یه گزارش عدالت خواهان گلستان"به نقل از پلیس آگاهی تهران بزرگ،۱۶ بهمن ۹۳ از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ یک فقره کشف جسد متعلق به یک مرد به کلانتری منطقه خاوران اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که جسد متعلق به فردی حدودا ۳۵ ساله و فاقد هرگونه مدارک شناسایی است که بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم تیز (چاقو) به ناحیه گردن و کمر چاقو به قتل رسیده و پس از پیچیده شدن در داخل یک پتو، توسط قاتل یا قاتلین به محل کشف جسد واقع در داخل یک کانال آب (نزدیکی شهرک صنعتی خاوران) منتقل و رها شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور دادرس دادگاه عمومی خاوران پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گفت.
شناسایی هویت جسد
با آغاز رسیدگی به پرونده، شناسایی هویت جسد در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان در اولین مرحله از اقدامات خود با بررسی بانک اطلاعات فقدانی افراد موفق به شناسایی خانواده مقتول شدند.
خانواده مقتول ۱۵بهمن ۹۳ با مراجعه به پایگاه هشتم پلیس آگاهی عنوان کرده بودند که مقتول (متولد ۱۳۵۷) در مورخه ۱۴ بهمن ۹۳ و پس از رساندن پسر ۱۰ ساله اش به مدرسه دیگر به محل زندگی خود مراجعه نداشته است.
فرضیه اول: ارتکاب سرقت با انگیزه سرقت
کارآگاهان اداره دهم در تحقیقات از خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که مقتول مالک یک دستگاه خودرو BMW مدل «۶۳۰i» بوده که آخرین بار نیز فرزند خود را با این خودرو به مدرسه رسانده است. بررسی فرضیه ارتکاب جنایت با انگیزه سرقت در دستور کار قرار گرفت و در این راستا، دستور توقیف خودرو BMW مقتول در سیستم سراسری پلیس ثبت شد.کمتر از ۲۴ ساعت از زمان ثبت دستور توقیف خودرو مقتول، خودرو BMW در مورخه ۲۲ بهمن ۹۳ و در بلوار معلم منطقه یافت آباد (به صورت پارک شده در کنار خیابان) شناسایی شد.
با توجه به نحوه ارتکاب جنایت (وجود آثار متعدد ضربات چاقو بر روی بدن مقتول)، خودرو BMW توسط تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم مورد بازرسی و بازبینی قرار گرفت اما هیچگونه آثاری ناشی از وقوع درگیری در داخل خودرو، پیدا نشد.
هدایت کارآگاهان به سمت متهم پرونده
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول در حدود چهار ماه پیش اقدام به فروش یک دستگاه خودرو پرشیا به فردی بنام «محمد» (۴۱ ساله) کرده اما هنوز اسناد مالکیت خودرو مذکور همچنان بنام مقتول باقی مانده است.
محمد در محدوده منطقه یافت آباد شناسایی شد و در مراجعه به محل کار وی مشخص شد که وی در یک شرکت خصوصی فعال در زمینه راهسازی مشغول به فعالیت است که محل شرکت در طبقه سوم یک ساختمان تجاری در بلوار معلم (دقیقا خیابان محل کشف خودرو BMW قرار داشت.)
در مراجعه به محل شرکت، کارآگاهان در تحقیقات از اهالی ساختمان اطلاع پیدا کردند که شرکت از مورخه ۱۵ بهمن ۹۳ (زمان اعلام فقدان از سوی خانواده مقتول) تعطیل شده و بنا بر اظهارات اهالی ساختمان، در مورخه ۱۴ بهمن ۹۳ صداهای بلندی از داخل شرکت مذکور شنیده می شد که بنا بر ادعای محمد به علت اختلاف مالی با یکی از اعضای شرکت بوده است.
من قاتل هستم
تمامی دلایل و شواهد بدست آمده نشان از مشارکت محمد در ارتکاب جنایت داشت لذا دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و هماهنگی های لازم با مقام قضایی جهت دستگیری «محمد . چ» انجام شد.
۲۷ بهمن ۹۳ و همزمان با اعزام تیم کارآگاهان برای دستگیری محمد، شخصی به پلیس آگاهی مراجعه و ضمن اعتراف به ارتکاب به جنایت خود را بنام «علی» معرفی کرد.
اعترافات متهم
محمد با اعتراف صریح به ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: حدودا چهار ماه پیش یک دستگاه خودرو پرشیا را از مقتول خریداری کرده اما اسناد مالکیت خودرو بنام پدر ایشان بود و به همین علت انتقال اسناد مالکیت خودرو به زمان دیگری موکول شد.این زمان همچنان به تعویق می افتاد تا نهایتا منجر به اعتراض بنده به موضوع شد و طی چندین تماس تلفنی، ناراحتی و اعتراض خود را به مقتول اعلام کردم.
محمد در خصوص روز ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان گفت: روز حادثه و پس از تماس های مکرر بنده، مقتول - پس از پایان ساعت کار شرکت - به محل کارم واقع در بلوار معلم (محل ارتکاب جنایت) مراجعه کرد؛ ایشان در وضعیت روحی خوبی قرار نداشت و به نظر می رسید که از موضوعی ناراحت است؛ زمانیکه در خصوص علت تأخیر انتقال اسناد مالکیت خودرو صحبت کردم ناگهان ایشان با من درگیر شد.
مقتول از لحاظ قدرت بدنی بسیار قوی تر از من بود و زمانیکه درگیری لفظی ما دو نفر به درگیری فیزیکی و بدنی کشیده شد ناگهان با چاقویی که در داخل شرکت بود چندین ضربه به مقتول زدم و او بر روی زمین افتاد.
در همان زمان، تعدادی از اهالی مجتمع به در شرکت مراجعه کرده بودند تا علت سر و صدا را جویا شوند که به آنها عنوان کردم با یکی از اعضای شرکت اختلاف مالی پیدا کرده بودم تا ساعت ۲۱ در داخل شرکت ماندم تا اطمینان پیدا کنم که کسی در داخل ساختمان حضور ندارد.
پس از آن، جسد را در داخل یک پتو قرار داده و کشان کشان به پارکینگ برده و داخل صندوق عقب خودرو پرشیا (خودرو خریداری شده از مقتول) قرار دادم؛ نهایتا جسد را شبانه به منطقه خاوران برده و در داخل کانال آب رها کردم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.