28 بهمن 1394 جریان فتنه ،

در وزارت كشور چه گذشت؟! /چگونه پروژه «جامعه مدني» به «مبارزه مدني» تبديل شد؟

در وزارت كشور چه گذشت؟! /چگونه پروژه «جامعه مدني» به «مبارزه مدني» تبديل شد؟

- زمينه هاي كودتاي نرم اسفند 1375، معاون وقت وزير خارجه آمريكا در مقدمه گزارش «شوراي روابط خارجي» پيرامون پروژه «جامعه مدني» در ايران نوشت: «اين جريان ]هواداران جامعه مدني[ بخشي از يك حركت فراگيرتر جهت متلاشي كردن اقتدار ديني جمهوري اسلامي است... و مشروعيت هر نوع حكومت ديني را زير سؤال مي برد.» اين گزارش هنگامي منتشر شد كه «محمد خاتمي» سخت مشغول مبارزات انتخاباتي براي هشتمين دوره رياست جمهوري بود و از قضا «جامعه مدني» را به عنوان شعار تبليغاتي اش برگزيد! زيرساخت هاي پروژه جامعه مدني از سال .1988م در «مركز مطالعات دموكراسي» دانشگاه وست مينستر لندن توسط «جان كين» (نظريه پرداز سرويس اطلاعات خارجي انگليس، MI6) باز توليد گشت و با آغاز دهه 1370 به پروژه اصلي روشنفكران سكولار ايران بدل شد. «بنياد مطالعات ايران» كه به رياست «اشرف پهلوي» در واشنگتن. دي.سي فعال است، از محافل برجسته اي بود كه از سال 1372 در فصلنامه «ايران نامه» پروژه جامعه مدني را از اين مركز انگليسي اقتباس كرد و تحقق آن را شرط لازم فروپاشي ايدئولوژيك نظام جمهوري اسلامي دانست. پژوهشگران اين بنياد، مانند «علي بنوعزيزي» و «هوشنگ اميراحمدي» اعتقاد داشتند كه ساختارهاي جامعه مدني به گسترش سكولاريسم در ايران كمك مي كند و تنها نيرويي كه توان انجام اين «مأموريت» را دارد، اعضاي حلقه كيان (موسوم به روشنفكران ديني) هستند. حتي گروهك هايي مانند سازمان فدائيان خلق (اقليت) نيز با كنار نهادن مشي و مرام تروريستي، خود را هوادار «جامعه مدني» جا زدند. استدلال آنان كه 14 مرداد 1371 به قلم «بهروز خليق» در ماهنامه «كار» منتشر شد، اين بود كه پروژه جامعه مدني بايد نقطه آغاز براندازي نرم جمهوري اسلامي تلقي گردد؛ مبارزه اي كه اين بار ماحصل «تحولات فكري در بخشي از نيروهاي درون نظام مانند محمد خاتمي است.» در نيمه اول دهه 1370، اجماعي گسترده ميان محافل اروپايي و آمريكايي پيرامون تحقق «جامعه مدني» در ايران شكل گرفت و يك كمپ سياسي قدرتمند آن را پشتيباني مي كرد. اركان بنيادي اين كمپ را «مركز مطالعات دموكراسي» انگليس، «شوراي روابط خارجي» آمريكا و «انجمن سياسي خارجي» آلمان مي ساختند و جلسات منظمي را براي رايزني با كساني كه به «اصلاح طلبان» شهره شده بودند برگزار كردند. چهره پنهان رايزني ها در آن هنگام، «جان كين» بود. او كه از سال 1374، در پوشش استاد كرسي «جامعه مدني» دانشگاه «وست مينستر» انگلستان تعامل خود را با «حسين بشيريه» و «عبدالكريم سروش» آغاز كرد، پس از دوم خرداد 1376 بارها به تهران آمد. سروش و بشيريه، سال ها در انگليس اقامت داشتند و در دهه 1370، يك پاي آنان در مركز پژوهشي لندن و يك پاي ديگرشان در حلقه هاي سياسي ايران بود. از سال 72، سروش در «حلقه كيان» مأمور تبليغ پروژه جامعه مدني به عنوان اصلي ترين «مسأله روشنفكران ايران» شد و از سال 73، بشيريه نيز در «مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري» آن را در قالب «پروژه توسعه سياسي» صورتبندي نمود. هدف اين پروژه، دگرگون ساختن ماهيت جمهوري اسلامي از درون نظام و «گذار به دموكراسي» بود. از دل اين دو محفل، در سال 1374 «حلقه آئين» با محوريت «محمد خاتمي» متولد شد كه سروش، بشيريه، حجاريان، تاج زاده، ابطحي، كديور و مجتهد شبستري از اعضاي اصلي آن به شمار مي رفتند؛ حلقه اي كه بعدها شعار و سياست هاي خاتمي را براي شركت در انتخابات رياست جمهوري 2 خرداد 1376 بر محور «گفتمان جامعه مدني» صورتبندي كرد. تا سال 1375، چهره هاي برجسته اين سه حلقه در پوشش فرصت هاي مطالعاتي و بورس هاي پژوهشي بيشترين سفر رابه ايالات متحده، انگلستان و آلمان داشتند كه جنجالي ترين آن، سخنراني محرمانه «عبدالكريم سروش» در «انجمن سياست خارجي» آلمان در سال 1374 بود. افشاي اين رايزني هاي محرمانه، واكنش هاي فراواني را در ايران برانگيخت. چنين فعاليت هايي، گاهي با اعتراض طيفي از شخصيت هاي آكادميك مواجه نيز مي شد. مثلاً در اسفند 1374، اساتيد «كالج استير» در ويرجينيا با انتشار پژوهشي اعلام كردند كه روشنفكران ايراني، اقتباسي ناقص و پرغلط از معنا و مبناي جامعه مدني انجام داده اند و «تئوري هاي آنان فاقد حداقل استانداردهاي علمي و اصول معتبر فلسفي است.» روزنامه كيهان در آن ساليان، اين رويكرد را با حساسيتي عميق تر و از منظري جامع تر دنبال مي كرد. «حسين شريعتمداري» بارها در مقالات خود هشدار داد كه مبلغان تئوري كهنه «جامعه مدني»، مباحثات علمي را بازيچه منافع و مطامع سياسي