور را به این مملکت آوردهاند. چرا نمیگوینداولاً چند درصد از این شرکتها پورسانت گرفتهاند، ثانیاً چقدر برای این کشورها خرج کردهاند؟ خودشان هم میگویند هنوز حتی یک قرارداد هم بسته نشده است. منتهی در اینکه این شرکتها را آوردهاند کوچکترین شکی نیست.
5ـ ایجاد یأس و ناامیدی در جوانان و متخصصان ما. شعار اصلی جوانان ما در دولت قبل «ما میتوانیم» بود، الان جا انداختهاند هیچ کاری از دستمان برنمیآید. ما که نمیتوانیم چیزی تولید کنیم. حتی مدیر را هم باید از خارج وارد کنیم! حرفی بود که زدند.
جان کری گفت صدام را ما سرنگون کردیم ولی ایران نخست وزیر شیعه نصب میکنید
6ـ از همه مهمتر ضعیف مقاومت در منطقه. واقعاً جای تأسف دارد. ابزار اقتدار ما نیروهایمان، هستهایمان، موشکهایمان و اقتدارمان در منطقه بود. امریکا در منطقه کاملاً از ما شکست خورد. حیفم میآید این نکته را نگویم. آقای صالحی بعد از لوزان که برگشت گفت جان کری گفته است لبنان را که از ما گرفتید، سوریه را هم که کاری میکنیم نمیشود و از ما گرفتهاید، عراق و بحرین را همینطور. راست هم میگفت. در جنگ نیابتی ما حزبالله را در لبنان پدید آوردیم، امریکا اسرائیل و عربستان را داشت. چه کسی پیروز شد؟ لبنان دست کیست؟ دست حزبالله است یا اسرائیل؟ در سوریه امریکا، ترکیه، اردن، عربستان، اسرائیل و... همه آمدند که نابودش کنند. ایران یک تنه ایستاد. در بحرین، عراق... میگفت جان کری گفته است ما هزینه و صدام را سرنگون کردیم، شما نخستوزیر شیعه نصب میکنید. نتیجه این است که امریکا در منطقه از ما شکست خورده است. این ابزار اقتدار قرار است نابود شود. واقعاً دارد تضعیف میشود. دفاع از حزبالله، دفاع از مردم یمن، بحرین و فلسطین. این دستاورد برجام بود.
حالا انواع تحریمهایی که بعد از برجام شدیم، تحریم ویزایی، تحریم موشکی و مشکل در انتقال پول. شاید این نکته در طول بعد از انقلاب سابقه نداشته باشد که کشورهایی مثل امارات و کشورهای کوچک دیگری مثل بحرین اینطور برای ما قد علم کنند و شاخ و شانه بکشند. همه اینها بعد از برجام اتفاق افتاده بود.
شاید بپرسید حاجآقا! اگر اینها نبود میخواستید چه کار کنید؟ درست است اینها تحریمها را برنداشتند، ولی شما با حرفهایی که قبلاً زدید تحریمها به وجود آمدند.
میخواهم به قبل برگردم و بگویم تیپی که الان پرونده هستهای را دست گرفتهاند همانها هستند و کسان دیگری نیستند.
حسین فریدون کاسب تحریم است
نکته اول، کاسبان تحریم چه کسانی هستند که یادم هست آن موقعی که ژنو را نقد کردیم، آقای روحانی آمدند و گفتند کاسبان تحریم صدایشان در آمده است. حالا مشخص شده است کاسب تحریم کیست. آقای روحانی! اخوی گرامی شماست. شما هم لازم نیست برای مردم اطلاعیه بدهید که میخواهید با فساد مبارزه کنید. شاه فردش هست. او را بردار و به دست قوه قضائیه بده. از بستگانی که خودت به نهاد ریاست جمهوری آوردی، افرادی که مسئله دارند و پروندههایشان روشن هست، چرا مانع میشوید که قوه قضائیه با آنها برخورد کند. اگر واقعاً دلتان به حال این ملت میسوزد. فیشهای حقوقی فقط مال آنها نیست.
