مبارزه با اراذل واوباش كه یكی از شاخه های طرح افزایش امنیت اجتماعی می باشددر حالی باجدیت تمام ازسوی مسئولین انقلابی دستگاه قضایی وپرسنل زحمتکش نیروی انتظامی درشهرستان ترکمن آغاز شد كه آمار قتل، نا امنی و آزار و اذیت و.... در چند ماه اخیر رشد قابل توجهی داشته است.
اغلب اراذل واوباش ها فاقد وجدان اخلاقي هستند و لذا از اينكه به ديگران آزار برسانند لذت ميبرند، وجود اغلب آنها سرشار از كينه و نفرت از افراد جامعه است به همين خاطر از هيچ جنايتي عليه آحاد جامعه دريغ نميورزند وحتی فضایی این شهر راطوری ناامن كرده بودند كه مردم حتی از این كه به مراجع قانونی مراجعه و شكایت خود را مطرح ویاییگیری كنند، واهمه داشتند. در واقع بسیاری از شهروندان بعضاًاز ترس جان و آبروی خود، به اوباش باج می دادند و سكوت می كردند .اما فرمانده جدید، نیروی انتظامی با برخورداری از حمایت و همراهی همه جانبه دستگاه قضایی این شهرستان با قاطعیت، جدیت و توان از میان راندن اراذل واوباش خویش می داند و در انجام آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کندازطرفی اين طرح يك خواسته عمومي است و فراتر از اغراض و شعارهاي سياسي ميباشدکه نظرسنجيها نشان از رضايتمندي اكثريت مردماین منطقه از اجراي طرح مبارزه بااراذل واوباش دارد و هيچكس نميتواند منكر اجراي این برخورددرتامین، نظم و امنيت شهرستان ترکمن شود
استقبال بی نظیر مردم شهرستان ترکمن در زمان دستگیری اراذل واوباش ومزاحمین نوامیس وجمع آوری موتورسیکلت هنجارشکن ؛ستایش آنها از دستگاه قضایی ونیروی انتظامی این شهرستان برای انجام این طرح، پیام های فراوانی به همراه دارد.در این كه همگان موافق مبارزه با اراذل و اوباش هستند شكی نیست، اما هنگامی می توان این طرح را موفق دانست كه ضمانت استمرار آن نیز وجود داشته باشد(که انشالله دارد)اگر مبارزه با اراذل و اوباش مقطعی باشد، به طور یقین، امنیت به وجود آمده نیز فقط در فاصله زمانی محدودی ایجاد خواهد شد و پس از مدت زمان کوتاهی ازبین می رود.اما تداوم مبارزه با اراذل و اوباش می تواند تضمین كننده امنیت اجتماعی باشد و قطعاً با ادامه این روند رضایتمندی مردم این منطقه از وضع موجود بیشتر خواهد شدوبرابر نظرسنجيهای شفاهی نشان از رضايتمندي اكثريت مردم ازمسئولین قضایی ونیروی انتظامی دراجراي اين عملیات الهی دارد و هيچكس نميتواند منكر اجراي قانون، نظم و امنيت دراین منطقه شود
نیروی انتظامی، مسئول قانونی مواجهه با جرم و شناسایی و دستگیری مجرمان است، ولی این به معنای سلب مسئولیت مردم در قبال فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ چرا که همانطوری که درآگاهنامه خون دل مورخه 24/5/89 برای شماعزیزان گفتم در نظام الهی همه ما«مسئول»هستیم یعنی کسی که در برابر فکر، تصمیم و عملش مورد مؤاخذه و سؤال قرارمی گیرد از این رو، دامنه مسئولیت از فرد تا سراسر جامعه گسترده است.از امیرالمومنین(ع) سوال کردند اینکه قرآن از بعضی زنده های روی زمین تعبیر میت و مرده می کند یعنی چه؟ (میت الاحیاء) مرده در بین زنده ها کیست؟ فرمود: مردم چند صنف و طبقه هستند: بعضی از مردم وقتی منکرات را می بینند از ناحیه دل متأثر می شوند و مغز استخوانشان می سوزد، زبانشان نیز به سخن در می آید انتقاد می کنند، ارشاد می کنند، اینها به این مرحله هم قانع نمی شوند بلکه وارد مرحله عمل می گردند، هر نوع عملی که باشد، با مهربانی یا خشونت، با زدن یا کتک، بالاخره با هر مرحله از عمل که باشد وارد می شوند، اینها یک زنده به تمام معنی زنده هستند. ولی صنف دیگری هم در بین مردم هستند که وقتی منکرات را می بینند دلشان آتش می گیرد، به زبان داد و فریا د می زنند نصیحت و موعظه و استغاثه می کنند و لیکن وقتی پای عمل به میان می آید مرد عمل نیستند. در وجود این گروه دو خصلت از حیات و زندگی وجود دارد ولی یک خصلت موجود نیست. صنف سوم آنها که دلشان آتش می گیرد اما فقط ناراحت می شوند.
