الف:
نامه آقای کروبی جوری است انگار اگر به جای رهبری فعلی، شخص دیگری رهبر جمهوریاسلامی میشد، اوضاع بهتربود. بهتربود؟
گزینههای بدیل برای رهبری در سال ۶۸ مشخصاند. آقایان حاج احمد خمینی، آیتالله گلپایگانی، اکبر هاشمی رفسنجانی و یک گزینه هم شورای رهبری. به هرحال از فضا که قرار نبود رهبر بیاوریم! اصلا فکر کنیم چنانکه جناح چپ آنروز و اصلاحطلبان امروز میخواستند مثلا آقایان خاتمی و موسوی خوئینیها هم به این فهرست افزوده میشدند، واقعا کدامشان به لحاظ جمیع امور کشورداری، ایرانِ بهتری برای ما میساخت؟
ب:
نامه آقای کروبی جوری است انگار مصادرههای ابتدای انقلاب که بنیان بنیادهای دولتی در زمان امام را گذاشتند ربطی به بنیادهای فعلی ندارند. ربطی ندارند؟
بنیادهای تحت نظر رهبری و مورد نقد جناب کروبی نیز از زمان امامخمینی وجود داشتهاند. با این تفاوت که در طی این سالها و با مقداری خصوصیسازی اندکی از سرجمع سهم آنها در اقتصاد کشور کمتر شده. این رویه چرا در سالهای ابتدای انقلاب که اصلاحطلبان مدیریت ایشان را داشتند بلااشکال باشد و حالا محل اشکال؟
ج:
نامه آقای کروبی جوری است انگار مقوله حذف رقبای سیاسی در انتخابات سابقهای در دوران قبل از رهبری فعلی ندارد. سابقهای ندارد؟
در دهه اول انقلاب مهندس بازرگان و یاراناش در انتخابات رد صلاحیت نشدند؟ آیتالله شریعتمداری حصر خانگی نشد؟ نخستوزیر وقت [میرحسین موسوی] به رئیسجمهور وقت [سیّد علی خامنه ای] تحمیل نشد؟ هیاتهای گزینش و پاکسازی ادارات در کار نبودند؟ انقلاب فرهنگی در دانشگاهها نشد؟ [مسئول پاکسازی سروش و صادق زیباکلام بود!] حریم سفارتخانههای خارجی شکسته نشد؟ دکان همه مطبوعات مستقل و احزاب سیاسی تخته نشد؟ آنموقع که جناح راست آنوقت و اصولگرایان فعلی کارهای نبودند، چه کسانی در پی این اقدامات بودند؟
د:
نامه آقای کروبی جوری است انگار فرضیه کودتای انتخاباتی و تقلب در انتخابات سال ۸۸ برای همگان یا دستکم اکثریت پذیرفته و بدیهی است؟ پذیرفته و بدیهی است؟
نزدیک به هشتسال است که اغلب اصلاحطلبان بر مقوله تقلب در آن انتخابات اصرار میکنند. اما دلایل عرضه شده بر ادعایشان در همین سطح مدعای آقای کروبی است که اگر در دو انتخابات با فاصله ۴ سال در محل تولد ایشان آرایشان کمتر شده، حجتی است بر دستکاری در نتایج. وقت آن نرسیده که اگر دلایل محکمتری وجود دارد به پیشگاه ملت عرضه گردد ورنه چنانکه عقل و شرع میگوید پرونده این تهمت بسته و فرض بر صحت گذاشته شود؟
ه:
نامه آقای کروبی جوری است انگار اگر قصدی برای گشایش حصر وی و یارانشان بوده همگان ملتفت باشند که ایشان کوتاه نیامده و نرمشی یکجانبه است. و راهحل دیگری میتوان یافت. میتوان یافت؟
در این سالها هزاران نفر آواره شدند. چه بسیار که به زندان رفتند، از تحصیل منع شدند، کار و کسب و گاه خانوادهشان از هم پاشید. تحریمهای جدیدی بر تحریمهای بسیار قبلی افزوده شد. بیراه نیست اگر بگوییم حتی حمام خون شهروندان بیگناه در سوریه و عراق یکی از نتایج شکسته شدن تصویر اقتدار کشورمان در منطقه بود. بله آقای کروبی به سنت غیورمردان لُر سرسخت است و مانند نسلِ اول انقلابیون سازشناپذیر. اما چه دادیم؟ چه گرفتیم؟ کجا میرویم؟ کسی میداند؟
پایان
به گزارش آرمان پرس، اساساً نامه کروبی نوعی فرار روبه جلو و پاک کردن صورت مسئله بی کفایتی آقایانِ مسئول که 40 سال کشور در اختیارشان است، می باشد.
مسائل اقتصادی در ردیف وظایف رئیس جمهوری است که با رای مردم انتخاب می شود. اساساً اگر قرار بود که رهبری را مسئول اجرای همه امور "از بخشداری یک روستا تا امور کلان اقتصادی و معیشتی" بدانیم پس دیگر برای چه انتخابات برگزار می کنیم؟
جالب اینجاست که وقتی هم که رهبری تذکری به نهاد های اجرایی و دولت می دهد، این کار را دیکتاتوری رهبر و دخالت در امور دولت می نامند.
وظایف رهبری به صراحت در اصل 110 قانون اساسی آمده است. وظیفه عمده رهبری تعیین مسئولان نهادهای نظامی و نهادی همچون صدا و سیما و تبیین سیاست کلی کشور برای اجرا توسط دولت است. نمونه اش همین اقتصاد مقاومتی که 6 سال مکرراً به عنوان شعار سال انتخاب شده ولی دولت هیچ حرکتی در اینباره انجام نداده است.
نگاهی به تصدی افراد بر کشور در سالیان بعد از انقلاب بیندازیم؛ 8 سال دولت میرحسین موسوی، 8 سال هاشمی رفسنجانی ، 8 سال محمد خاتمی ، 8 سال محمود احمدی نژاد و از 92 تا الان هم حسن روحانی کشور در اختیارشان بوده و است.
وجه مشترک این 40 سال این است که تقریبا مدیران ثابت مانده اند و فقط از سازمانی به وزارتخانه ای دیگر کوچ کردند.
مثلا به سابقه بیژن زنگنه وزیر نفت حسن روحانی دقت کنید:
*معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت شهید رجایی
*وزیر جهاد سازندگی در دولت میرحسین موسوی
*وزیر نیرو در دولت هاشمی رفسنجانی
*وزیر نفت در دولت محمد خاتمی
*وزیر نفت دولت حسن روحانی
*۱۳۸۵ تا مرداد ۱۳۸۷ هم رئیس هیئت مدیره هپکو بوده است
مسئول امورات کشور از نفت تا بودجه از نهاد امنیتی همچون وزارت اطلاعات تا ورزشکاران المپیکی نهاد فربه و چاقِ دولت است. بیش از 90 درصد منابع کشور در اختیار دولت است اما همیشه روزگار ایشان و حامیانی همچون کروبی طلبکارند!