از آقای روحانی یک سئوال میپرسم. حقوق کابینه و وزرای شما در این دولت چقدر است و در دولت قبل چقدر بود؟ رئیس بانک و بیمه را نمیگویم. حقوق وزرا چقدر شده است؟ قبلاً چقدر بود؟ خودتان به مردم اعلام کنید. آقای روحانی! به مردم بگویید چرا 7 میلیارد تومان برای نهاد ریاست جمهوری که رئیسجمهور قبلی هم در آن کار میکرد خرج کردهاید؟ مگر چه اتفاق جدیدی در آنجا افتاده است؟ کجایش خراب بود که پول مملکت را خرج کردید؟ مگر نمیدانید ما پول نداریم. مگر اصلاً شما آنجا هستید؟ شما که بخش زیادی از کارهایتان را در سعدآباد انجام میدهید. کاسبان تحریم که مشخص است چه کسانی هستند. آنهایی که صرافی زدند! اخوی، دوستان و طرفداران شما هستند. من که اصلاً نمیدانم کار صرافی چیست.
بررسی علت صادر شدن قطعنامهها
کاسبان تحریم که مشخص هستند. سئوال این است که عاملان تحریم چه کسانی بودند؟ بزرگترین تحریم، تحریم شورای امنیت بود. قطعنامه کی صادر شده است؟ این خیلی مهم است. اولین قطعنامه در سال 1385 بود. احمدینژاد در سال 1384 آمد. تا من بودم قطعنامه صادر نشده است. یک مقدار باید روشن شود. برویم به سراغ قطعنامهها تا ببینیم چرا صادر شدهاند؟
دقت کنید! استناد قطعنامههای شورای امنیت به قطعنامههای شورای حکام است. نمیدانم به این نکته دقت کردهاید یا نه؟ کسانی که حرفهایم را میخوانند دقت کنند. اصلاً شورای حکام کجاست؟ همانطور که سازمان ملل یک شورای امنیت و مجمع عمومی دارد که همهکارهاش هست، سازمان بینالمللی انرژی اتمی یک مجمع عمومی دارد که اعضا عضو هستند و یک مثل شورای امنیتی دارد که اسمش شورای حکام است و 35 عضو دارد که بعضیهایشان ثابت هستند. متأسفانه ساختارش را امریکا چیده است و آنها خودشان ثابت هستند و بعضی از کشورها هم عوض میشوند. شورای حکام که رأی میدهد، حق دارد پرونده کشوری را به شورای امنیت قطعنامه که میدهد اگر دقت کرده باشید همه به شورای حکام استناد کردهاند.
حالا برگردیم به اصل بحث قطعنامههای شورای حکام در چه زمانی صادر شدهاند؟ مسئولین پرونده هستهای ما چه کسانی بودند؟ آقای آقازاده. اولین باری که مطرح شد سال 1381 بود. آدم واقعاً تعجب میکند که آقای آقازاده چه کار کرد، ایشان چه کار کرد... ابتدائاً پرونده با مصاحبه منافقین در مرداد سال 1381 مطرح شد. آقای روحانی در مهر سال 1382 مسئول پرونده هستهای میشود. تا بعد از اینکه منافقین مصاحبه کردند، در اسفند سال 1381 آقای البرادعی از مراکز هستهای ایران دیداری دارد. در خرداد ماه سال 1382 قطعنامهای علیه ایران صادر میشود.
این آماری است که خود آقای روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» میدهد. آقای روحانی میگوید آن قطعنامه را شورای حکام صادر کرد که باید همه چیز را تعلیق کنید. پس یک قطعنامه قبل از زمان ایشان صادر شد. پس یک جا آقای آقازاده و سازمان انرژی اتمی مسئول پرونده بود. یک مسئول پرونده هم داشتیم از مهر سال 1382 تا مرداد سال 1384 که آقای روحانی؛ از مرداد سال 1384 تا مهر سال 1386 آقای لاریجانی، از مهر سال 1386 تا سال 1392 آقای جلیلی بود و بعد اینها آمدند. تا زمان آقای جلیلی شورای حکام دوازده قطعنامه صادر کرده بود.
گفتیم مستند قطعنامههای شورای امنیت قطعنامههای شورای حکام هستند. پس این را باید بررسی کنیم. چند مسئول پرونده هستهای داشتیم؟ آقازاده، روحانی، لاریجانی و جلیلی. دوازده قطعنامه علیه ما صادر شده است. مستندات تحریمها قطعنامههای شورای امنیت است. مستندات قطعنامههای شورای امنیت قطعنامههای شورای حکام است. در دوره چهار مسئول پرونده دوازده قطعنامه صادر شدهاند. ببینیم در زمان چه کسانی صادر شدهاند. پنج تا از اینها فقط در زمان آقای روحانی صادر شده و معنیش این است که نزدیک به یکدوم قطعنامهها در زمان آقای روحانی و نصف دیگر در زمان سه نفر دیگر صادر شدهاند.