خود ساخته اند. او فاش كرد كه روشنفكران حامي خاتمي براي «جعل» وجهه اي علمي براي خود و پروژه سياسي شان، حتي دست به «جعل» نامه حمايتي اسلام شناسان بزرگ مي زنند. «حامد الگار» از بزرگترين اسلام شناسان معاصر و استاد دانشگاه بركلي، در 16 مرداد 1375 با ارسال نامه اي خطاب به شريعتمداري، رويكرد او را تصديق كرد و نوشت: «اين افراد ]در ماهنامه كيان[ زير پرده روشنفكري و تجدد و اصلاح ديني، در پي براندازي اساس جمهوري اسلامي هستند.» پاسخ به اين انتقادات را ماهنامه «پر» (چاپ آمريكا) به سرعت در ويژنامه تابستاني خود منتشر كرد؛ نشريه اي كه گردانندگان آن ايراني تبارهاي صهيونيست مانند «رويا حكاكيان»، «رامين احمدي» و... هستند و به نحوي علني با لابي هاي امنيتي اسرائيل در آمريكا براي براندازي نرم جمهوري اسلامي تعامل دارند. اين ماهنامه در شماره 127 خود نوشت در پروژه «جامعه مدني» كه روشنفكران سكولار در ايران دنبال مي كنند، به هيچ وجه بحث علمي و فلسفي موضوعيت ندارد. اينكه آنان «بي سواد» هستند يا نه، مهم نيست، بلكه مهم، فرجام پروژه آنان است، «چون نتايج ناشمرده، پنهاني و خطرناكي براي حكومت اسلامي ايران دارد.» در اوج اين مباحثات، تابستان 1375 نامزدي «محمد خاتمي» در انتخابات رياست جمهوري مطرح گشت و با پيروزي او در 2 خرداد 1376، اين پروژه جامعه مدني به اقتدار سياسي رسيد. تيم سياسي خاتمي كه اعضاء همان حلقه هاي سه گانه بودند و اعضاء «سازمان مجاهدين انقلاب» اكثريت آن را تشكيل مي دادند، وظيفه نهادينه ساختن گفتمان «جامعه مدني» را با بهره از ابزارها و امكانات دولت اصلاحات برعهده گرفت. با اين حال، خيلي زود در سال 1380، بحران به سراغ اصلاح طلبان آمد و با كاهش چشمگير مقبوليت اجتماعي مواجه گشتند. آنان، گويي ياد جمله معروف «لنين» افتادند كه «چه بايد كرد؟» صلاح طلبان راديكال براساس تئوري «سرمايه اجتماعي» از «فرانسيس فوكوياما» كه تابستان سال 1376 در آمريكا منتشر شد، كوشيدند تا يك پايگاه اجتماعي را براي پروژه «جامعه مدني» نهادينه كنند؛ پايگاهي كه «نيروي سازماني» اصلاح طلبان در ايران باشد و قدرت «بسيج توده ها« را به نفع پروژه هاي آنان بيابد. از اين رو، «سعيد حجاريان» در سال 1377 از «محمد خاتمي» خواست تا هر چه سريع تر دستور برگزاري انتخابات «شوراهاي اسلامي شهر و روستا» را صادر كند. آنان هدف خود را از احياء اين انتخابات، پديدآوردن يك «دموكراسي مشاركتي» و گسترش «فرهنگ جامعه مدني» اعلام كردند، اما به دنبال مصادره منابع كلان اقتصاد شهري و روستايي و روزنه هاي جامعه بودند تا سكولاريسم را در كل سطوح اجتماعي و فرهنگي گسترش دهند. عليرغم اينكه چهره هاي شاخص اصلاح طلبان مانند «عبدالله نوري» و «سعيد حجاريان» اين پروژه را در دوره اول شوراها مديريت مي كردند، اما با آغاز دهه 1380، نظرسنجي ها از كاهش چشمگير مقبوليت گفتمان «جامعه مدني» در ميان مردم حكايت داشت. «سعيد حجاريان» روايت مي كند كه سال 1380 در گفتگويي خصوصي به «محمد خاتمي» گفت اصلاحات به سبب «فقدان نيروي اجتماعي» در حال فروپاشي است. او از رئيس دولت اصلاحات خواست كه همزمان، نقش «رهبر اپوزيسيون» را نيز بازي كند تا «جنبش، بي سر نشود» و نميرد. خاتمي به حجاريان پاسخ داد كه از «سرنوشت بني صدر» مي ترسد و گفت: «من نمي خواهم مثل بني صدر شوم. چون بني صدر مي گفت كه در دنيا فقط من هستم كه هم رئيس جمهورم و هم رئيس اپوزيسيون.» پس از اين جلسه، كار گروهي در «دفتر مطالعات سياسي وزارت كشور» با حضور «حسين بشيريه» و «سهراب رزاقي» تشكيل شد تا از نگاه جامعه شناسي سياسي به تحليل «آينده جامعه مدني در ايران» بپردازد. بشيريه پيشنهاد كرد كه دولت بودجه مستقلي براي «نهادسازي مدرن مدني» اختصاص دهد تا با گسترش «ان.جي.او»ها (نهادهاي مردم بنياد!) يك نيروي اجتماعي براي اهداف پروژه اصلاح طلبان سازمان داده شود. با اين حال، بشيريه نتيجه گرفت كه گذار «آرام» به دموكراسي براي تحقق «جامعه مدني» ممكن نيست و نظام سياسي ايران بايد به شكلي «مسالمت آميز» توسط دولتمردان اصلاح طلب دگرگون گردد. «سهراب رزاقي» كه در اين كار گروه به عنوان يكي از اعضاء وزارت كشور دولت خاتمي فعال بود، بعدها اعتراف كرد كه مبلغ 436 هزار يورو از بودجه دولت هلند براي «آموزش فعالان جامعه مدني در ايران» پول دريافت كرده است؛ بودجه اي كه براي تشكيل و تربيت يك «نيروي سازماني» جهت پيشبرد پروژه «كودتاي مخملي» در ايران بود. از ابتداي سال 1381، گزارش هاي پژوهشكده «سازمان جاسوسي سيا» (NED) ناظر به شكست اصلاح طلبان در ايران بود. بنابراين، از سال 1381 تا سال 1383، دو تن از فيلسوفان بزرگ اروپا و آمريكا براي ارزيابي «چشم انداز جامعه مدني» به ايران آمدند. ارديبهشت1381، ابتدا «يورگن هابرماس» با ميزباني دولت اصلاحات براي سفري 10روزه، از آلمان به ايران آمد. او برجسته ترين فيلسوف آلماني و مشهورترين نظريه پرداز «نافرماني مدني» به شمار مي رود كه براي ارزيابي موقعيت پروژه آمريكايي «گذار به دموكراسي» از چين تا ايران را پيموده است. هابرماس، شامگاه 26ارديبهشت 1381، به منزل «محسن كديور» در محله قيطريه تهران رفت تا براي رايزني با اصلاح طلبان در جلسه اي خصوصي با «سعيد حجاريان»، «محمد مجتهد شبستري» و... شركت كند؛ جلسه اي كه حضور «محمد خاتمي» نيز در آن پيش بيني شده بود. او همچنين با «عليرضا بهشتي» كه هنگام انتخابات 22خرداد 1388 در پروژه مبارزه مدني اصلاح طلبان به عنوان مشاور عالي «ميرحسين موسوي» ايفاي نقش كرد، چندين ديدار داشت. هابرماس در اين رايزني ها از عزم اصلاح طلبان براي استقرار حكومت غيرديني در ايران سؤال كرد و آنان گفتند كه «قدم به قدم پيش مي رويم.» عنوان «انقلابيون مايوس» لقبي است كه هابرماس به اين اصلاح طلبان (از سعيد حجاريان تا عليرضا بهشتي) مي دهد و اعتقاد دارد «آنان از انقلاب اسلامي بريده اند.» او دربرآوردي كه به ميزبان خود «عطالله مهاجراني» (به نمايندگي از رئيس جمهور خاتمي) ارائه كرد، گفت «به تدريج ناآرامي هايي در ايران رخ خواهد داد» و اصلاح طلبان بايد با «نهادسازي دموكراتيك» به تجميع نيرو بپردازند تا آمادگي يك «مبارزه مدني» را داشته باشند! از نگاه هابرماس، دانشگاه ها و احزاب دو ركن اصلي براي زمينه سازي «مبارزات مدني» و «گذار به دموكراسي» بودند. از اين رو، اصلاح طلبان «مطالعه فرآيند دموكراتيزاسيون» را به يك پروژه رسمي آكادميك تبديل كردند! «حسين بشيريه» در دانشگاه تهران و «عليرضا بهشتي» به همراه «محسن كديور» در «دانشگاه تربيت مدرس» بخشي از اين پروژه را پيش بردند. براي نمونه در سال 1383، پايان نامه دكتراي علوم سياسي «جواد اطاعت» در «دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران» به بررسي چگونگي ايجاد تغييرات دموكراتيك در جمهوري اسلامي از راه مبارزات انتخاباتي اختصاص يافت كه يك رونويسي شبه علمي از «استراتژي براندازي قانوني» است. اطاعت كه آن هنگام «مشاور وزير كشور» در دوره وزارت موسوي لاري بود، به منظور مشاركت در تحقق اين استراتژي، سال 1388 از «حزب اعتماد ملي» به اردوگاه انتخاباتي «ميرحسين موسوي» منتقل شد. از سوي ديگر، «حزب مشاركت ايران» نيز به پيشنهاد حجاريان، 40جلسه را براي طراحي مدل جديد «گذار به دموكراسي» برگزار كرد. اين نشست ها با حضور اعضاء گروهك هاي «نهضت آزادي» و «ملي- مذهبي ها» تحت عنوان «تا دموكراسي» از بهمن 1382 آغاز گشت و به تدوين يك منشور عملياتي براي «نهادسازي مدني» و «دموكراتيزاسيون» انجاميد. از سال 1383، «شوراي روابط خارجي آمريكا» در تكاپوي ارائه مدل جديدي براي پروژه «اصلاحات در ايران» بود و اين مدل نيز تحت تأثير فلسفه عملگرايي (پراگماتيسم) از «ريچارد رورتي» شكل گرفت. رورتي را به عنوان «بزرگترين فيلسوف آمريكا» مي شناسند، اما يكي از قديمي ترين رهبران عمليات سري «سازمان اطلاعات مركزي آمريكا» در حوزه انديشه است كه از دهه 1950، به كادر مديريت پروژه موسوم به «جنگ هاي كثيف روشنفكري» در CIA پيوست. «علي ميرسپاسي» (عضو شوراي سردبيري فصلنامه كنكاش، چاپ نيويورك) نخستين كسي است كه براي «حزب مشاركت ايران» به شرح استراتژي عمل گرايانه رورتي با هدف فهم سياست هاي جديد آمريكا پرداخت. از سال 1382، «خشايار ديهيمي» نيز در انتشارات «طرح نو» (به مديريت حسين پايا) با ترجمه تئوري هاي سراسر فاشيستي رورتي، به عنوان مبلغ راهبردهاي اين جاسوس كهنه كار براي «فروپاشي ايران» ظاهر گشت. سرانجام، جمعه شب 22خرداد 1383، «ريچارد رورتي» براي اقامتي 2روزه وارد تهران شد تا با همكاري «داريوش شايگان» و «رامين جهانبگلو» از نزديك به ارزيابي وضعيت اصلاح طلبان بپردازد. وقتي او به ايران آمد، با 2شكست اصلاح طلبان در انتخابات شوراهاي دوم و مجلس هفتم روبرو شد. در واقع پروژه جامعه مدني شكست خورده بود. رورتي به اصلاح طلبان گفت كه «گذار به دموكراسي» محصول بحث هاي روشنفكري و فلسفي در باب «بازسازي سنت» و «اصلاح دين» نيست بلكه نيازمند اتكاء محض به سنت هاي آمريكايي و پيروي از فلسفه عمل گرايي (پراگماتيسم) است. از نگاه رورتي بايد با گسترش نهادهاي دموكراتيك، يك «نيروي اجتماعي سازمان يافته» را براي «مبارزات مدني» تربيت كرد تا آنان در «يك لحظه تاريخي» ]كودتا[ دموكراسي آمريكايي را حاكم كنند. استراتژيست هاي غربي، اصلاح طلبان را به اجماع پيرامون اتخاذ راهبرد «مبارزه مدني» رساندند، اما «شاه كليد» پروژه نزد يك تئوري پرداز انگليسي بود. آيا او نيز به تهران خواهد آمد؟ نويسنده:پيام فضلي نژاد

------------------

دست کم 8 نفر از مقامات امنیتی و جاسوسی کشورهای انگلیس، آمریکا، هلند و ... تحت پوشش های دانشگاهی، رسانه ای و دیپلماتیک وارد تهران شدند.

»» اگر در خرداد 1383، ریچارد رورتی در کسوت مغز متفکر سازمان CIA و «بزرگترین فیلسوف آمریکا» در تهران میهمان اصلاح طلبان بود، این بار پرفسور "جان کین" به ایران آمد تا آخرین دستورالعمل های «کودتای مخملی» را به «سعید حجاریان» منتقل کند!

»» "کین" کسی است که هم مغز متفکر «سرویس اطلاعات خارجی انگلستان» (MI6) به شمار می رود و هم صاحب لقب «موثرترین متفکر بر تئوری سیاسی انگلیس» است.

»» جان کین از سال1994، در «مرکز مطالعات دموکراسی لندن»(CSD) پروژه «جامعه مدنی ایران» را پایه گذاشت. او در دوره ریاست جمهوری خاتمی، پس از آشوب های 18 تیر 1378 به تهران آمد.

»» "جان کین" تحت پوشش مبادلات آکادمیک میان «مرکز مطالعات دموکراسی لندن» و «دانشگاه مفید» وارد تهران شد و روز 27 مهر 1378 برای ملاقات با آیت الله «عبدالکریم موسوی اردبیلی» به قم رفت.

»» بار دیگر، "جان کین" در پاییز 1383 به ایران آمد. وقتی او پا به تهران گذاشت که «عبدالکریم سروش» و «حسین بشیریه» نیز از دیدار با «جرج شولتس» (وزیر خارجه سابق آمریکا) و «فرانسیس فوکویاما» (استراتژیست پنتاگون) به ایران بازگشته بودند.

»» کین اعتقاد داشت که در کنار این نیرو (NGOها)، اصلاح طلبان باید یک شبکه چند قطبی از رسانه های اینترنتی و... را بسازند تا از طریق مصادره افکار عمومی، انتخابات را «مهار» کنند.

»» ...

 

در 9 ماه منتهی به سوم تیر1384، دست کم 8 نفر از مقامات امنیتی و جاسوسی کشورهای انگلیس، آمریکا، هلند و ... تحت پوشش های دانشگاهی، رسانه ای و دیپلماتیک وارد تهران شدند. ماموریت آنان، تجدید ساختار و سازمان «فعالان جامعه مدنی» برای کمک به پیروزی اصلاح طلبان در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود.

