به گزارش پایگاه عدالت خواهان" دولتها میان حقوق عمومی و مجرمان قانونشکن، باید جانب حقوق عمومی را بگیرند؛ چرا که اصالتاً برای صیانت از قانون و حقوق عمومی موضوعیت پیدا میکنند. دولت در چنین مواقعی نمیتواند بیطرف باشد؛ چه رسد به اینکه بخواهد جانب ناقضان حقوق عمومی را بگیرد.
- حالا تصور کنید مثلا در انتخابات، فلان فرقه از نامزد دولت حمایت کند. اگر روزی اعضای فرقه، به خاطر فراری دادن یک سارق هم فرقهای، قمه و قداره کشیدند و خیابان را بستند و آتشافروزی کردند و پلیس را تهدید کردند، آن دولت باید جانب نیروی حافظ حقوق عمومی را بگیرد یا جانب قانونشکنان قدارهبند را؟ اگر دست پلیس را بستند و خلع سلاح شده به مواجهه با شرارت سازمانیافته فرستادند و طرف مقابل، چند تن از نیروهای بیدفاع پلیس را کشت، اینجا چه قضاوتی باید کرد؟ آیا اینجا می توان از دولت ملی سخن گفت؟
- اگر کسی یا حزب و باند و گروهی در یک انتخابات از فلان نامزد حمایت کرد، آیا دستاویز و مجوزی میشود برای اینکه بتواند رانت اقتصادی بگیرد، اغتشاش راه بیندازد، حرمتشکنی نسبت به ارزشهای اسلامی بکند و قانون را زیر پا بگذارد؟ اینکه میشود حکایت "دم کدخدا را ببین و ده را ..."! آیا همین رویکرد، مجرای نفوذ و شبیخون میشود یا نه؟
- اگر میان منافع و شرکتهای خصوصی وابسته به مدیران، با حقوق عمومی تعارض پیش آمد، آیا میتوان منافع و مصالح و حقوق عمومی را تحتالشعاع آن منافع خصوصی قرار داد و مسکن مهر که سرپناه اقشار ضعیف را تامین می کرد، به حاشیه انداخت؟ یا مثلا چند وزارتخانه بر سر قیمتگذاری خوراک پتروشیمی و دهها هزار میلیارد رانت پنهان در این عرصه یک حرف داشته باشند اما وزیر دارای شرکتهای خصوصی ذینفع، تا چند سال کار خود را پیش ببرد؟ چرا؟ چون ایشان رئیس ستاد انتخاباتی فلانی در انتخابات قبلی بوده است؟!
- اگر معلوم شد فلان و بهمان خانم متظاهر به حضور در ستاد انتخاباتی فلانی، عناصر همکار باند صهیونیستی بهائیت و سازمان تروریستی منافقین هستند که به عنوان نفر میدانی مبارزه با حجاب فعالیت میکنند و این یک پروژه سازمانیافته برای غیرتزدایی از جامعه و نقض حق عمومی در زمینه عفاف و امنیت اخلاقی است، مسئولیت دولتمردان در این میان چیست؛ صیانت از حقوق عمومی در برابر فرقههای تابلودار معارضه با دین و اخلاق عمومی یا ژست دفاع از فلان دخترک که هنگام هتاکی هل داده شده و مثلا پایش خراش برداشته است؟ اگر تصاویر دیگر منتشر شده از سوی همان زن، ترویج بیعفتی علنی و شرابخواری و ... بود، تکلیف چیست؟
- یعنی سابیده شدن پای یک تروریست اخلاقی فرهنگی، تاثر برانگیز است اما جان باختن مظلومانه چند مامور جوان و مظلوم نیروی انتظامی، رگ خشکیده غیرت امثال خانم مولاوردی و وزیر فلان و بهمان را نمیجنباند؟!... با انبوه نمونههای این تناقض دولتی و غش کردن به سمت مجرمان و اشرار و قانونشکنان، میتوان چند جلد کتاب منتشر کرد و این یعنی اینکه برخی قسمخوردگان پاسداری از حقوق عمومی، یا اشتباهی هستند و یا عامدا خلاف سوگند رفتار می کنند.