با اجماع هم بوده است.
بله، هست. فرض کنید به هر صورتی. مستندات قطعنامههای شورای امنیت قطعنامههای شورای حکام هستند که اکثر آنها در دوران شما صادر شدهاند. آقای روحانی! آن قطعنامهای که پرونده ما را به شورای امنیت برد و بعد در سال 1385 آمد کی صادر شد؟ در شهریور سال 1384. آقای روحانی کی رفت؟ مرداد سال 1384. آنها هم لابد بدون سابقه قطعنامه دادند! سابقهاش کارهای شما بود آقای روحانی! شما کارهایی را انجام دادید و آنها قطعنامه دادند. در شروع کار آقای لاریجانی اولین قطعنامه آمد. سئوال؟ قطعنامههای شورای امنیت مستند به قطعنامههای شورای حکام هستند. بهانههای آنها چه بود که این قطعنامهها از سال 1385 به این طرف صادر شدند؟ تمام بهانههایشان این است که ایران تعلیقی را که قول داده شکسته است. خیلی مهم است.
در قطعنامه 1696 پاراگراف 10 در بندهای 1، 3 و 7 اشاره میکند چرا ایران تعلیق را شکسته است؟ برای همین ما تحریم میکنیم. هر هفت قطعنامه را آوردهام و اشاره میکنم. قطعنامه 1737 در صفحه 1 و صفحه 2 تصریح میکند که چرا ایران تعلیق را شکسته است؟ باید تحریم شود. قطعنامه 1747 از ایران تعلیق همه فعالیتها را خواسته است. قطعنامه 1803 تعلیق همه فعالیتها؛ 1835 تأکید بر قطعنامههای قبلی که تعلیق باید انجام شود، 1887 اجرای پروتکل الحاقی را از ما و همه کشورها خواستهاند. آخرین قطعنامه 1929 بود که سنگینترین قطعنامه هست و در بندهای بسیار گوناگونش پرسیده است چرا تعلیق را شکستید؟ سئوال؟ تعلیق را چه کسی آورد و چه کسی شکست؟ پس بهانه تحریمهای زمان دولت سابق، قطعنامههای شورای امنیت بود. بهانههای قطعنامههای شورای امنیت شکستن تعلیق بود. ببینیم تعلیق چه بود که شکسته شد؟ تعلیق را هم برایتان توضیح میدهم. تعلیقها فقط در زمان آقای روحانی انجام شدهاند، نه در زمان کس دیگری.
عامل تمام اینها شخص آقای روحانی است، اما تعلیق؟ گفت من در خانه حرف آخر را میزنم. به این صورت که هر چه حاجخانم گفت من میگویم چشم! آقای روحانی در مذاکرات سالهای 1382 تا 1384 دقیقاً همین نقش را ایفا میکند. میگوید ما تعلیق را پذیرفتیم، چون ناچار بودیم، اما گفتیم چند ماه بیشتر طول نمیکشد. جلوتر آمد. این صفحه 562 کتاب ایشان است. در صفحه 570 کتابش میگوید ما تأکید کردیم تعلیق به یک سال نمیکشد و چند ماه بیشتر نیست.
حسن روحانی مقصر تحریمهایی است که مردم تحمل کردهاند
جلوتر میآید در صفحه 637 میگوید ما به آنها گفتیم تعلیق یک روز تا یک سال است. جلوتر میآییم میگوید تعلیق 20 ماه طول کشید. اصرار دارد این تعلیق را انجام دادم و موقت، داوطبانه و بدون تعهد حقوقی بوده است. اگر بدون تعهد حقوقی بود، چرا شورای امنیت یقه ما را گرفته و قطعنامه صادر کرده است؟ اینکه داوطلبانه بود. نکته جالبتر این است. تعلیق را خودتان داوطلبانه انجام دادید؟ بهانه شورای امنیت این است که تعلیقها شکسته شد. به من بگویید چه کسی تعلیق را شکسته است. جالب است ایشان میگوید مرا متهم میکنند تو همه چیز را تعلیق کردی و احمدینژاد آمد و همه چیز را راه انداخت. میگوید هیچ تعلیقی را احمدینژاد نشکست. همه تعلیقها را من شکستم. اگر این حرف درست است، بهانه قطعنامههای شورای امنیت شکستن تعلیقها بود. پس همه را شما انجام دادی. پس تحریمهایی که ملت ایران در دولت سابق تحمل کرده حاصل کارهای شماست.