رابطه مردم و پليس، جادهاي است که هر دو باند رفت و آمد آن بايدباز، باز باشد، بدون کوچکترين دستانداز نميشود.
بیاددارم درسال 61یا62بودکه تلوزیون صحنه ایی را نشان می دادکه فرزند یک خانواده ایی دراصفهان منافق فراری بود مادروی اسلحه کلاش رادردست گرفته بودباصدای بلندگفت که حاضرم بخاطراسلام ونظام گلوله های این تفنگ را به قلب فرزندمنافق خودبزنم . اما چراماپدران امروزنباید برای اجرای تکالیف الهی ودرامان ماندن مردم ازشرفرزندخلافکارمان وظیفه الهی خودمان راکه همان پیشگیری ویادرصورت لازم اورابدست قانون نمی سپاریم؟
با خودمان صادق باشيم» چقدر افراد را ميشناسيم که در پاکسازي شهرمان از لوث اراذل واوباش ومزاحمین نوامیس درکوچه وخیابانها،وتوزیع کنندگان موادمخدربا پليس همکاري و همراهي و لااقل «همرايي» داشتهايم؟ مگر نه اينکه ما ازمسئولین محترم دستگاه قضایی ونیروی انتظامی خواهان امنیت وجامعه سالم هستيم وزندگی کردن در چنين جامعهاي را حق خود ميدانيم؟ پس چرا بعضيهامان براي نيل به اين هدف با آناني که وظيفه انساني و سازمانيشان نگهباني چنين جامعهاي است همکاري نمي کنیم؟ مگر ميتوان تصور کرد، افرادي باشند که در مهار آتش، افروخته شده در زندگيشان سر راه آتشنشانان مانع ايجاد کنند؟ پس چه ميشود که آتش افروخته در خانه بزرگ شهرمان را نميبينيم يا به رغم ديدن در تسهيل مسيردستگاه قضایی و پليس که بايد اين آتشها را فرو نشاند، کمک نميکنيم، آيا براستي وضعيت قتل،شرارت،اعتیاد،خریدوفروش موادمخدر، مفاسد اجتماعي، و... در شأن شهرماست؟ مگر نه اينکه همه ما از وجود چنين پديدههايي در شهرمان نگرانيم، ناراضي هستيم و ناراحت، اما چرا دستي از آستين بدر نميآوريم به ياري پليس؟ نه اینکه خودمان خودسرانه بامجرمان درگیرشویم، اين وظيفه پليس است اما اين توقع از ما مردم هست که در جمع کردن بساط جرم، لااقل به اندازه يک تماس تلفني، يک لحظه دقت، اندکي هوشياري و... در سالمسازي جامعه کمک کنيم.؟ حداقل توقع دستگاه قضایی وپلیس ازماپدران اين هست که مراقب فرزندانمان باشيم تا به جاده خلاف پا نگذارند و با خلافکاران، دمخور نشوند. اين توقع هست که با دستگاه قضایی ومامورین نیروی انتظامی همکاري کنيم نه اينکه همه تلاشمان را به کار گيريم تا مجرم را از چنگ قانون فراري دهيم!! من معتقدم، اگر فرزند ما هم خلاف کرد، بدون چون و چرا بايد او را به دست قا نون بسپاريم. اينکه
او فرزند ماست اصلا دليلي براي چشمپوشي برخطاي او نيست. {آقازادگي} به اين معنا که از خلاف نه اینکه ازخلاف فرزندمان چشم بپوشيم و همان کار را اگر ديگران انجام دهند، از کفرابليس بدتر بدانيم اصلا خوب نيست....
