نبود حداقل امکانات برای مواقع بروز حادثه در این معدن فاجعه ای را به بار آورد که دود غلیظ بی تدبیری با طعم داغ عزیزان به خانواده های معدنچیان خورانده شد!
آن هم معدنی که برای ناایمن بودن آن مکاتبه ای در تاریخ 20/4/90 انجام شده است و بارها کارگران بخاطر این وضعیت و نبود ایمنی کافی اعتراض کرده اند و هر بار به خاطر ترس از، از دست دادن شغل به سکوت واداشته شده اند؛ اما نه تنها همتی برای رفع این مشکلات را شاهد نبودیم ، بلکه در یک پروسۀ تمجیدهای رابطه ای این معدن به عنوان واحد نمونه معدنی سال 93 معرفی می شود و از سوی مسئولین استانی ذیربط تقدیرنامه دریافت می کند!
چطور یک واحد نمونه فاقد حداقل های ایمنی است؟ قطعا در این خصوص نیز ارزیابها پاسخی مبنی بر شاخص های مدنظرشان خواهند داشت!
این مسئله و عدم ایمنی این معدن مورد تائید وزیر کار نیز قرار گرفت و وی در گفتگوی خبری خود با رسانۀ دیده بان گفت: "معدن زمستان یورت به دلیل بعضی سهل انگاری ها ازسوی کارفرمای مربوطه ،ایمنی کافی رانداشت و وسایل کاری مورداستفاده دراین معدن قدیمی و فرسوده بوده و باید وسایل مورد نیاز در حد مطلوب تجهیز می شد."
البته علی ربیعی در این گفتگو همچنین عنوان می کند که" علل این حادثه در حال پیگیری است " اما از آنجایی که مدتی است باب شده است تمام علت های حوادث ختم به یک علت انسانی می شود و بدون بررسی تکمیلی و با مجازات کم تقصیر ترین و در کمتر زمانی به فراموشی سپرده می شود قطعا این خواسته تمام مردم گلستان بویژه خانواده های داغدار است که برای بررسی درست این مسئله ،"کمیتۀ حقیقت یاب " تشکیل شود . هر چند اهالی گلستان هنوز در حسرت تشکیل کمیتۀ حقیقت یاب حادثۀ منا و شناسایی و مجازات عاملان اصلی جنایت ،در حج هستند؛ امیدواریم این درخواست نیز درحد محتوای مصاحبه ها و سخنرانی ها باقی نماند و پس از بهره برداری های لازم به فراموشی سپرده نشود.
اما سوال اینجاست چند انفجار دیگر قرار است اتفاق بیفتد تا باورمان شود وقت خواب نیست ؟ چرا این همه اعتراض باید به مرگ ختم شود و با جان یک عده بی گناه بر درستی اعتراضات صحه گذاشت؟ چرا سفره های خالی این کارگران بجای پر شدن به حذف آنان از زندگی ختم شد؟