اتفاقاً الان ملت ایران باید توجه کند. این همه عقبنشینی در زمینه هستهای کردیم... خیلی جاها که میروم میپرسند دو باره برگردیم؟ باز تحریمهای جدیدتر یعنی کار آقای روحانی باعث شد در دولت سابق ملت ایران تحریمهای جدید شود، الان هم کارهای آقای روحانی باعث تحریمهای آینده ملت ایران خواهدشد. این دولت برای ملت ایران جز فشار نمیآورد. در صفحه 645 میگوید تعلیق را در سال 1383 ما شکستیم. میگوید این همه میگویید دولت جدید، دولت جدید! اگر دولت جدید راست میگفت، دولت جدید کی آمد؟ مرداد سال 1384. حکم آقای رئیسجمهور در این روز تنفیذ شده است. میپرسد چرا نطنز تا فروردین سال 1385 تعلیق بود؟ دولت جدید کجا تعلیقها را شکسته است؟ همه تعلیقها را ما شکستیم. پرونده ما در بهمن سال 1384 به شورای امنیت میرود.
به اعتراف، تأکید و تصریح آقای روحانی، آقای احمدینژاد در فروردین سال 1385 تعلیق نطنز را میشکند. پس او چه دخالتی در این تحریمها داشت؟ UCF را میگوید ما در دولت هشتم راه انداختیم. بهانه رفتن به شورای امنیت هم همین UCF بود. UCFای که خودم تعلیق کردم و خودم هم شکستم. میگوید دولت قبل نگاه به منافع مردم نداشت و میگفت پرونده به شورای امنیت برود طوری نیست. کاغذ پاره است. شما در بند بودید که پرونده به شورای امنیت نرود؟ میگوید بله، تلاش میکردیم. جملاتی را برایتان میخوانم. در جلسات رئیس دولت اصلاحات، آقای خاتمی، رأس فتنه میگوید: «خط قرمز نرفتن به شورای امنیت نیست. خط قرمز غنیسازی و فناوری هستهای است.» پس چرا الان این حرفها را میزنید؟ پس خودتان هم دنبال رفتن به شورای امنیت بودید. آقای روحانی در صفحه 646 کتاب میگوید: «بین ادامه فناوری هستهای و اینکه پرونده ما به شورای امنیت برود و به ما حمله نظامی هم بشود، ما همان فناوری هستهای را میپذیریم.» یعنی حاضریم پرونده ما به شورای امنیت برود و به ما حمله نظامی هم بشود.
لذا میگوید ما کشور را برای حمله نظامی آماده کرده بودیم. این نکات خیلی جالب هستند. پس نتیجه این شد. عامل تحریم شکستن تعلیقها بود. شکستن تعلیقها در زمان شما رخ داد. خودتان تعلیق کردید و خودتان شکستید. به قول شما دولت جدید و احمدینژاد دخالتی نداشتند. حالا چه به دست آوردید؟ همه چیز را تعلیق کردید و در دولت قبل هم همه چیز را دادید. پروتکل الحاقی. خودش میگوید دسترسی به همه اماکن نظامی را دادیم. میگوید میترسیدیم نکند به مجلس ما بیایند و ریاست جمهوری ما را هم بگردند، از بس دست آنها را باز گذاشتیم. چه چیزی به دست آوردید؟ در نامهای که آقای روحانی به آقای البرادعی میدهد مینویسد تقریباً هیچ چیزی به دست نیاوردیم. خیلی جالب است. بالاتر از این ـ شاید این را نشنیده باشید ـ ایشان صراحتاً اعلام میکند در مقابل این همه کارهایی که ما کردیم، دسترسیهای نامحدود دادیم، عقبنشینی و تعلیق کردیم و همه چیز، چه به دست آوردیم که هیچ چیزی که به دست نیاوردیم، در ازای این، سه کشور اروپایی که در مذاکرات ما بودند چنان پیشنهادهای تحقیرآمیز و توهینآمیزی به ما دادند که کاپیتولاسیون پیش آنها هیچ بود. شما الان با همینها نشسته و قرارداد بستهاید که کارتان را پیش ببرید.
