به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" احتمالا اين روزها ماجراي ديدار سيدمحمد خاتمي با جروج سوروس، پدر انقلابهاي رنگي در جهان را شنيدهايد. امري كه عليرغم تكذيب شخص خاتمي، شواهد محكمي بر وقع آن وجود دارد.
به گزارش بولتن، کیان تاجبخش نماینده سابق بنیاد سوروس در دفاعیه خود در دادگاه متهمان پرونده کودتای مخملی در ایران گفت: «اگر یکی از اولین نمونههای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از ۱۳۷۶ بدانیم میتوان نهایت آن را ملاقات مستقیم سید محمد خاتمی همراه با سورس در نیویورک در سال ۱۳۸۵ دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشتهاست.»
در مهرماه ۱۳۸۸ خبرگزاری ایرنا به اين موضوع اشاره كرد و مدعی شد که جورج سوروس در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک برگزار شد، با سيدمحمد خاتمي ديدار داشته است.
سخنرانی جورج سوروس در هتل ترامپ اینترنشنال نیویورک تحت تدابیر شدید امنیتی و بدون حضور خبرنگاران صورت گرفت. در این جلسه جمعی از مدیران نهادهای مدنی امریکا حضور داشتهاند که اسناد سخنان آقای جورج سوروس از سوی یکی از حضار علاقمند به ایران در اختیار رابط خبری ایرنا در نیویورک قرار گرفت.
به ادعای ایرنا، سوروس در این مراسم گفت «یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیشبرد دمکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ با محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران برگزار کردم». وی افزود «خاتمی به من گفت با حکومت مذهبی نمیتوان به دمکراسی دست یافت».
پس از انتشار مطلب ایرنا، دفتر محمد خاتمی و دفتر جرج سورس هرگونه آشنایی شخصی و تماس بین محمد خاتمی و جورج سورس را تکذیب کردند. اما عبدالرضا داوری معاون خبری وقت سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی با اشاره به تکذیب خبر دیدار سوروس و خاتمی از سوی خاتمی اظهار داشت: «تمامی اسناد سخنرانی جورج سوروس درباره دیدارش با محمد خاتمی که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹ در هتل ترامپ اینترنشنال نیویورک ایراد شده است را در اختیار داریم.»
به گزارش بولتن، روزنامه كيهان هم در تاريخ سه شنبه 31 شهريور 1388(شماره 19468) به اين موضوع اشاره كرد و نوشت:
جرج سوروس طراح و حامي مالي انقلاب هاي مخملي در كشورهاي مختلف جهان از ديدارهايش با محمد خاتمي پرده برداشت و علاوه بر آن خاتمي و ميرحسين موسوي را به دليل ايفاي نقش در بوجود آوردن آنچه كه او انقلاب سبز ايران مي ناميد مورد ستايش قرار داد.
«سوروس»كه رياست هيئت مديره موسسه «جامعه باز» (OSI) را بر عهده دارد طي سخناني در شامگاه 11 سپتامبر 2009 در سالن اجتماعات هتل بين المللي ترامپ (Trump International Hotel) نيويورك و در جمع مديران و فعالان تعدادي از سازمان هاي غيردولتي آمريكا ضمن تحليل ريشه هاي واقعه 11سپتامبر ادعا كرد: ريشه هاي واقعه تاريخي 11سپتامبر 2001 را بايد در بنيادگرايي، تصلب و عدم رواداري بخشي از مسلمانان جست وجو كرد.
رئيس هيئت مديره مؤسسه جامعه باز ادامه داد: در مقابل اين جريان ستيزه جو، بخشي از انديشمندان مسلمان نظير نصر حامد ابوزيد، عبدالكريم سروش و محمد خاتمي با بهره گيري از آموزه هاي كارل پوپر تلاش مي كنند تا اسلام را با دنياي مدرن آشتي داده و رواداري را در جوامع اسلامي ترويج كنند.
جرج سوروس اظهار داشت: موسسه جامعه باز در راستاي هدف گذاري هاي خود همواره تلاش كرده است تا آن دسته از جريان هاي فكري را در جهان اسلام مورد توجه قرار دهد كه به ارزش هاي جهان مدرن (سكولار) پايبندي بيشتري دارند.
