به گزارش پایگاه عدالت خواهان"رسانه دارند، قدرت را در مجلس و دولت قبضه کردند، شورای شهر پایتخت را نیز در اختیاردارند اما بهنوعی تیتر میزنند که انگار در یک اقلیت محض قرار گرفتهاند و از همه طرف هم به آنان حمله میشود. مظلومان اول و آخر هستند و هیچچیزی هم برای مظلوم شدنشان وجود ندارد. درحالیکه از بزدل تا حرف مفت را بهطرف مقابل میگویند و هیچ جایی هم جوابگو نیستند. حرکت روبهجلو بخشی از سناریو اجراشده دولت هستند. مردم را از رقیب میترسانند اما نمیشود به آنها انتقاد کرد، دلیل آن را باید در جریان انقلابی جستجو کرد. نگارنده بر آن است به واکاوی این دلایل بپردازد و مسیر این دلایل را مشخص کند
الف) همهفنحریفی
شاید بزرگترین اشکال جریان انقلابی، برجستهسازی نیروهای متخصص است. متأسفانه در این چندساله رسانه به کمک بزرگ شدن اهالی قلم آمده و همین امر موجب شده تا هر فردی در هر حوزهای بنویسد. جریان دولت هم از این موضوع استفاده کرد تا با پمپاژ طرف مقابل را با برچسب بیسواد و بی شناسنامه طرد کند. بهواقع تمام سعی دولت خالی نشان دادن چنته انقلابیون و جریان اصولگرایی است که متأسفانه عمده بهانه را هم ما به این جریان میدهیم. دولت در مظلومنمایی با استفاده از کم شدن جلوهی رسانهای متخصصین خود را یکهتاز میدان علم و دانش میکند.
ب) روش استدلال
دولت از روش جدلی و خطابه برای اقناع مخاطب استفاده میکند اما جریان انقلابی به دنبال توجیه استدلالی و استقرایی است. درحالیکه تولید پیام آنهم متفاوت است. طرف دولتی با استناد به طنز و پاسخهای جدلی موضوعی را مطرح میکند و تله گذاری سیاسی جریان انقلابی را درگیر حواشی میکند. شما یک روز را در هفته بی حاشیه ندیدهاید و متأسفانه شبکهای چون توییتر و تلگرام بیش از حد به این موضوع دامن میزند. قبلتر جریان انقلابی به دلیل داشتن صفوف ارتباطی با مردم همچون مسجد و مناسبتهای ملی و مذهبی فضای چهره به چهره را برای انتقال پیام استفاده میکرد اما راهاندازی تلگرام و توییتر موجب شد تا تصوری به نام ارتباط فراگیر، دستاوردی چون چهره به چهره را کنار بزند. مردم در این انتقال پیام شاید سهمی داشته باشند اما مشتری اصلی نیستند و رقیب هم بیپروا هر آنچه دلش میخواهد میگوید. افت همین روش استدلال فراگیر شدن چنین شبکههایی و خود نویسنده پنداری است. هرچند این واژه کمی تند است اما باید بپذیریم که چنین واژهای وجود دارد. متأسفانه شبکههای اجتماعی و گروههای دور همی سبب شده تا قلم به دست گرفتن بدون مطالعه آفت نیروهای انقلابی شده و جریان دولت و حامیانش از این فرصت استفاده کرده و او را آماج حملات کنند. درنهایت به دلیل خالی شدن یا بودن عرصه از محتوا، این دولت است که بر موضوع فائق میآید. کافی است در یک ماه اخیر به نوع استدلالها اشاره شود و نتیجهگیری هارا بررسی نمود
ج) تعیین زمینبازی
در ماههای اخیر بهترین زمین را دولت برای خودش تعیین کرده است. متأسفانه هیچ موضوعی را جریان انقلابی تعیین نکرده و عده و عده اصولگرایان نتوانست مسئلهسازی کند. نه مطالبه گری و نه مسئلهسازی دولت را به زمینبازی خودمان نیاورد و این دولت بود با فضای دوقطبی و استفاده حداکثری از این ظرفیت فضا را برای خودش تعیین نمود. دراینبین جریان انقلابی با بازی خوردن و مشغول سازی گاهی از مطالبات اصلی دور شد. نمونه آن مسئله آتش به اختیاری بود که طرف دولت از آن به بهترین روش استفاده کرد و اینطرف همگروهی با گل به خودی جریان انقلابی را وامدار کردند.
متأسفانه این سه موضوع در جریان انقلابی کمتر دیده میشود. زمانی که رهبری فریاد « این عمار» زدند اینگونه تصور شد که هر فردی میبایست وظیفه تبیین را برعهده بگیرد درحالیکه عمار شدن شرایط دارد. همین امر هم به مظلومنمایی دولت کمک کرده و دولت با راحتی و فراغ بال به جریان انقلابی میتازد. بهتر است جریان انقلابی در این حوزه بازسازی کند و نگاهی دگربار به جریانات فکری و اندیشهای داشته باشد.