در آخر قطعنامه 1929 که بدترین تحریمها علیه ما بود، میگوید اگر فردو و 20 درصد و همه چیز را فلان و بهمان کردید و همه چیز این کارها را انجام دادید، ما در ازای همه این کارها فرآیند اجرایی شدن گفتگوی تمدنها را تسهیل میکنیم. گفتگوی تمدنها شعار رأس فتنه، آقای خاتمی بود. اولاً شدیدترین قطعنامه تحریمی قطعنامه 1929 است و ثانیاً در سالگرد فتنه 88 صادر میشود و ثالثاً وعدههایی که میدهد دفاع از فتنهگران است. قطعنامههای تحریمی اتحادیه اروپا را بهدقت مطالعه کردهام. میگوید چون دیدیم ایران تظاهرات را در سال 1388 سرکوب کرد، ابزاری که پلیس میتواند برای سرکوب کردن داشته باشد تضعیف میکنیم. این قطعنامه بعد از سال 1388 و به دفاع از فتنهگران آمده است.
پس اولاً تحریمها که مال شماست و شما باعثش شدید. تحریمها هم به دفاع از شما آمدهاند ای سران فتنه! غیر از این نیست. نکته دیگری که خیلی قابل توجه است این است که آقای روحانی میگوید در دولت سابق وضعیت هستهای ما چه بود؟ ما فردو را نداشتیم و در سال 1388 به وجود آمد. خودش میگوید وقتی نطنز را به احمدینژاد تحویل دادم، حتی یک آبشار 164 تایی آماده نبود. رآکتور اراک تا 6، 7 درصد پیش رفته بود. ما کجا نسل 3، 4، 5، 6، 7 و 8 داشتیم؟ همه در زمان این دولت درست شدند. پس در این دولت فردو را داشتیم و نطنز را با نزدیک به 17، 18 هزار عدد سانتریفیوژ و رآکتور اراک تا 89 درصد تکمیل شد. تحقیق و توسعه و آب سنگین و همه اینها رخ داد. سئوال؟ مذاکره آن زمان در دورهای که داشتههای هستهای ما بسیار اندک بودند نیاز به زمان و کارشناسی و توان مدیریتی بیشتری داشت یا این زمان که اینقدر توسعه پیدا کردهایم؟
این حرفها واقعاً قابل باور نیستند. آقای روحانی میگوید در دو سال 1382 تا 1384 که وضعیت هستهایمان بسیار نازل و سطح پایین بود من چهار تا کمیته هستهای تشکیل دادم برای اینکه کار کارشناسی انجام شود. یک کمیته در سران نظام، یک کمیته در دبیرخانه شورای امنیت ملی، یک کمیته در سازمان انرژی اتمی و...
الان مقایسه کنید چند کمیته داشتیم؟ هر دو مذاکره هم 22 ماه طول کشیدند. مهر 1382 تا مرداد 1384. مذاکره ژنو، لوزان و وین هم 22 ماه طول کشید. آن زمان هیچی نداشتیم، این زمان این همه دستاورد داشتیم. آن زمان هم مسئول پرونده آقای روحانی بود، این زمان هم آقای روحانی بود. آن زمان هم مذاکرهکننده ما ظریف بود. این زمان هم مذاکرهکننده ما ظریف بود. آقای روحانی میگوید در آن زمان برای اینکه کار کارشناسی انجام شود و همینطور دیمی کار نکنیم چهار کمیته تشکیل دادیم ما میگوییم این زمان که اینقدر داشتههای ما بیشتر شده بود و نیاز به بحثهای کارشناسی بیشتری داشتیم لابد هشت کمیته تشکیل داده بودید، ولی خیر، یک کمیته تشکیل شده بود.