وي در همين رابطه اظهار داشت: يكي از بهترين جلساتي كه من در ارتباط با پيشبرد دموكراسي در جهان اسلام و به ويژه ايران در آن حضور يافتم، ملاقاتي بود كه روز سه شنبه 14 سپتامبر 2006 با محمد خاتمي رئيس جمهور سابق ايران برگزار كردم.
جرج سوروس در ادامه سخنانش با بياني طنز افزود: من حدود 10 سال در انتظار ديدار آقاي خاتمي بودم و به همين دليل اين ديدار آنچنان براي من جذاب و به ياد ماندني بود كه حتي روز و ساعتش نيز در حافظه ام ثبت شده است.
طراح و حامي مالي انقلاب هاي مخملي سپس تأكيد كرد: البته من در 14ژانويه 2005 بعد از سخنراني جواد ظريف در موسسه جامعه باز، حدود يك ساعت با ظريف صحبت كرده بودم و دغدغه هاي خود را در خصوص روابط ايران و آمريكا با توجه به پيشينه اي از بي اعتمادي نسبت به برنامه اتمي ايران و نيز تنش هاي تاريخي ناشي از نقش ايالات متحده در خاورميانه به ظريف كه آن زمان سفير ايران در سازمان ملل بود، منتقل كرده بودم.
سوروس افزود: هدف از ديدار من با محمد خاتمي نيز دستيابي به آگاهي از درون كشوري منزوي بود، كشوري كه براي برقراري ارتباطات با آن فرصت هاي محدودي وجود دارد و با توجه به تحولات اخير منطقه چنين جلساتي ارزشمند است و مي تواند به اتخاذ تصميمات سياسي موثر كمك كند.
رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز ادامه داد: در اين جلسه من به خاتمي گفتم كه جوانان ايران به عنوان بخش بزرگي از جمعيت ايرانيان، مشتاق تغييري سياسي هستند كه حاصل آن جامعه اي آزادتر باشد.
سوروس ادامه داد: به خاتمي گفتم كه هر چند دغدغه خاطر كنوني بيشتر ايرانيان وضعيت اقتصادي خودشان است و انتخابات ژوئن 2005 نيز همين موضوع را تائيد مي كند اما بايد گرايش هايي را در ايران تقويت كرد كه آزادي بيان و ارتباط با جهان آزاد را مولفه هاي اصلي پيشرفت و ثبات ايران مي دانند.
وي سپس اظهار داشت: به خاتمي گفتم با اينكه تعداد بسياري از شهروندان سرخورده ايراني از تغييرات اساسي در ساختار سياسي ايران حمايت خواهند كرد اما آنان هنوز فاقد «گروه هاي سازماندهي شده» براي پشتيباني از يك انقلاب «براندازي» هستند.
سوروس ادامه داد: به خاتمي گفتم كه سرعت جوانگرايي جمعيت و شدت بيكاري در ايران احتمال تغيير در كوتاه مدت را كاهش مي دهد و براي اين منظور بايد به باز كردن بيشتر فضا، توسعه سازمان هاي غيردولتي و افزايش تعداد رسانه هاي مستقل كمك كرد تا يك دموكراسي پرشور و روادار در ايران نهادينه شود.
رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز سپس به اظهارات خاتمي اشاره كرد و گفت: خاتمي در اين جلسه به من گفت كه تعارض موجود بين ساختار حقيقي و ساختار حقوقي در ايران مهم ترين مانع براي پيشرفت و توسعه روابط ايران با غرب است.
سوروس افزود: خاتمي معتقد بود كه دموكراسي و رواداري دولت با ساختار كنوني يك حكومت مذهبي كه در راس آن رهبر مذهبي حكمراني مي كند، به دست نخواهد آمد.
وي افزود: خاتمي انتخاب احمدي نژاد را حركتي در جهت تثبيت بيشتر قدرت رهبر مذهبي ايران ارزيابي كرد و معتقد بود كه در دوران احمدي نژاد جامعه مدني تحت فشارهاي بيشتري قرار گرفته است.
رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز اظهار داشت: خاتمي معتقد بود كه در دوره 8 ساله رياست جمهوري خود با هيولاي انسداد سياسي همه روزه دست و پنجه نرم كرده است و اين بن بست سياسي علي رغم گفت وگوهاي متداول و دامنه دار سياسي در راس حاكميت همچنان برقرار است.
