به گزارش پایگاه عدالت خواهان" همواره بسیار گفتهاند آن کس که تاریخ را نخوانده باشد در گمراهی و ضلالتی میماند که هیچ کس را یارای نجات بخشی او از این مهلکه نیست؛ حالا داستان آنانی که در این روزگار قرن بیست و یکمی برای رضاقلدر اشک میریزند از همین منوال است، رضاخانی که به هیچ کس رحم نداشت و بسیاری از مخالفان خود را قلع و قمع کرد.
رضاپهلوی یا همان رضاخان میرپنج این روزها به تیتر یک خبری در رسانههای داخلی و خارجی مبدل شده است و مومیایی کشف شده در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که شباهت بسیاری با قیافه وی دارد مردم را به این شک دچار کرده است که نکند این پیکر کشف شده جسد رضا قلدر باشد، گویی سرنوشت به گونه رقم خورده است که صحبت کردن درباره این شاه وطن فروش نیز همواره با ترس بوده و هیچ برهه تاریخی از این امر مستنثنی نباشد اما مساله اینجاست که شواهد و اسناد متقنی وجود دارد که شباهت این دو به یکدیگر را رد میکند.
با این حال برخی از آنانی که تاریخ را نخواندهاند، اشک شوق برای او ریخته و در دل آرزوی ساختن مقبره دارند؛ کسی که اجازه نداد آب خوش از گلی هیچکس پاین برود و هیچ روحانی و روشنفکری از دست زورگوییهای وی در امان نبود.
رضاخان شاه قاتلی است که هیچ گاه آمار کشت و کشتارهای وی مشخص نشد و هرچند آماری هم تهیه نشده است که تعداد دقیق قربانیان آن روزگار را بشناساند اما برخی منابع محدود 24000 تن را آمار دادهاند . اگر این گونه آمارها گوشه هایی از حقایق امر باشد پس تعداد افراد گمنام کمتر شناخته شدهای که به سبب مخالفت با رضاشاه دیکتاتور ، در اثر ستمکاری کارگزاران پر شمار و فاسد او جان خود را از دست داده اند بسیار بیشتر از کسانی است که تاریخ درباره آنان اسنادی ارائه داده است.
مروری کوتاه بر عملکرد این شاه وطن فروش شاید درس عبرتی باشد برای آنانی که رضاخان را به معنای واقعی کلمه نمیشناسند و از او قدیسی ساختهاند که به استنادات تاریخی با واقعیت منطبق نیست و قطعا عدم آگاهی ما از اقدامات رضاخان سبب شده که اینچنین وقیحانه او را بر سر ملت می کوبند.
جدایی رشته کوههای آرارات و بخشیدن آن به ترکیه، کشتار و تبعید بیش از 24 هزار نفر از مردم ایران، جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی، امضای قرارداد ننگین سعدآباد و جدایی بخش های زیادی از ایران، بخشیدن کل اروند رود به عراق، نسل کشی در تبریز و ویران کردن آثارباستانی و کتاب های مردم تبریز، موافقت با طرح انگلیسی راه آهن شمال به جنوب برای پیروزی انگلیس درجنگ در شرایطی که نیاز اساسی ایران به راه آهن شرق به غرب د احیای جاده ابریشم بود، جدایی مناطق «بولاغباشی»، «جوزر»، «قوریگل» و روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و برخی مراتع متعلق به کردهای «جیکانلو»ایران توسط ترکیه در زمان رضاشاه، اعطای امکانات به باستان شناسان امریکایی برای کاوش در تخت جمشید و تاراج آثار تخت جمشید توسط این باستان شناسان و غاصب 2167 از روستاهای کشور و صدور سند این روستاها به نام خود، قتل عام کسانی که از دادن زمین هایشان به رضاشاه سرباززدند تنها بخشی از اقدامات شاه وطن فروشی است که برخی وی را تجلیل میکنند.
رضاشاه در کنار وطن فروشی زورگوی قهاری هم بود و با مخالفان خود تعارف نداشت بسیاری از مخالفان خود را با آمپول هوا توسط پزشک احمدی معروف به قتل رساند از جمله این آدمها میتوان به شهادت روحانیون به نام ایرانی مانند شهید مدرس به جرم مخالفت با فعالیت های ضد انسانی رضاشاه، کشتن شعرا، روشنفکران ،و ادیبانی همچون فرخی یزدی ، میرزاده عشقی ، واعظ قزوینی و بسیاری از نویسندگان ایرانی، تبعید نقاش نامی ایرانی کمال االملک به بیابان های نیشابور، قتل عام و مجروح شدن بیش از 1500 تن از مردم عادی مشهد در مسجد گوهرشاد به جرم اعتراض به بخشنامهی اجباری شدن کلاهفرنگی برای ایرانیان که در اصطلاح به آن کلاهشاپوی فرانسوی میگفتند، قتل نصرتالدوله فیروز از مشاوران رضاشاه و از نزدیکان شاه که به شکل فجیعی در زندان سمنان به دستور او به قتل رسید، قتل علیاکبر داور که معمار دادگستری نوین ایران بود و چند پروژهی مهم مانند تأسیس «ادارهی ثبت احوال»، تدوین «قانون ثبت اسناد»، «قانون ثبت املاک»، «قانون ازدواج و طلاق» و تأسیس بیمهی ایران را در کارنامه داشت، قتل ناجوانمردانهی دکتر اسدی، داماد فروغی که تنها دختر وی را به کام مرگ کشاند و قلع و قمع کردن عشایر ایران و تبعید بسیاری از آنان، قتل 25 تن از دلیران سران بختیاری و قشقایی و ممسنی و بویر احمدی اشاره کرد.