اگر در خرداد 1383، «ریچارد رورتی» در کسوت مغز متفکر سازمان CIA و «بزرگترین فیلسوف آمریکا» در تهران میهمان اصلاح طلبان بود، این بار پرفسور «جان کین» به ایران آمد تا آخرین دستورالعمل های «کودتای مخملی» را به «سعید حجاریان» منتقل کند؛ کسی که هم مغز متفکر «سرویس اطلاعات خارجی انگلستان» (MI6) به شمار می رود و هم صاحب لقب «موثرترین متفکر بر تئوری سیاسی انگلیس» است. کین، انجام ماموریت های برون مرزی مهمی را در کارنامه امنیتی خود داشت که شرکت در عملیات فروپاشی حکومت های اروپای شرقی، یکی از آنان بود.
    در عصر جنگ سرد، سازمان های جاسوسی CIA و MI6 در ائتلافی راهبردی، یک «سیستم امنیتی واحد» را برای سرنگونی رژیم های «ضد سرمایه داری» ساختند که مرکز رهبری آن، «شورای برنامه ریزی روانی» (PSB) در آمریکا بود. از دهه 1980، این شورا برای براندازی حکومت های کمونیستی چکسلواکی، لهستان و ... استراتژی و شعار «تقویت جامعه مدنی» را برگزید و نخستین بار، تاثیر آن را در تبلیغات «جنبش همبستگی لهستان» آزمایش کرد. «شورای برنامه ریزی روانی» (PSB) در جستجوی مدلی جدید از «جامعه مدنی» بود؛ مدلی که یک «منطقه آزاد» برای سرمایه گذاری و نفوذ غرب باشد و از کانال آن، حکومت های ناسازگار با نظام سرمایه داری نابود گردند. این ماموریت به «جان کین» سپرده شد. او سال های 1973 و 1974 را در چکسلواکی سپری کرده بود و با انتشار کتابی در سال 1985، از جاسوسی مانند «واسلاو هاول» تصویر یک «رهبر صلح جو» و «مبارزی خشونت گریز» را ساخت. سپس، برای کنترل و ارزیابی پروژه «جامعه مدنی» در طرح براندازی حکومت لهستان، بارها به این کشور سفر کرد. سال 1988، با نشر کتاب «دموکراسی و جامعه مدنی»، مدلی ستیزه گر از جامعه مدنی را ارائه داد. یکسال بعد، چکسلواکی و لهستان کمونیستی فرو ریخت. در واقع؛ واژه «جامعه مدنی» پس از 130 سال غیبت و خاموشی در مغرب زمین، این بار برای استفاده در پروژه «براندازی نرم» به فلسفه سیاسی غرب بازگشت.

 


    «جان کین» از سال 1994، در «مرکز مطالعات دموکراسی لندن» (CSD) پروژه «جامعه مدنی ایران» را پایه گذاشت. او در دوره ریاست جمهوری خاتمی، پس از آشوب های 18 تیر 1378 به تهران آمد. اما این سفر، مصادف با 2 رویداد مهم دیگر نیز بود. از یک سو، حمله کم سابقه «حلقه کیان» و روزنامه های زنجیره ای به مبانی و اسوه های دینی ایرانیان اوج گرفته بود. «عبدالکریم سروش» در مصاحبه با نشریه «اکسپرس» گفت از «محمد خاتمی» خواسته که اجازه دهد در دانشگاه ها و مطبوعات مبانی مسلم دینی نقد و در صورت لزو م طرد شود تا بتوان «جامعه مدنی» را مستقر کرد. اتفاقا این اتفاق در حال وقوع بود. هفته نامه «راه نو» نوشت «مخالفت محققانه با دین، کفر نیست» و مجله «کیان» ارتداد را «حق طبیعی هر فرد» می دانست. از سویی دیگر، پروژه ساختن «گاندی مسلمان» و «واسلاو هاول ایران» آغاز شده بود و اصلاح طلبان، «محمد خاتمی» را شایسته این القاب می دانستند.


    از نیمه پنهان سفر «جان کین» در چنین موقعیتی، یک مقام بلندپایه امنیتی رازگشایی کرد. براساس اسنادی که «مایکل برانت» (معاون سابق سازمان سیا) در کتاب Plan to Divide and Desolate Theology A فاش کرد، آن هنگام سازمان CIA و سرویس MI6 پروژه مشترکی را به نام «طرح براندازی تشیع تا سال 2010» تعقیب می کردند که نخستین هدف آن «فروپاشی انقلاب اسلامی ایران» بود. مبلغ 40 میلیون دلار از بودجه 900 میلیون دلاری این پروژه، به «مبادلات آکادمیک» مراکز اسلام شناسی غرب با حوزه ها و دانشگاه های اسلامی اختصاص یافت. هدف از گسترش این مبادلات، جمع آوری اطلاعات حیاتی، شناسایی و شکار جاسوس، نفوذ در مراکز دینی و تقویت روشنفکران لیبرال برای تبدیل تشیع به یک «مکتب درویشی محض» تا سال .2010م (یعنی تا 1389هـ.ش!) بود. یکی از اهداف این پروژه در ایران، ایجاد موج فراگیر تبلیغاتی پیرامون «تحریفات تاریخی اسلام»، «هویت غیر سیاسی تشیع» و «نسبت دین و جامعه مدنی» بود تا به دینداران القا شود که تنها «اسلام سکولار» ضامن حیات «جامعه مدنی» است.