سوروس ادامه داد: خاتمي در اين جلسه به من گفت كه كليد قفل بسته شده سياست در ايران تنها و تنها فشارهاي اجتماعي و كمپين هاي وابسته به جنبش هاي دانشجويي، كارگري و زنان است كه بايد خواسته هاي گروهي و شعار تغيير را از درون دفاتر در بسته خود به سطح معابر عمومي منتقل كنند.
وي اظهار داشت: خاتمي در اين ديدار كاملاً در نقش رهبر مخالفين در ايران صحبت مي كرد.
سوروس ادامه داد: من مجدداً در سي و هشتمين اجلاس مجمع جهاني اقتصاد داووس در ژانويه 2007 با خاتمي ملاقات كردم كه متوجه شدم، پس از يك سال دغدغه هاي خاتمي راديكال تر شده است تا آنجا كه وي به دليل برخي مشكلات سياسي و حذف سياسي گسترده همكارانش ناچار شد اجلاس داووس را نيمه كاره به مقصد تهران ترك كند.
سوروس در ادامه مدعي شد: برخلاف آنچه كه از دخالت موسسه جامعه باز در تحولات اخير ايران و آنچه كه طي ماه هاي قبل در سطح خيابان هاي تهران به عنوان تلاش براي آزادي و دموكراسي مشاهده مي شد، گفته مي شود، اين موسسه هيچ گاه در امور داخلي ايران دخالت نكرده است.
رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز اظهار داشت: حضور موسسه جامعه باز در ايران در سال 2003 (1382 خورشيدي) و با دعوت رسمي دولت سابق ايران صورت گرفت كه اين فعاليت ها با آگاهي دولت آمريكا و در تبعيت كامل از مجوزهاي ويژه صادر شده از سوي دفتر كنترل دارايي هاي خارجي وابسته به وزارت خزانه داري آمريكا انجام شده است.
سوروس ادامه داد: فعاليت موسسه جامعه باز در ايران همواره بر كمك هاي بشردوستانه، بهداشت عمومي و هنر و فرهنگ متمركز بوده است.
سوروس تاكيد كرد: تلاش هاي موسسه جامعه باز در ايران با هدف منتفع شدن مردم ايران و پيشبرد گفت وگو بين ايرانيان و جامعه بين المللي صورت مي گيرد.
رئيس هيئت مديره موسسه جامعه باز بار ديگر ادعا كرد: من در اينجا اعلام مي كنم كه برخلاف تبليغات رسمي دولت ايران موسسه جامعه باز نقشي در تحولات اخير ايران كه آن را انقلاب سبز ناميده اند، نداشته است.
وي با بيان آنچه كه او انقلاب سبز ايران مي ناميد و با اعلام اينكه تمامي تحولات مرتبط با آن براساس خواسته و اقدام رهبران جامعه مدني ايران براي رسيدن به پيشرفت و آزادي است، به نقش موسسه خود اذعان كرد و يادآور شد: نقش موسساتي چون جامعه باز در چنين تحولاتي حداكثر نقش الهام بخشي بوده است.
سوروس در همين رابطه اظهار داشت: با حضور رهبران هوشياري چون خاتمي و موسوي، انقلاب سبز ايران پيشرفت هاي اعجاب آوري را در ماه هاي اخير داشته است.
رئيس هيئت مديره مؤسسه جامعه باز در پايان و ضمن آشكار ساختن نقش مداخله جويانه خود در حوادث اخير ايران تاكيد كرد: اميدوارم با پيشروي انقلاب سبز ايران و همكاري و ارتباط گسترده تر رفرميست هاي ايراني با موسسه جامعه باز، ساختاري دمكراتيك را در ايران پايه گذاري نماييم.
راهكاري كه خاتمي به سوروس پيشنهاد كرد را به وضح ميتوان در وقايع سال گذشته ديد. سران فتنه با سوءاستفاده از پياده نظامهاي خود به دنبال تغيير رژيم بودهاند. تأمل و دقت در موضوعات فوقالذكر نشان ميدهد كه اساسا موضوعي به نام تقلب در انتخابات صرفا بهانهاي بيش نبوده و آنها به دنبال اهداف و مقاصد سياسي از پيش تعيين شده خود بودهاند.