اما دولتهای نهم و دهم که در نتیجه عملکرد ضعیف و بعضا خیانت آمیز اصلاح طلبان و با شعار احیای ارزشهای دینی و انقلابی توجه مردم را به خود جلب نمود توانست ویژگی هایی مانند مردمی بودن ، استکبار ستیزی ، مبارزه با اشرافیت ، تلاش خستگی ناپذیر ، توجه به محرومین و ... را سر لوحه برنامه های خود قرار دهد و خدماتی را که در نوع خود بی نظیر و یا کم نظیر بود به ملت ارائه نماید .
احیای گفتمان انقلاب اسلامی (تعبیری که رهبر معظم انقلاب در باره دولتهای نهم و دهم به کار برد ) در دوران حاکمیت جریان اصول گرا نگرانی شدید دشمنان خارجی نظام و اصلاح طلبان آمریکایی را در پی داشت و فتنه بزرگ ، پیچیده و همه جانبه سال 88 در همین راستا شکل گرفت تا روند پر شتاب پیشرفت کشور و احیای گفتمان انقلاب اسلامی و نهایتا الگو شدن این نظام را متوقف نماید.
عنایت خداوند متعال و تدابیر حکیمانه نائب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بصیرت مثال زدنی مرُدم ولایت مدار کشور مان با عث ناکام ماندن فتنه گران و آشکار شدن چهره برخی از منافقان دوست نما گردید.
اینجا بود که دشمن پروژه دیگری را در دستور کار قرار داد تا بتواند شکست سنگین خود را در فتنه 88 به نوعی جبران نماید . این پروژه مراحل متعددی را در بر داشت که اهم آنها از این قرار است:
الف)دور کردن دولت اصول گرا از شعارهای گفتمانی :
این مرحله با نفوذ حلقه انحرافی در بدنه دولت و اطرافیان رئیس جمهور سابق پیگیری شد . برخورد با بهترین وزرای کابینه ، کشیده شدن دولت به حواشی سیاسی ،اقدامات پرهزینه با اهداف خواص ، خانه نشینی یازده روزه رئیس جمهور و ... از نتایج این مرحله بود .
ب)اعمال تحریمهای اقتصادی همه جانبه و ناجوانمردانه :
این تحریمها که از ناحیه استکبار جهانی به تحریمهای فلج کننده موسوم گردید با هدف جلو گیری از پیشرفتها و ناتوان جلوه دادن اصول گرایان و به زانو در آوردن نظام در برابر زیاده خواهی های دشمنان به اجرا در آمد .
ج)ایجاد در گیریهای بی اساس بین اصول گرایان :
دشمن توانست با استفاده از نقاط ضعف برخی از اصول گرایانی که در راس امور قرار داشتند دعواهای خانمانسوز و بی مبنایی را دامن بزند که نمونه هایي از آن را در مورد درگیریهای دوقوه مجریه و مقننه در یکی دوسال اخیر دولت دهم شاهد بودیم .
در اين میان با فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ، هرچند فشارهای اقتصادی و دعواهای اصول گرایان تا حدودی مردم را از جریان اصول گرا دلگیر کرده بود ولیکن زمینه برای بازگشت اصلاح طلبان فراهم نبود و نظر سنجی ها و تحلیل های دقیق ، از منفور بودن جریان اصلاحات به خاطر عملکرد نادرست هشت ساله و خیانتهای سال 88 حکایت می کرد.
اصلاح طلبان با پنهان شدن در پشت شعار اعتدال و استفاده از کاندیدایی که نه سوء سابقه اصلاح طلبان را داشت و نه تمایلی به شعار گفتمانی و نیز با سیاه نمایی مشکلات داخلی به بازگشت خود به صحنه سیاست امیدوار شدند.
البته با توجه به سوابق دکتر روحانی ،ابتداءً سوء استفاده گسترده جریان اصلاحات از ایشان بعید به نظر می رسید ولی طولی نکشید که پس از قرار گرفتن وی در جایگاه ریاست جمهوری نشانه های نگران کننده ای از تجدید حیات اصلاح طلبي با رنگ و لعابی دیگر آشکار شد.
هر چند هنوز هم نمی توان شخص رئیس جمهور را اصلاح طلب به شمار آورد و لیکن به دلایلی که ذیلا اشاره خواهد شد باید منتظر دوره جدیدی از جولان دادن مدعیان اصلاحات باشیم:
1)حمایت آقای هاشمی رفسنجانی از دکتر روحانی:
شکی نیست که آقای هاشمی علاوه بر اینکه در قدرت گرفتن اصلاح طلبان در سال 76 موثر بود ، از لحاظ فکری نیز قرابت زیادی با آنها دارد و یکی از پشتوانه های اصلی جریان فتنه سال 88 به شمار می رود ، هر چند به دلایل خاص سیاسی ، بین ایشان و برخی اصلاح طلبان تعارضات و بی اعتمادی هایی وجود دارد.
2)حمایت تشکیلاتی اصلاح طلبان از آقای روحانی:
دکتر روحانی به دلیل فقدان نیروهای تشکل یافته ای که بتواند در انتخابات از آنها استفاده نماید و نیز به دلیل برخی قرابت های فکری با اصلاح طلبان دست نیاز خود را در ایام انتخابات به سوی آنان دراز کرد و به همین جهت علی رغم رای اندکی که اصلاح طلبان برای او به صندوق انداختند وامدار آنان گردید و در جریان معرفی کابینه خود برخی از مهمترین وزارتخانه ها را بدانها سپرد.
نفوذ گسترده جریان اصلاحات در دولت یازدهم را باید اشتباه استراتژیک دکتر روحانی قلمداد کرد، تجربه نشان داده است که اصلاح طلبان توان همراهی با مردم را در مسیر وصول به اهداف بلند انقلاب اسلامی ندارند ، و حزب گرایی به شیوه غربی ، افراطی گری در عمل ، قداست زدایی از ارزشها و بی توجهی به معضلات واقعی جامعه آنها را به طور طبیعی از مردم و رهبری جدا خواهد کرد.
حال خوب است به برخی از نشانه های آغاز دوره جدید اصلاحات آمریکایی – که قبلا بدان اشاره کردیم – بپردازیم:
1)معرفی تعداد قابل توجهی از دست اندرکاران فتنه 78 و 88 به عنوان وزرای پیشنهادی کابینه دولت یازدهم
2)توصیه اکید به برخی از وزرایی که رگه هایی از اصول گرایی دارند مبنی بر عدم به کارگیری اصولگرایان ، در حالی که نیروهای اصلاح طلب به وفور در حال نفوذ در بدنه دولت می باشند.
3)هجمه مجدد رسانه های حامی دولت به مقدسات و اعتراض وزیر ارشاد به توقیف یکی از نشریات هتاک.
4)رویکردهای خطر ناک در زمینه مباحث فرهنگی از قبیل مخالفت با تقسیم بندی بدیهی هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی و نیز مخالفت با ممیزی نشر به بهانه دادن حق انتخاب به مردم !
5)برخورد حذفی و تخریبی با منتقدان علی رغم شعار آزادی بیان
6)وادادگی در برخورد با دشمنان ، مانند آنچه در سفر نیویورک رخ داد.
7)پذیرش ذلیلانه خواسته های زیاده خواهانه 1+5 در مذاکرات هسته ای (رجوع شود به خبرگزاری فارس ، بخش سیاسی ، مجلس ، مقاله «کالبد شکافی مذاکرات ژنو » نوشته حجت الاسلام دکتر نبویان)
البته با توجه به بالا رفتن بصیرت مردم و تغیيرات دیگری که در شرایط داخلی ، منطقه ای و جهانی رخ داده است یقینا اصلاح طلبان توان جولان دلخواه خود را نخواهند داشت .
انتظار می رود برخی از عقلای دولت یازدهم خصوصا شخص رئیس جمهور (که رهبر معظم انقلاب وی را یکی از نقاط قوت این دولت به شمار آوردند) با ایستادگی در مقابل افراطی گری فتنه گران و نفوذی های تند رو ،به شعار اعتدال این دولت ملتزم بمانند، این مهم با در نظر گرفتن شاخص های زیر امکان پذیر خواهد بود:
1)تبعیت کامل از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و رعایت خطوط قرمز نظام
2)اجتناب از شعار زدگی و وعده های توخالی
3)پرهیز از سیاه نمایی وضعیت موجود و رعایت انصاف در مورد عملکرد دولتهای گذشته
4)جلوگیری از اهانت به مقدسات و اجتناب از ترویج اباحی گری
5)جدی گرفتن مساله اقتصاد مقاومتی و گره نزدن حل مشکلات اقتصادی به نتیجه مذاکرات هسته ای
6)مقاومت در برابر زیاده خواهی های فتنه گران و ساکتین فتنه و جلوگیری از روند فزاینده نفوذ آنها در بدنه دولت.
سید محسن طاهری
دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان گلستان
مسئول مدرسه علميه امام صادق عليه السلام گرگان