طی بیست و دو ماه فقط 20 جلسه کارشناسی برگزار کردند
آن زمان چهار کمیته چند جلسه گذاشتند؟ خودش میگوید بیش از هزار و چند جلسه گذاشتند و جمعهها هم جلسه داشتیم و گاهی جمعهها چند جلسه داشتیم. 22 ماه بیش از هزار و خردهای جلسه. فکر میکنید این دفعه که داشتههای هستهای ما اینقدر بالاتر رفته بود چند جلسه داشتیم؟ حتماً 2 هزار جلسه. خیر، در کمیسیون به ما گزارش دادند 20 جلسه برگزار کردیم. معنایش این است که در 22 ماه حتی ماهی یک جلسه هم تشکیل ندادند. انگار قرار بود کل قضایا را بدهند برود، بنابراین به کارشناسی نیاز نداشتهاند. دارم حرفهای خودشان را نقل میکنم. همه مستند هستند و در کتاب خودش آورده است.
در صفحه 620، 621 میگوید بیش از هزار جلسه داشتیم. در صفحه 631 میگوید چهار کمیته داشتیم. اعضای این تک کمیته چه کسانی بودند؟ لاریجانی، روحانی، ظریف، ولایتی و بعضی اوقات آقای شمخانی. چند روز پیش آقای ولایتی آمده و گفته هیچ کاری انجام نشده است. چرا این حرف را میزنید آقای ولایتی؟ شما بانی و باعث این قرارداد هستید. شما مسئولید و باید پاسخ بدهید. چرا طلبکار شدهاید؟ انجام نشده است؟ از قبل به شما گفتند این همه ضعف دارد و انجام نمیشود. در بحثهای نظامی چقدر عقبنشینی کردند.
آقایان پرونده را از شورای امنیت ملی گرفته و به دست وزارت امور خارجه دادهاند. شورای امنیت ملی چه کسانی هستند؟ وزیر دفاع در آنجا هست، یعنی اگر وقتی کار نظامی پیش آمد، او میتواند نظر بدهد. وزیر خارجه آنجا هست و اگر کار دیپلماسی پیش آمد میتواند نظر بدهد. وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر اقتصاد و... هستند. یعنی از ابعاد گوناگون در آنجا کار کارشناسی میشود. چرا این پرونده را به دست وزارت خارجه دادید؟ در آنجا که کار کارشناسی نمیتوانست انجام شود. دادند و تمام این ضعفها و عقبنشینیها پیش آمد. نکته آخر تعبیر بدی نکنم و از کلمه عُجب استفاده کنم. آقای روحانی بسیار دارای عُجب است.
عُجب ویژگیای است که آدم خودش را خیلی بزرگ میبیند. آقای روحانی که در سال 1388 به البرادعی نامه میدهد که تقریباً هیچ چیزی به دست نیاوردهایم. جالب است بدانید که میگوید تمام این خرابیها مال بعد از من است. به تیم بعدی حمله و بد هم حمله میکند. میگوید اولاً اینها سیاست تعاملی نداشتند، سیاست تقابلی داشتند. صفحه 623 کتاب. میگوید در زمان آقای لاریجانی که بدترین قطعنامه صادر شد، چون بلد نبودند. سوم مسئله هستهای را آقای لاریجانی دو باره روی دوش نظام بار کرد. از روی دوش نظام برداشتم، ایشان بار کرد. چهارم در زمان من مسئله نظامی مطرح نشد، در زمان لاریجانی مطرح شد. پنجم حالا چرا آقای لاریجانی اینقدر ضعیف عمل کرد؟ میگوید چون مهارت ویژه ندارد. ما هستیم که مهارت ویژه داریم. میگوید در مذاکره تکنیکهایی هست که فقط ما میدانیم. کما اینکه در وین هم گفته ظریف بالاترین مذاکرهکننده است. بعد میگوید آقای لاریجانی یک ضعف دیگر هم داشت. خب، ضعفش چه بود؟ میگوید چون قبلاً نظامی و سپاهی بود، آنها اعتماد نمیکردند.
