به گزارش عدالت خواهان گلستان"بازاری است مثل بقیه بازارها، با مشتریانی ثابت و پر و پا قرص با خریدار و فروشندهای دست به نقد، تنها تفاوتش این است که خریدار پول زندگی خود را پرداخت میکند.
در بی افزایش قیمتها، بیم و امید بسیاری در اغلب بازارها شکل گرفته است. از بازار مسکن و خودرو گرفته تا بازار سکه و ارز،اما تردیدی نیست که اذهان عمومی از بازاری غافل است که به علت سوداگری، فشار اقتصادی و نبود سیستم نظارتی قوی، تنورشان حسابی داغ شده است.

کمتر پیش می آید که فروش کلیه به عنوان بازار تلقی شود.اینکه اصلا فضایی به اسم «بازار کلیه» بر سر زبانها باشد، بسیار غریب به نظر میرسد.
به صراحت شاهدیم که فروشندگان به راحتی آگهی میکنند،در این میان واسطهها هم پا به پای تورم، قیمت میدهند.
یادمان باشد خرید و فروش کلیه در کشور آنقدرها هم مخفی نیست. به وضوح شاهد کشیده شدن پای واسطهگران به وسط این بازار و افزایش قیمتها هستیم.
تاسفبرانگیزتر آنکه اگر زمانی با تماشای یک کاغذ افتاده در گوشهی خیابان با عنوان «فروش فوری کلیه»، دلمان ریش میشد، اکنون فقط کافی است تا با دقت به خیابانها و کوچههای اطراف خود نگاه کنیم تا دریابیم که همچون قسمت نیازمندی روزنامهها، بخش قابل توجهی از تبلیغات خیابانی به همین بازار اختصاص یافته است.



در حالی که سالانه صدها نفر در كشور زيرنظر انجمن حمايت از بيماران كليوي و یا به بهطور مستقل در بازار آزاد اقدام به خريد كليه ميكنند، بيش از ۹۵ درصد كليههاي اهدايي به صورت فروش كليه انجام ميشود.
مديرعامل انجمن حمايت از بيماران كليوي ايران اوايل سال گذشته بيشترين اهداكنندگان كليه در كشور را افراد ۲۵ تا ۲۶ ساله معرفي كرد كه در قبال دريافت پول، اقدام به فروش كليه خود به بيماران نيازمند ميكردند.
به گفته قاسمي، نتايج بررسيها بيانگر اين است در حالي كه ۷۰ درصد مشكلات مربوط به بيماريهاي كليوي در كشور در سنين ۲۰ تا ۴۴ سال رخ ميدهد، اما در مقابل، بيش از ۵۰ درصد اهداكنندگان كليه در رده سني ۲۵ تا ۲۶ سال قرار دارند.
بيماران نيازمند كليه معمولا يك تا ۴ ماه در انتظار هديهدهنده هستند در حالي كه بيش از ۹۵ درصد كليههاي اهدايي به صورت فروش كليه انجام ميشود.




به نظر میرسد پیشرفت دنیای ارتباطات و استفاده از فناوریهای جدید اطلاعاتی در بازار خرید و فروش کلیه تاثیرگذاشته و متقاضیان و فروشندگان کلیه هم از فناوریهای روز عقب نمانده و با طراحی وبلاگها و ایجاد صفحات مجازی در دنیای اینترنت بازار خرید و فروش مجازی کلیه را به راه انداختهاند. اگر سری به دنیای مجازی بزنید و کلیدواژههایی مانند کلیه و خرید و فروش را جستوجو کنید، فهرستی از صفحات اینترنتی پیش روی شما قرار میگیرد که همگی مشغول تجارت کلیه هستند. سایتها و وبلاگهایی که با عناوین خرید و فروش کلیه یا مضامینی شبیه به این موضوع طراحی شدهاند آزادانه در فضای مجازی بازار سیاه نقل و انتقال کلیه را به راه انداختهاند و با استفاده از تبلیغات فراوان یا جلوهها و تکنیکهای بصری جلب مخاطب، سعی دارند کسب و کار خود را سکه کنند.
رایگان بودن، سادگی و نیازمند نبودن به دانش برنامهنویسی برای طراحی وبلاگ از جمله مهمترین دلایل گسترش وبلاگهای خرید و فروش کلیه است چرا که طراحی سایت علاوه بر هزینه نیاز به دانش و مهارت برای طراحی دارد از این جهت افراد و واسطهها به طراحی وبلاگ روی آورده و بهسادگی سهمی از بازار خرید و فروش کلیه را تصاحب میکنند. هر چند در معرفی این وبلاگها صحبت از یاریرساندن به بیماران و انجام امور خداپسندانه هم دیده میشود اما مبالغ رد و بدل شده و ارقام پیشنهادی فروشندگان و تغییرات سریع تعداد آگهیها همگی گویای رونق و وجود مشتریان پر و پا قرص در این بازار است که تنور آن را گردانندگان وبلاگها داغ میکنند. حتی اگر فرضیه یاری رساندن به بیماران را در راهاندازی این صفحات قبول داشته باشیم باز هم نمیتوان این بازار را از وجود دلالان و واسطهها در امان دانست چرا که هیچ کنترلی برای درج آگهی وجود ندارد و افراد سودجو و دلالان هم میتوانند با درج آگهی و اعلام شماره تماس خود راه نفوذشان به این بازار را باز نگه دارند.
به راه افتادن بازار مجازی خرید و فروش کلیه که تبلیغات آنها را میتوان روی در و دیوار برخی از بیمارستانها و مراکز درمانی بیماران کلیوی و دیالیزی هم مشاهده کرد بهدلیل نبود نظارت و مشکلبودن ردیابی طراحان آنها، بستری را برای ورود سودجویان به این فضا مهیا کرده تا با سوءاستفاده از نیاز مالی فروشندگان و سوءاستفاده از اضطرار بیماران پیوندی مشغول اخاذی از هر دوطرف شوند.
در پایان این سوال را مطرح می کنیم که آیا شما حاضريد براي آنكه بخشي از كمبودهاي ماليتان را جبران كنيد، بخشي از وجودتان را بفروشيد؟