خيانت اصلاح طلبان به آرمان هاي دروغين خود/ ذبح دموكراسي در روز روشن با چاشني اصلاحات

اينک اصلاح طلبان پس از سال ها تئوري سازي و شعار درباره حقوق شهروندي، مردم سالاري و توجه به افكار عمومي، تمامي معيارها و مولفه هاي اصلاحات را تدفين كرده ه اند.

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"هر چند اصلاح طلبان از همان دوران اوج قدرت خود كج دار و مريز از شعارهاي زيبا و عامه پسند خود عبور كردند ولي پس از خروج از قدرت اين عبور با سرعت بيشتري صورت گرفت تا اينكه در سال 92 به بعد كلا بر آن خط قرمز كشيده و هم اينك در تحليل ها و بازي هاي سياسي خود به صرافت گفتماني افتاده اند.

رفتارهاي سياسي اصلاح طلبان به رهبري محمد خاتمي با انتقادات تند برخي از فعالين سياسي اين جريان مانند محمدرضا تاجيك روبه رو شده بود. وي در آذرماه 94 در گفتگويي اين رويه را اينگونه تفسير كرد كه به نظر مي رسد در سال هاي اخير و در انتخابات مجلس و رياست جمهوري علنا رفتارهاي منفعت طلبانه و رسيدن به قدرت به هر قيمتي جاي كنش هاي سياسي اصيل را گرفته است:‌"چه کسی به خود اجازه می‌دهد به نام نامی جریان اصلاحات با عده‌ای دیگر دست در دست همدیگر، پای‌کوبان و دست‌افشان برای تقسیم قدرت در آینده برنامه‌ریزی کند. این مساله نوعی جفا به افکار عمومی جامعه است. در شرایط کنونی افکار عمومی جامعه به جریان اصلاحات دل بسته است.

افکار عمومی به جریانی دل بسته که دارای گفتمانی متفاوت است و دارای اصول و قواعد خاص خود است. جریان اصلاحات نیز همواره در شرایط خاص نشان داده که دارای اخلاقیات خاص خود است و «یاس»های خود را پاس می‌دارد. چگونه ممکن است این جریان در آستانه انتخابات و توزیع قدرت اهل عبور و مرور شود و از شخصیت‌های درونی عبور کند و به شخصیت‌های بیرونی امید داشته باشند. چگونه ممکن است جریان اصلاحات به نام «عقلانیت» و«رشادت» در یک فضای منفعتی گام بردارد و فارغ از اخلاقیات درون جریانی به قدرت بیندیشد. من چنین کنش‌ها و حرکاتی را نمی‌پسندم و امیدوارم در شرایط کنونی که نوعی اراده جمعی در عرصه انتخابات شکل گرفته شاهد بازیگوشی در ذیل عنوان جریان اصلاح‌طلبی نباشیم.

اگر رویکردی برخلاف این در پیش گرفته شود و عده‌ای تلاش کنند به نام جریان اصلاحات به دنبال منفعت و قدرت باشند افرادی مانند من بر خود لازم خواهیم دانست که پشت پرده تحریف و سوءاستفاده از نام جریان اصلاح‌طلبی را افشا کنیم."

با وجود تئوري سازي كساني مانند سعيد حجاريان و ابراهيم اصغرزاده براي توجيه وضع موجود،‌ اصلاح طلبان در حال كلاه برداري هستند و نمي توان جبرتاريخي تحميل شرايط را براي توجيه رفتارهاي زعماي اصلاحات به كار بست.

در انتخابات مجلس دهم،‌ رئيس دولت اصلاحات عملا از ليستي حمايت كرد و واژه تَكرار مي كنم را به كار بست كه عملا در مجلس نمايندگان اصلاح طلب راه يافته، به چيزي به غير از منفعت شخصي و لابي براي گرفتن امتيازات مادي و سياسي نمي انديشند. موضوع زننده اي كه حتي به تهوع سياسي طرفداران اصلاح طلب از چنين رفتارهايي منتهي شده است.

اما در آستانه انتخابات رياست جمهوري 92، صرافت اصلاح طلبان براي قدرت چنان بالا گرفته كه حتي با بديهي ترين نمودهاي مردمسالاري در افكار عمومي همخواني ندارد. توجيه اصلاح طلبان در حمايت از روحاني اگر با عناويني مانند عادي سازي شرايط و گذار اجباري براي تلطيف فضا قابل تحليل باشد،‌ وارد كردن شخصي به نام اسحاق جهانگيري به عنوان حامي و ضربه گير حسن روحاني در مناظرات انتخاباتي توهيني آشكار به شعور مردم است.

براي اولين بار پس از انقلاب كسي در انتخابات شركت مي كند كه در همان اول كار مي گويد نمي خواهد رئيس جمهور شود و براي دفاع از روحاني وارد كارزار شده است، حتي رقباي راست و اصولگراي اصلاح طلبان نيز در دوره هاي مختلف از اين شيوه استفاده نكرده اند و هر نماينده اي از آنها خود را در قامت رياست جمهوري مي ديده و تنها زمانيكه با اقبال افكار عمومي روبه رو نمي شده،‌ ممكن بود به نفع ديگري كنا ر بكشد!

ذبح دموكراسي در روز روشن توسط مدعيان مردم سالاري به معناي جان دادن بيمار مرگ مغزي اصلاحات است كه در ماه هاي اخير و با رفتارهاي توهين آميز به شعور افكار عمومي عملا اين بيمار مرده است.

حال اصلاح طلبان چگونه انتظار دارند كه مردم بار ديگر از آنها حمايت كنند در حاليكه به تمامي آرمان ها و شعارهاي عامه پسندشان خيانت كرده اند. اصلاح طلبان تا حدي از شعارهاي خود عدول كرده اند كه از رقابت با جريان هاي سياسي ديگر نيز استقبال نمي كنند و تمامي رقباي حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري را با شيوه هايي مانند آمارسازي و دروغ هاي نخ نما تخريب مي كنند.

به نظر مي رسد تفسير آنها از دموكراسي،‌ راي مردم در تعيين سرنوشت شان نيست بلكه به اين معناست كه تنها اصلاح طلبان بايد در قدرت باشند و اگر اين اتفاق روي ندهد با ابزارهايي مانند اردوكشي هاي خياباني و هزينه ايجاد كردن براي نظام،‌ امنيت و ثبات كشور در مسير  ديگران سنگ اندازي خواهند كرد.

بنابراين بايد براي اصلاح طلبان پيام تسليت فرستاد كه خود به دست خود آرمان هاي اصلاحات را ذبح كردند و به قتل رساندند. اما در اين ميان زودباوراني در جامعه به اين شعارها دل بسته بودند و آينده خود را با آن تعريف كرده بودند،‌ بازندگان اصلي اين بازي هاي سياسي هستند كه اصلاح طلبان همچنان قصد دارند با ابزارهايي آنها را همچنان در سبد راي شان حفظ كنند!

اما بدترين رفتار اصلاح طلبان در هفته هاي اخير،‌ تلاش براي خالي كردن ميدان انتخابات از رقباي سياسي روحاني است كه اين رفتار به معناي واقعي خلاف اخلاق و صداقت است. اي كاش زعماي اصلاحات روزگاري پس از كنارزدن هاله هاي مصنوعي مقدس سازي در اطراف خود در دادگاه تاريخ به چنين خيانت هايي پاسخ دهند. به نظر مي رسد افكار عمومي در سال هاي اخير به تدريج در حال پي بردن به سواستفاده  اصلاح طلبان از شعارهاي حقوق شهروند ي و مردم سالاري اند و ميدان انتخابات مي تواند بهترين فرصت براي پايان بخشيدن به چنين بهره كشي هاي سياسي باشد!/جهان نیوز