الان هم ببینید به منتقدین چه میگوید؟ کمسوادها! خودش علامه دهر است. بروید به جهنم! بیشناسنامهها! روحیهاش این است. شما چه کارهایی انجام دادید آقای روحانی؟ میگوید حق غنیسازی را در آن دوره تثبیت کردم. کشور را از بحران نجات دادم. یعنی در زمان اصلاحات به قول خودش کشور دچار بحران بود، من نجات دادم. حالا خودش میگوید هیچ چیزی را به دست نیاوردیم. اقتصاد ایران را از رکود نجات دادم. دقیقاً همین حرفهایی که الان میزند که هر روز دارد گشایشی انجام میشود. اقتصاد ایران قفل کرده بود من که پرونده هستهای را در سال 1382 گرفتم، از قفل شدن نجات دادم. یکی از نکات بسیار بد روحیه عُجبی است که در این فرد هست که ما علامه دهر هستیم و دیگران هیچ چیزی نمیفهمند. هر کس غیر از ما میزند خراب میکند و ما هستیم که میتوانیم این کار را انجام بدهیم.
بعد از برجام بلافاصله شورای امنیت قطعنامه 2231 را صادر کرد. یادم هست آقای ظریف به مجلس آمد و گفت ایران اولین کشوری است که در نوشتن پیشنویس یک قطعنامه دخالت دارد. قطعنامه را که میبینید آن شش نوع نظارت، دسترسی به اماکن نظامی و خیلی چیزهای دیگر را قانونی کرده است. یکی از آنها این است که ایران تا هشت سال حق تست کردن موشکهای بالستیک را که برای حمل کلاهکهای هستهای طراحی شده باشد ندارد.
تفاوت قطعنامه 2231 با قطعنامه 1929
به آقای عراقچی گفتم: «این یعنی به دست آنها بهانه دادید که بهراحتی ما را تحریم کنند.» گفت: «نه اینطور نیست.» گفتم: «چرا؟» گفت: «با 1929 فرق دارد. در آنجا آمده موشکهای بالستیک که قابلیت دارند، اینجا آمده که طراحی شده باشد.» در آنجا به او گفتم: «طراحی به قول فرنگیها امر subjective است یا یک امر objective؟ یعنی امر ذهنی است و به نیت برمیگردد یا امر عینی است و در دستگاه به کار میرود؟» بعد برایش مثال زدم. گفتم میگویید ماشینی دارید که برای حرکت طراحی شده است. طراحی شده است یعنی چه؟ یعنی ذهناً ما فقط تصمیم گرفتیم یا در مقام عمل برایش چهار چرخ، موتور و فرمان گذاشتهایم. موشکی که قابلیت دارد یعنی چه؟ ماشینی که قابلیت دارد حرکت کند یعنی قرار است حرکت کند. پس یعنی چرخ، موتور و فرمان دارد. میگوید در 1929 گفت قابلیت حمل کلاهک هستهای دارد. در اینجا گفتیم نه، طراحی شده باشد که قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته باشد.
سئوال؟ ماشین قابلیت حرکت دارد یعنی چه؟ یعنی چهار چرخ، موتور و فرمان دارد. سئوال؟ به این قابلیت دارد بدون طراحی رسیدهایم یا با طراحی؟ اصلاً شما میتوانید به چیزی برسید که قابلیت داشته و طراحی نداشته باشد؟ اگر گفتید قابلیت دارد، یعنی قبل از آن طراحی شده است که قابلیت دارد. موشکی که میتواند کلاهک هستهای را حمل کند قابلیت دارد یعنی چه؟ یعنی سوختش نوع خاصی است. بدنهاش از آلیاژ خاصی درست شده است. بدون طراحی به اینها رسیدهایم!! این چه حرفی است؟ همین که گفتید قابلیت دارد یعنی تمام.
پس قطعنامه 1929 تا قطعنامه 2231 به سند MTCR اشاره کرده و در آنجا آمده که موشک بالستیک موشکی است که حداکثر برد آن 300 کیلومتر باشد. معنیش چه میشود؟ ما اصلاً غیر از موشک بالستیک داریم؟ موشکهای عماد، زلزال، فتح، شهاب و... ما همه بالستیک هستند. یعنی اگر الان داریم تحریم موشکی میشویم مسئولش شخص آقای روحانی است. البته جهل داشتهاند، ولی چرا دفاع میکنند؟ مسئول تحریمهای جدید موشکی شخص آقای ظریف، شخص آقای روحانی و شخص آقای عراقچی هستند که با چهار نفر از بچههای نظامی مشورت نکردند.
چرا این کار را نکردند؟ متأسفانه بر اساس همین بند بهانه به دست آنها افتاده است که ما تحریم موشکی شویم.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتهاید.