به گزارش پایگاه عدالت خواهان"نامه دختر اردبیلی به رئیس جمهور و درخواست از او برای لغو حکم استانداری مجید خدابخش که اخیرا حکم استانداری آذربایجان شرقی را گرفته است، واکنشهای مختلفی را داشته است. در یکی از این واکنشها یکی از بانوان تبریزی با ارسال یادداشتی به تحریریه بیداری آذربایجان با تشریح وضعیت سیاسی جامعه و ظلمی که در حق وی شده است، این بانوی اردبیلی را به تامل دوباره توصیه کرده است. این یادداشت به این شرح است:
بسمه تعالی
خواهر عزیز و بزرگوارم دلنوشته شما را خواندم اما لازم می دانم به عرض خواهرم برسانم در بعضی وقتها انسان اشتباه میکند و نمی دانند ضربه و ریشه ظلمی که به او شده از جانب چه کسی و از کجا بوده است و از طرفی عالم سیاست خیلی بی رحم است. از شما تقاضا دارم در مورد آقای خدابخش مجدد تامل نمایید. شاید به اسم او شائبه و بد اخلاقی کرده اند تا او را تخریب کنند چون در زمان مسئولیت، دشمنان دوست نما بسیار هستند.
بنده وقتی شنیدم دکتر خدابخش به استان ما میآیند کنجکاو شدم و به تحقیق در مورد ایشان پرداختم و از افراد و طیف های مختلف و افرادی که به نوعی او را میشناختند پرس و جو کردم. به ولای علی بنده نه او را می شناسم و نه او را دیده ام و نه سبقه شناخت قبلی دارم. اما همه از توانمندی ،تجربه، عرق به آذربایجان و کاردانی و شخصیت شایسته و انقلابی ایشان گفتند .
حال سوال می کنی که چرا تحقیق از ایشان برای من مهم بود! خواهر عزیزم من یک خانم هستم و شما نوشته بودید دختر یتیم هستید و بچه روستائید و از ظلم و شکنجه روحی روانی شکوه کرده بودید. بنده یتیم نیستم اما فرزند پدری هستنم که ریه هایش خسته و شیمیایی و یادگار شهداست و محکوم به دارو و درمان و بستر . پدری که توان دفاع از دخترش ، آبرویش و حیثیتش را نداشت . این را مطمئن باش شکنجهها و دردهای تو فکر نمی کنم به سنگینی و سختی یک روز زندان انفرادی من باشد . حداقل اینکه تو مادر نبودی تا جدایی فرزند و دختربچه ات دلت را به درد آورد .حداقل همه مردم شهر تو را نمیشناختند تا رسوایی باعث آزردگی روح و روان و از هم گسیختگی خانواده ات شود و مطمئنم سالها چشمت را با درس خواندن کور نکرده بودی تا مدرک دکترا با رتبه اول بگیری که در یک لحظه بیکار و خانه نشینت کنند و از نظر مالی و اجتماعی به امان خدایت رهایت کنند.
قسم به سر بریده حسین، من مظلومیت را خوب درک می کنم و حس بی کسی یک بانو را. چراکه با داشتن پدر ، در آن شب های انفرادی بی پدری و بی کسی را حس می کردم. اینها را گفتم بدانید چرا من دکتر خدابخش را تحقیق میکردم. چون در این شهر تمام امیدم بعد از خدا این بود که به این شخص به محض ورودش پناه ببرم و از سنگینی آلام و آنچه بر من گذشت به او شکوه کنم. به خاطر این ایشان را از صدها نفر پرسیدم. گفتند ایشان فردی لایق، ولایتمدار، رئوف و با تجربه ای است . دقیقا کلماتی که به کار بردند در مورد ایشان .
بر این اساس از خواهرم می خواهم ریشه مشکلات و مباحثی را که مطرح کرده است را خوب تحلیل و بررسی کند. چون انسان گاهی اشتباه نتیجه میگیرد و گاهی پشت مشکل ایجاد شده افراد دیگری هستد و دلیل و مبنای دیگری وجود دارد و انسان پشت پرده ها را نمی بیند و به قضاوت غلط می پردازد.بیدارباش
التماس دعا