««موسوی اردبیلی

 

  »» دیدار میرحسین موسوی با عبدالکریم موسوی اردبیلی

«جان کین» گویی مرد پروژه های مشترک بود. او تحت پوشش مبادلات آکادمیک میان «مرکز مطالعات دموکراسی لندن» و «دانشگاه مفید» وارد تهران شد و روز 27 مهر 1378 برای ملاقات با آیت الله «عبدالکریم موسوی اردبیلی» به قم رفت. کین، رایزنی های بسیاری را با مشاوران رئیس جمهور خاتمی، مقامات «حزب مشارکت ایران»، اعضای حلقه «کیان» و برخی روحانیون اصلاح طلب انجام داد که جزئیات آن مذاکرات، «محرمانه» مانده است. بار دیگر، «جان کین» در پاییز 1383 به ایران آمد؛ هنگامی که دیگر پروژه «جامعه مدنی» شکست خورده بود. وقتی او پا به تهران گذاشت که «عبدالکریم سروش» و «حسین بشیریه» نیز از دیدار با «جرج شولتس» (وزیر خارجه سابق آمریکا) و «فرانسیس فوکویاما» (استراتژیست پنتاگون) به ایران بازگشته بودند. از رهگذر این دیدارها، مقامات ایالات متحده قصد پیشبرد پروژه «لهستانیزه کردن ایران» را داشتند؛ پروژه ای که از مدل «جنبش همبستگی لهستان» اقتباس شد و البته تئوریسین انگلیسی آن هم در تهران بود.
    در پاییز 1383، «جان کین» با ماموریت ایجاد یک «هسته مادر» برای «کودتای مخملی» به ایران آمد و یک کارگاه آموزشی را نیز برگزار کرد. در بانک اطلاعاتی «مرکز تحقیقات سیاست های علمی کشور» این کارگاه با نام «دوره آموزشی گذار به مردم سالاری» ثبت شده است. او جلسات متعددی با رهبران «حزب مشارکت ایران» برگزار کرد، اما با «سعید حجاریان» به دیدار و گفتگویی طولانی نشست. در این ملاقات، کین آخرین دستورالعمل های «براندازی نرم» و مدل های «دموکراتیزاسیون» را به حجاریان انتقال داد. راهبردهای کین چنان برای حجاریان شگفت انگیز بود که وی با شرح آن در یکی از جلسات حزب مشارکت گفت «ما در تئوری دموکراسی هم عقب مانده هستیم!» کین، بیشتر به «براندازی قانونی» از راه انتخابات تمایل داشت. پیشنهاد کرد که دولت با حمایت ویژه مالی از سازمان های غیر دولتی، رسانه های مستقل و نهادهای مدنی، سریعاً و به هر وسیله ای عرصه عمومی (جامعه) را فتح کند. او معتقد بود هر NGO یک «آزمایشگاه کوچک» برای جامعه مدنی است که نه تنها حساسیت کسی را برنمی انگیزد، بلکه خیلی راحت می تواند کارهای خود را در حاشیه امن پیش ببرد. وقتی تعداد این آزمایشگاه های کوچک زیاد شود، حکومت با چالش مواجه می شود و به تدریج باید عرصه را به آنان واگذار کند. چنانچه پروژه دولتی جامعه مدنی از رژیم شکست بخورد، این NGOها به عنوان یک منجی، «مبارزه مدنی» را علیه رژیم آغاز می کنند و وارد عمل ]کودتای مخملی[ می شوند. کین اعتقاد داشت که در کنار این نیرو، اصلاح طلبان باید یک شبکه چند قطبی از رسانه های اینترنتی و... را بسازند تا از طریق مصادره افکار عمومی، انتخابات را «مهار» کنند.
    با بازگشت شاه کلید انگلیسی به لندن، یک شوک بزرگ رخ داد. آیا این شوک سبب بازگشت اصلاح طلبان به قدرت می شد؟

 