ناگفته نماندکه یکی ازعلل مرتکب جرائمی همچون قتل،چاقوکشی ،عربده کشی و.... بیشتراراذل واوباش هابه الكليسيم مبتلا هستند شخص الكلي در حالت مستي، دچار هيجانات بسيار شديد روحي ميشود به طوري كه قدرت تعقل از او سلب ميگردد، در چنين حالتي عشق و نفرت او هنجارمند نيست، به خصوص كه برخي از اين حالات، بسيار خطرناك است. به طور نمونه، بسياري از قتلها ی چندماه گذشته در حالت مستي صورت گرفت كه اين موضوع حاكي از عمق پيامدهاي ناگوار اين انحراف ميباشد
. امام رضا (ع) ميفرمايند: «خداوند شراب را به موجب اثرات ناگوار از قبيل فساد، تغيير عقل، قتل و آدمكشي تحريم نموده است.» در روايتي امام صادق (ع) ميفرمايد: «خدا شراب را حرام كرد.... زيرا فرد مشروبخوار، نورانيت دل، مردانگي و مروت را از دست ميدهد، در ارتكاب كارهاي حرام و خونريزي و زنا، گستاخ و بيپروا ميشود و در حالت مستي و نابخردي هيچ بعيد نيست كه به محارم خود تجاوز كند، شراب بر شرابخوار جز بدي نميافزايد، فردي كه مست شد، به دين و دينداري نيز ضربه وارد ميسازد، زيرا در همان حالت، خداوند را انكار نموده و بر خدا و رسولش افتراء ميبندد.»
پيامبر بزرگوار اسلام ميفرمايند : کسي که شراب ميخورد هر گاه به خواستگاري دختر خانواده اي آمد بدانيد که شايستگي ازدواج ندارد در بيان نوراني ديگري آن حضرت ميفرمايد: اگر شراب خوار مريض شد عيادتش نرويد و اگر خواستگاري کرد به او زن ندهيد
2
امام صادق (ع) ميفرمايند : شرب خوار صلاحيت ندارد که به او دختر بدهند يا مالي به دستش سپارند چون خداوند فرموده اموالتان به دست نا بخردان نسپاريد
در بيان نوراني ديگري آن حضرت ميفرمايند : هر کس دخترش را به شراب خوار بدهدقطع رحم کرده در سخني ديگر ميفرمايند: هر کس دخترش را به شراب خوار بدهد مثل اين اين است که براي زنا دادن از خانه بيرون کرده است امام رضا (ع) نيز ميفرمايند : مبا دا دختر به شراب خوار بدهيد که گويا او را به زنا داده ايد
خداوند متعال در آيه 90 سوره مائده شراب خواري را عملي شيطاني و پليد مينامد و ميفرمايد : اگر روي رستگاري و خوشبختي مرا ميخواهيد بايد از شراب دوري کنيد
پيامبر بزرگ اسلام ميفرمايد : شرابخوار در فرداي قيامت در حالي وارد صحنه محشر ميشود که صورت او سياه است زبان او از دهانش بيرون افتاده و آب دهانش به روي سينه اش ميريزد و مدام
فرياد ميزند تشنه ام خداوند به او از چاهي که در ان چرک زنا کاران ريخته شده مي خوراند
از امام باقر (ع) سئوال شد که بزرگترين گناه چيست؟حضرت فرمودند: شراب خواري، چون شراب خوار ممکن است نماز نخواند با مادر خواهر و دختر خود زنا کند در حالي که مست است شايد کسي بگويد من کمتر مي خورم بمقداري که مست نشوم امام صادق مي فرمايد:اگرکسي جرعه ي کمي شراب بخورد خداوند متعال ملائکه خداوند پيامبران و مومنين همه به او لعنت ميفرستند و اگر بيشتر بخورد به حدي که مست بشود روح ايمان از او دور خواهد شد و صاحب روحي کثيف خبيث و ملعون خواهد شد حضرت در کلام ديگري ميفرمايد :شراب خوار تشنه ميميرد و در قيامت تشنه سر از گور بيرون مي آورد و تشنه به آتش دوزخ ميرودامام صادق ع همنشيني با او را غذا خوردن با او سر يک سفره را ممنوع کرده است چطور ميتوان با اين چنين کسي زير يک سقف زندگي کرددر زندگي با اين چنين کسي هرگز خوشبختي و رستگاري نيست کسي که مروت و مردانگي در او نيست، پايبند به ناموس خود نيست وبراي ارضا کردن روح حيواني خودش دست به هر کار زشتي خواهد زد نسلي که از او به وجود آيد سعادتمند و رستگار نخواهد شد