هرچند اقدامات رضاشاه به این مساله ختم نمیشود و اشغال ایران در زمان رضاشاه تنها به مدت سه روز توسط متفقین صورت گرفت و وی به مؤاخذه ارتشیهای باغیرتی پرداخت که میخواستند دربرابر تجاوز متفقین ایستادگی کنند.در کنار تمام این اقدامات باید به لغو تبلیغاتی قرارداد استعماری نفتی دارسی و سپس امضای سی ساله قرارداد آن با انگلیسی ها و اجازه غارت آثار باستانی دوره ساسانی و اسلامی از جمله محراب 1400 ساله اصفهان و 30000 از الواح گلی توسط باستانشناسان آمریکایی از تخت جمشید در دوره رضاشاه اشاره کرد.
تنها بخش کوچکی از این اقدامات کافی است تا بفهمیم رضاشاه در دوره حکومت خود نه تنها خدمتی به این مملکت نکرده است بلکه با وطن فروشی و زورگویی دیکتاتورمابانه خود بیشترین خیانت را در حق مردمان ایران زمین انجام داده است و تجمع برای خدماتی که نکرده است معنایی ندارد، حالا این مساله جدا از این است که اصلا باید بررسی شود و ببینیم آیا جسد مومیایی کشف شده متعلق به رضاخان است یا نه چراکه براساس گفتههای تاریخدانان این مساله بیشتر به یک شیادی شبیه است و با اسناد تاریخی مطابق نیست.
یکی از این تاریخدانان خسرو معتضد است که در این باره اعلام کرد بر اساس اسناد تاریخی رضاخان به شیوه مسلمانان و با کفن به خاک رسیده است در نتیجه جسد پیدا شده نمیتواند به وی متعلق باشد.
اظهاراتی که از سوی عبدالله شهبازی هم تایید شد و وی هم اظهارداشت: «تصاویری پخش شده از جنازهای که گویا به سبک مصر باستان مومیایی شده (تکههای پارچه چسبیده به جسد، به سبک مومیاییهای قدیم مصر، در عکس مشهود است). ادعا میشود که این «مومیایی» در شهر ری کشف شده و به رضا شاه تعلق دارد که مقبره او پس از پیروزی انقلاب تخریب شد.این عکس حتی در کانالها و گروههای تخصصی نیز بحثبرانگیز شد. بر این اساس میتوان تصور کرد که شایعه فوق چقدر گسترده است.»
براساس گفتههای شهبازی رضا شاه در ۴ مرداد ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ (آفریقای جنوبی) فوت کرد. جنازه را «مومیایی» کردند و در مسجد رفاعی قاهره به امانت گذاشتند. در اردیبهشت ۱۳۲۹، زمانی که موج نفرت از رضا شاه در ایران فرونشست و فضای سیاسی آرام شد، جنازه ابتدا به مکه و مدینه و سپس به ایران منتقل شد و در ۱۷ اردیبهشت طی مراسم رسمی تشییع و طبق قواعد اسلامی در مقبره اختصاصی در شاه عبدالعظیم دفن شد.
مساله اینجاست که روش «مومیایی» که برای حفظ جسد رضا شاه به کار رفت روش متداول امروزین است که با «مومیایی» در مصر باستان تفاوت دارد. در «مومیایی» امروزین امعاء و احشاء را تخلیه و موادی به جسد تزریق میکنند که مانع از پوسیدگی و تعفن شود. در این روش برخلاف مصریان باستان جسد را با پارچه نمیپیچند. طبق تعرفه سال ۱۳۹۶ پزشکی قانونی ایران هزینه مومیایی کردن جسد برای انتقال به خارج سه میلیون تومان است.
شهبازی تصور سینمایی و عامیانه از «مومیایی» رضا شاه را موجب پخش شدن این شایعه دانسته و خاطرنشان کرد نگاهی به عکس جنازه، که شبیه به «مومیایی»های مصر باستان بازسازی شده، به سادگی این شیادی را عیان میکند. در کنار عکس این «مومیایی» عکس جنازه رضا شاه نیز وجود دارد که نشان میدهد او را به سبک مصر باستان مومیایی نکردهاند. تصویر اول در عکس زیر «مومیایی» منتسب به رضا شاه است. تکههای پارچه چسبیده به جسد تصور عامیانه از «مومیایی» را تداعی میکند. «مومیایی» شبیه به تصویر جسد رضا شاه در تابوت بازسازی شده که لباس به تن دارد. در حالی که رضا شاه را طبق مراسم اسلامی و بدون لباس و با کفن دفن کردند.
در نتیجه بررسی محل دفن رضاخان نیز ما را به این نتیجه میرساند که انطباق جسد مومیایی شده با جسد رضاخان دور از انتظار است چراکه جنازهای که مدعی شدهاند به او تعلق دارد، در محوطه «باغ طوطی» و در عملیات توسعه شبستان حرم «کشف» شده اما محل دفن پهلوی اول در نزدیکی حوزه علمیه بوده و با مکان فعلی بسیار فاصله دارد.