در وزارت كشور چه گذشت؟! هفته نامه انگليسي «نيواستيتسمن» روز 25 بهمن 1383 ويژه نامه اي را تحت عنوان «ايران: هر آنچه را مي خواهيد حالا بدانيد» منتشر كرد. در نوشتار سوم اين ويژه نامه «گاي دينمور»، گزارشگر امور ديپلماتيك «فايننشال تايمز» نوشت: «واشنگتن درباره حمله نظامي به ايران دچار سردرگمي شده، اما بهترين راه حل، فروپاشي حكومت جمهوري اسلامي از درون است. كاندوليزا رايس به دنبال يك فرايند طولاني فرسايش رژيم ايران است كه با حمايت مخالفان رژيم ايران آغاز مي شود.» چه كساني اميد آمريكا در ايران براي اجراي پروژه «فروپاشي از درون» بودند؟ «محمد خاتمي» در دولت اصلاحات، زمينه ها و ظرفيت هاي «فروپاشي از درون» را تقويت كرد و «وزارت كشور» يك «شبكه اجتماعي» تربيت شده را تحويل «مركز اطلاعات سازمان ملل متحد» داد. اين شبكه تحت نام «مركز توانمندسازي سازمان هاي جامعه مدني» شناخته مي شد و تيرماه 1381، «عبدالواحد موسوي لاري» آن را در «وزارت كشور» پايه نهاد؛ مركزي كه از امكانات، ارتباطات و حمايت گسترده مالي «مركز اطلاعات سازمان ملل متحد» در تهران برخوردار گشت. مديريت اين مركز را به «سهراب رزاقي» سپردند. او در دوران رياست جمهوري خاتمي، مدير كل «دفتر مطالعات سياسي وزارت كشور» و عضو «كميسيون سياسي هيئت دولت» بود و از سوي «عبدالله رمضان زاده» (سخنگوي خاتمي) و «سعيد حجاريان» (مشاور سياسي خاتمي) حمايت مي شد. پروژه اين مركز، بر محور «آموزش مدني» به شهروندان و براساس شاخص هاي «سازمان ملل» براي «گذار ايران به نظام دموكراتيك» شكل گرفت. تا سال 1384، اين مركز در بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ، براي دختران و پسران جوان «كارگاه هاي آموزشي» برگزار كرد و از رهگذر ارتباط با «كيان تاجبخش» (جاسوس سيا) از تجربيات و منابع «بنياد جرج سوروس» بهره مي گرفت. تمركز اصلي اين مركز معطوف به «تقويت فمينيست هاي سكولار»، «فعالان لائيك حقوق بشر» و «ايجاد زيرساخت هاي رسانه اي جامعه مدني» بود و ساختار آن براساس تئوري هاي مغزهاي متفكر CIA و MI6 (يورگن هابرماس، ريچارد رورتي و جان كين) بنا گشت. رزاقي در اين مركز، از امكانات وسيع «مركز پژوهش هاي مجلس ششم» و نمايندگان اصلاح طلب آن براي پيشبرد ماموريت هاي مطالعاتي خود استفاده مي كرد. اين شبكه چندقطبي، از نگاه آمريكايي ها پتانسيلي براي ايجاد يك «نيروي سازماني» جهت انجام پروژه «كودتاي مخملي» در ايران بود. تعامل اين شبكه با ضدانقلابيون ساكن هلند سبب شد كه كشور هلند نيز به نحو رسمي وارد فرآيند «براندازي نرم» جمهوري اسلامي شود و در كنار اتحاد سازمان CIA و سرويس MI6 جاي گيرد. روز 9 ارديبهشت 1384، «فرح كريمي» (نماينده حزب سبزها در پارلمان هلند) در پوشش سفري ديپلماتيك وارد ايران شد تا در آستانه نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، با مقامات ارشد دولت اصلاحات به رايزني بپردازد. كريمي كه در دهه 1360 عضو شاخه نظامي گروهك تروريستي منافقين بود، از ابتداي دهه 1380 با «روزنامه ايران» (ارگان رسمي دولت خاتمي) ارتباط و همكاري داشت. وي در اين سفر با «رجبعلي مزروعي» و ديگر مديران «انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران» ديدار كرد و با آنان توافقنامه اي را براي برگزاري يك كارگاه آموزشي «مبارزه مدني» (تحت پوشش آموزش روزنامه نگاري مدرن) در آمستردام (پايتخت هلند) امضاء نمود. او همچنين با «سعيد حجاريان» و رهبران «حزب مشاركت ايران» بيش از 3 ديدار محرمانه برگزار كرد، اما رايزني هاي اصلي او با گروهك هاي «فمينيست راديكال» بود. در اين رايزني ها، «فرح كريمي» يك طرح جامع را در اختيار «شيرين عبادي» گذاشت و پيشنهاد كرد كه «زنان فمينيست» از استراتژي جامعه مدني كه در «طرح خاورميانه بزرگ آمريكا» تبيين و تشريح شده است، پيروي كنند. طرح جامع كريمي به تاسيس «كمپين يك ميليون امضاء» منجر شد كه به نحوي آشكار وظيفه توليد و توزيع «فحشاي عريان» در ايران را برعهده دارد. پس از سفر «فرح كريمي»، پارلمان هلند در بهار 1384 بودجه اي سالانه به ارزش 15 ميليون يورو را براي حمايت از «پلوراليسم رسانه اي در ايران» تصويب كرد تا خرج نهادهاي حامي «براندازي نرم» در ايران گردد. 436 هزار يورو از آن توسط موسسه هيفوس (رابط سازمان اطلاعات هلند با نهادهاي مدني) در اختيار «سهراب رزاقي» (مقام سابق وزارت كشور) قرار گرفت. نزديك به يك ميليون يورو از اين بودجه نيز به يكي از نزديكان «محمد خاتمي» پرداخت شد؛ كسي كه سال ها مسئوليت انتشار «بولتن محرمانه» رئيس جمهوري را برعهده داشت و اكنون با ارتزاق از بودجه براندازي دولت هلند، نشريه الكترونيكي «روز آن لاين» را در اروپا مديريت مي كند. همزمان با مصوبه پارلمان هلند، «ريچارد باچر» (سخنگوي وزير خارجه آمريكا) نيز اعلام كرد كه دولت ايالات متحده يك بودجه 3 ميليون دلاري را براي سازمان هاي غيردولتي و مدني و... در داخل ايران تخصيص داده است، اما پس از شكست اصلاح طلبان در سوم تير 1384، ناگهان روند حمايت هاي مالي آمريكا از نيروهاي سابق دولت خاتمي شتاب گرفت. روز 27 بهمن 1384، «كاندوليزا رايس» در كنگره آمريكا خواهان افزايش 75 ميليون دلاري «بودجه براندازي نرم ايران» شد. او گفت كه 10 ميليون دلار از اين بودجه خرج «قدرت بخشيدن به جامعه مدني ايران» و «آموزش مدني» سازمان هاي صنفي و سياسي داخل ايران خواهد شد. مبلغ 15 ميليون دلار به فعاليت هاي اينترنتي ايرانيان براي «سازماندهي مدني» آنان اختصاص خواهد يافت. وزير خارجه آمريكا اعلام كرد كه الگوي ما براي دموكراسي سازي در ايران، تجارب «لهستان» و «جنبش همبستگي» در اين كشور است. چندي بعد از سخنان رايس، «بنياد باران» به كانوني براي تدوين و تحليل استراتژي «لهستانيزه كردن ايران» بدل گشت و به بومي سازي تئوري هاي كودتاي مخملي در ايران روي آورد؛ بنيادي كه «محمد خاتمي» موسس و رئيس آن بود. از اين مقطع، كانون هاي تبليغاتي و محافل عملياتي براي زمينه سازي «كودتاي مخملي» فعال تر شدند. پيش از اين، «انتشارات روزنه» در سال 1381 اثري از «ساموئل هانتينگتون» را روانه بازار كتاب نمود كه به «كتاب مقدس براندازان» مشهور است. سال 1383، «محمدجواد مظفر» ترجمه كتابي از «پل بروكر» را منتشر كرد كه يك نقشه عملياتي براي براندازي نرم بود. «نشر نگاه معاصر» كه از سال 1380 تئوري هاي دموكراسي سازي از «حسين بشيريه» را منتشر مي كرد، تا سال 1387 نيز 3 كتاب ديگر وي را با محور چگونگي براندازي رژيم هاي غيردموكراتيك انتشار داد. در سال 1386، «محمدعلي كديور» براي «انتشارات گام نو» به ترجمه تاريخچه تئوري هاي «فروپاشي از درون» پرداخت و كتاب «گذار به دموكراسي» را چاپ كرد. در اين ميان، انتشار كتاب «جامعه مدني، مبارزه مدني،» توسط «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» شگفت انگيز بود. اين كتاب كه چكيده و گزيده مجموعه آثار «جين شارپ» (پدر كودتاهاي مخملي) و «رابرت هلوي» (افسر سازمان سيا) است، با ترجمه «مهدي كلانترزاده» و زير نظر «شهلا لاهيجي» انتشار يافت. از سال 1384 تا سال 1386، بيش از 4 كارگاه آموزشي براي اصلاح طلبان در آمستردام، دوبي و دهلي نو برگزار شد كه بودجه آن را هلند و آمريكا تامين كردند. 21 عضو انجمن صنفي روزنامه نگاران- كه برخي از آنان از خبرنگاران ويژه خاتمي بودند- در آبادان 1385 به آمستردام سفر كردند تا در كارگاهي آموزشي زير نظر «فرح كريمي» و «اليزابت چني» (دختر معاون وقت رئيس جمهور آمريكا) شركت كنند و آخرين تكنيك هاي جنگ نرم را فراگيرند. 7 بهمن 1385 نيز 3 تن از زنان فمينيست كه در كمپين گسترش فحشا(يك ميليون امضاء!) فعال بودند، قصد سفر به دهلي نو را داشتند تا با يك عضو گروهك تروريستي «فدائيان خلق» به نام «مينا سعدادي» ملاقات و رايزني كنند. پيام فضلي نژاد