باکمال تاسف دراین شهرستان متاسفانه الکلهاي خوراکي بدون هیچ محدودیتی در برخي داروخانه های این منطقه توزيع مي شود ، در حالي که سکوت سنگين مسئولان امر در اين زمينه سوال برانگيز است. پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي ايران شرکتهايي مسئوليت توزيع الکل اتيليک از نوع معمولي را براي مصرف در داروهاي ترکيبي بر عهده داشتند. اين الکلها سهميه بندي بود و داروخانه ها بر اساس نيازشان يک تا سه کارتن الکل مي گرفتند و هنوز هم همين طور است چرا که مصرف آنها بسيار ناچيز و حداکثر 10 تا 20 بطري در ماه است.تا اينکه متاسفانه در سالهاي اخير و تقريبا از اوايل دهه 1380 شمسي الکل گندم، الکل خرما و الکل دو بار تقطير شده که فقط مصرف شرب خمر داشته و هيچ مصرف داروخانه اي هم ندارد به بازار آمد. نکته جالب اينجاست که هيچ داروخانه اي نمي تواند مدعي شود که مصرف دارويي براي اين الکلها قايل است چرا که درصد دز مناسبي در اين الکلها براي مصرف دارويي نيست.
بابرسی بعمل آمده شرکتهاي توزيع کننده اين الکلها تماس تلفني مي گيرند و براي تشويق داروخانه داران به خريد آنها مي گويند 10 کارتن الکل خرما، الکل گندم يا الکل دو بار تقطير شده بخريد تا در قبال آن يک کارتن به عنوان هديه و جايزه بگيريد! همان 10 کارتن آنقدر سود براي داروخانه داران دارد که با جايزه اين شرکتها سود بالاتر و اغوا کننده تري به جيب آنها سرازير مي کند.وازطرفی متاسفانه در هر قشري بعضي افراد فقط به مسائل مالي فکر مي کنند و داروخانه داران هم نمي توانند از اين قاعده مستثني باشند.
وهمچنین جاي تعجب و تاسف است که مسئولین امرنيز قاعدتا بايد از وجود شرکتهاي توليد کننده اين محصولات مطلع باشند ولي در طول سالهاي اخير نه تنها اقدامي براي مقابله با آنها صورت نگرفته بلکه گويا تقويت هم شده اند. اين الکلها از تفاله چغندر و همچنين ضايعات گندم و خرما توليد مي شود که براي استفاده در داروهاي ترکيبي داروخانه ها هيچ خاصيتي ندارد. شرکتهاي دارويي هم از اين نوع الکلها توزيع مي کنند که البته نوع توزيعي آنها مقداري مواد تلخ کننده دارد و به شکل خالص است که با آب و.... رقيق مي شود.واما در روايات ديني، «قتل» يكي از پيامدها و آسيبهاي اجتماعي شوم مشروبخواري عنوان شده است.
آثارحرام خوری درزندگی -1اولین اثرش انحراف است. انسان را از خدا، پیغمبر(ص) امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) جدا می کند. آنهایی که آمده بودند در کنار عبیدالله و رو در روی سیدالشهدا(ع) قرار گرفتند و آن وقتی آقا فریاد می زدند که کمی ساکت باشید تا من آن وظیفه ای که نسبت به شما دارم انجام بدهم و شما را هدایت کنم، دستگیری کنم نمی گذاشتند امام حسین(ع) حرف بزنند. حرف زیاد می زدند و داد و فریاد می کردند آقا فرمودند: این داد و فریاد شما که نمی گذارید حرف حق به گوشتان برسد«ملئت بطونکم من الحرام» چون شکم شما از حرام پر شده است و حرام زمینه ساز انحراف است. خوب این یکی از آثار حرام است.