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان انتشار لیست ثبت نام کنندگان انتخابات هیت مدیره نظام مهندسی استان گلستان قبل از تایید صلاحیت+اخبار نظام مهندسی ساختمان استان گلستان جمعه روز یک انتخاب مهم است/ اکثر دولتمردان روحانی در ستاد این نامزد اصلاح طلب مستقر شدند واکنش‌ها به مناظره دوم جلیلی و پزشکیان با نظرات پزشکیان درباره استادیوم رفتن زنان، فیلترینگ و مزایای نایب رییسی مجلس بیشتر آشنا شوید کاش برادر عزیزمان جناب آقای دکتر جلیلی، خاطرات مستند خود را برای اطلاع عموم منتشر می‌کرد با ستادی ملغمه‌ای و شترمرغی نه می‌توان برنامه اقتصادی منسجمی نوشت و نه می‌توان آن را به اجرا گذاشت. امروزه در نقطه حساس و بزنگاه تاریخی قرار داریم؛ برای ما جای تعارف و درنگ وجود ندارد این همان چیزی است که اصلاح‌طلبان دوست ندارند در مورد آن حرف بزنند./اکنون آن پایگاه رأی کجاست؟ اوضاع کشور در دولت پزشکیان قابل پیش بینی است/ منتظر باک‌های میلیونی بنزین باشیم؟ اولین مناظره مرحله دور دوم چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری یسعید جلیلی و پزشکیان در تلویزیون جزئیات جدید از قتل پنج نفر در روستای قزلجه از توابع شهرستان رزن همدان با سلاح گرم سند بر وقوع فجایع گسترده ی اقتصادی در مجموعه ی مدیریتی شیلات استان گلستان/ با عبرت از حواشی پرونده سه هزار میلیاردی شیلات بعنوان محصول عملکرد اصلاح طلبان با انتخاب کاندیدای اصلح و فسادستیز به عقب بر نگردیم +سند انتخابات ترسیم مسیر عدالت‌خواهی و مبارزه با فساد و تجلی عزت و اقتدار کشور است رئیس ستاد انتخابات گلستان: اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در گلستان/ بیش از ۵٩١ هزار تعرفه اخذ رای استفاده شد