2- یکی دیگر از آثار حرام، اینکه نسل را فاسد می کند، بچه ها را فاسد می کند. حرام یکی دیگر از اثراتش این است. امام صادق(ع) می فرمایند: «کسب الحرام یبین فی الذّریّة» کسب حرام آثارش در بچه ها هم ظاهر می شود . در ذریه آدم یعنی زمینه ساز انحراف بچه هایمان می شود. یک بنده خدایی بچه ای بزرگ کرده بود در آن زمان سقاها داخل مشک آب می ریختند این بچه آمده بود با چاقو مشک سقا را سوراخ کرده و آبها ریخته بود روی زمین و سقا پدر و مادر این بچه را لعنت می کرد. بابایش گفت چرا این کار را کردی؟ آمد در خانه و به مادر گفت من خیلی مراقبت کردم حرام به بچه ام ندهم شما ببینید چکار کردی؟ مادر هم فکر کرد و گفت من جای حرام نخوردم زندگیم را سعی کردم که پاک باشد. بعد گفت یک روز رفتم در باغی دلم انار می خواست انار مال مردم بود و چیدن انار حرام بود ولی با چوبی یک اناری را سوراخ کردم یک مقداری آب انار مکیدم و
خوردم گفت ببین تو رفتی یک اناری را سوراخ کردی و چشیدی بچه ات وقتی بزرگ شد رفت مشک مردم را پاره کرد.
عزیزان ،حرام در زندگی و نسبت به فرزندان آثار بسیاری به جا می گذارد، انحراف بچه ها را بوجود می آورد.
3- یکی دیگر از آثار حرام ،اعمال خوب و خیر انسان قبول نمی شود. پیغمبرخدا(ص) می فرمایند: «من اکتسب مالا حراما لم یقبل الله منه صدقه» کسی که مال حرام در زندگیش کسب کرده می خواهد با آن مال حرام صدقه بدهد خدا قبول نمی کند. «ولا عتقاً و لا حجاً» به خاطر همین کسی با مال حرام حج می رود مال را باید پاک کند چون خدای متعال حج را با مال مشکوک، شبهه ناک و ناپاک قبول نمی کند «و لا اعتماراً» عمره اش هم قبول نمی شود«وکتب الله عزوجل له بعد اجر ذلک اوزاراً» به جای اینکه پاداش برایش بنویسد«و زر» گناه برای او می نویسند.
باتوجه به انچه گفته شد زمینه ساز انحراف خود آدم است. در نسل هم اثرش ظاهر می شود
امنيت اجتماعي را بايد در سايه تقوا، عدالت، ايمان، عمل صالح، رعايت حرمت و حقوق انسانها، دفاع از مظلومان و محرومان، مبارزه با مفسدين و مجرمين، رفع فقر، تأمين مشيت مردم، حفظ آزاديهاي مشروع و حاكميت قوانين و مقررات انساني و الهي جستجو كرد كمااينكه امنيت فردي هم از ديدگاه قرآن ناشي از ايمان واقعي و آرامش روحي و اطمينان و طمئانينه نفس و ياد خداوند است. پيامبر اعظم (ص) ميفرمايند: وطني كه امنيت و شادي در آن نيست خيري در آن نيست.
اميرالمؤمنين علي (ع) نيز در همين رابطه فرمودهاند كه: "لاخيرفي الوطن الامع الأمن و المسره" از مفاد اين دو حديث چنين بر ميآيد كه سرور و مسرت فرع بر امنيت بوده و شادي بدون امنيت بيمعني است. مضافاً اينكه از ديدگاه معصومين وطني داراي ارزش و خير است كه داراي امنيت باشد و اصولاً كشور ناامن مورد توجه هيچكس قرار نميگيرد و رو به نابودي است.
در روايات ديگر منسوب به پيامبر اعظم (ص) آمده است؛ نعمتان مكفورتان؛ الأمن و العافيه يعني سپاس دو نعمت بجا آورده نشده و مورد ناسپاسي و ناشكري واقع شدهاند، امنيت و عافيت.همچنين حضرت علي(ع) فرمودند؛ نعمت در دنيا امنيت و سلامتي جسم است و تمام نعمت در دنيا و آخرت وارد شدن به بهشت است. كه اهميت امنيت را بيان مينمايد و اينكه در روايات معصومين(ع) امنيت در كنار سلامتي ذكر شده است بيانگر اهميت و ضرورت وجود و تأمين آن و تأثير آن در ساير شوون زندگي بشر ميباشد.
باردیگربعنوان یک نفرازامت اسلامی ازطرف خودومردم شهیدپروراین شهرستان ازمسئولین محترم دستگاه قضایی وپرسنل زحمتکش علی لخصوص3 جناب آقای عارف نژادفرمانده محترم نیروی انتظامی وپرسنل امنیتی تقدیروتشکرنموده وخواستاراستنمراراین نعمت الهی می باشیم