از حدود دوماه ماه قبل که با حماقت و جنایت اسرائیل و حامیانش نسل کشی جدید در غزه ی بی دفاع آغاز شد و توسط لنز دوربین ها کشتار وحشتناک مردم مظلوم غزه به جهانیان مخابره گردید و موجی از بهت و تاثر و جریحه دار شدن احساسات را در جهان به راه انداخت ، این سئوال در کنه وجود بسیاری از وجدانهای متاثر نقش بست :
آیا برای این قتل عام ها پایانی نیست؟
آیا کسی نیست که بتواند در هنگامه ی بی کفایتی مدعیان حقوق بشر راه نجاتی به انسان مظلوم و درمانده نشان دهد؟
آیا کسی نیست که این انسانهای مظلوم را نجات دهد؟
و این انگیزش وجدانها و خیزش انسانها دقیقاً همان چیزی است که در روایات عصر ظهور با عنوان" طلب صلح و عدالت" بدان اشاره شده و ما از آن با نام "عطش نجات و ظهور" نام می بریم
غزه اگر از یک سو ، جولانگاه جنایتکاران و جانیان عصر حاضر بود اما از سوی دیگر نمایشگاه باشکوهی بود از مقاومت و ایثار و ایمان و مبارزه و جهاد.
و فرصتی بود برای وجدانهای خفته ی جهان تا به خود آیند و برای این وضعیت وخیم جهان ( هرچند در نهان و ضمیر خود ) به دنبال چاره و نجاتی باشند تا راه تکرار تراژدی غزه که ممکن است در آینده ی نزدیک در مقیاسی وسیع تر توسط جنایتکاران تکرار گردد ، ببندند.
به نظر می رسد مظلومیت و مقاومت جانانه و تاریخی غزه ، برکاتی عظیم در راستای تعجیل در فرج نهایی و زمینه سازی تحول بزرگ عصر حاضر در جهت ظهور منجی عالم بشریت داشته است که به برخی از جوانب آن به صورت کوتاه اشاره می شود :
1- رسوایی استکبار :
استکبار جهانی از حاکمان آمریکای شیطان بزرگ گرفته تا برخی کشورها مزور و مکار اروپایی امتحان بسیار بدی در بحران غزه دادند ، و در معرض افکار عمومی ملتها رسوا و شرمنده شدند ، حمایت آشکار از جنایتهای هولناکی که دل هر انسانی را به درد می آورد مجال دفاع برای مدعیان حقوق بشر و شبکه رسانه ای حامی آنها که تا کنون خود را با بهانه های مختلف تنها حامی حقوق انسان جا می زدند ، باقی نگذاشت و ته مانده ی آبروی آنها که با جادوی رسانه ها برای خود کسب کرده بودند ، برباد رفت.
قطعاً این رسوایی و بی آبرویی استکبار و حامیانش که در هنگام ظهور اصلی ترین دشمن امام عصر(عج) هستند را می توان زمینه ساز و تسهیل کننده ی امر فرج دانست ، همچنانکه منجی عالم بشریت با تکیه بر همین امر یعنی روگردانی ملتها از نظام سلطه ، مبارزه جهانی خود با ظالمان و جنایتکاران و مزدوران آنها را در پناه حمایت و تایید ملتها سریعتر و آسان تر به پیش خواهد برد.
2- رسوائی منافقان و یهودان امت اسلامی:
فاجعه ی غزه بار دیگر و این بار بیشتر از قبل حاکمان مزدور و بی لیاقت اسلامی را مفتضح و بی آبرو کرد زمانی که آنها نه تنها تماشاگر کشتار مسلمانان غزه بلکه بعنوان حامی و مشوق قاتلان صهیونیستی در این جنایت دست داشتند ، دیگر کیست در دنیای اسلام که نداند اکثر حاکمان دست پرورده غرب مهره های استکبار جهانی هستند که در نهضت جهانی اسلام ابتدا باید از شر آنها خلاص شد و آنها را از پیش پای نهضت جهانی اسلام برداشت ، این فکر و اندیشه که بخش مهمی از آن ، دستاورد مقاومت مظلومانه غزه است را می توان بعنوان بخشی از فرآیند نهضت جهانی اسلام دانست که حاصل شده است.
3- تنفر روز افزون توده های مردمی از ظلم جهانی و آمادگی برای تقابل
صحنه های دلخراشی که علی رغم سانسورهای امپراطوری رسانه ای بصورت پیوسته در طی 50 روز از کودکان و مردم بی دفاع غزه در سراسر جهان پخش می شد آنچنان خشم و تنفری در مردم جهان به وجود آورد که اگر زمینه های درگیری و جنگیدن برای مردم جهان فراهم شود ، شاهد تقابل میلیونی و بلکه دهها میلیونی مردم مسلمان و غیرمسلمان جهان با ظالمان و جنایتکاران جهانی خواهیم بود و این آمادگی برای تقابل با ظلم و ظالم را باید پدیده ای مبارک دانست زیرا هرچند در حال حاضر چنین زمینه ای برای جنگیدن توده های مردمی با ستمگران وجود ندارد اما در آستانه ظهور و در هنگام قیام ملتها به رهبری منجی آسمانی که زمینه فراهم خواهد شد ، آمادگی قبلی نقش تعیین کننده ای در تسریع پیروزی خواهد داشت.
4- اثبات دگر باره ی ناکارآمدی تمدن غرب و نیاز به منجی آسمانی
جنایات صهیونیستها و حامیانشان در غزه نمایشگاهی از تمدن بی رحم و وحشی و مزور غربی بود جایی که به دروغ حقوق یک انسان و حتی حیوان را دستمایه اغراض سیاسی خود می کنند و در جایی دیگر در برابر کشتار فجیع هزاران هزار انسان بی گناه و مظلوم و بی دفاع ، مهر سکوت بر لب می زنند و با بی شرمی آن را تایید و حمایت می کنند.
بی تردید چنین تمدنی محکوم به شکست است و هیچ انگیزه و اقبالی در توده های بشری در درازمدت بسوی آن وجود نخواهد داشت.
اینک محرومین و مستضعفین جهان به خوبی دریافته اند که دلخوش کردن به تمدن غرب و سازمان ملل و امثالهم سرابی بیش نیست و باید سعادت و راه آینده را در جایی دیگر جستجو کرد جایی که عدالت ، معنویت و کرامت انسان توام با حقوق بشر توسط دینی آسمانی و برگزیده ای الهی بشارت داده شده است.
5- اتحاد ملتها در جهت مقابله با ظالم و دفاع از مظلوم
شاید بتوان گفت در طی سالهای گذشته به ندرت بتوان مسئله ای انسانی را یافت که اینگونه توده ی انسانها از هر دین و آیین و نژاد و کشور را به میدان آورده و متحد کرده باشد ، در میان معترضان صدها هزار نفری که هر روز در سراسر جهان به میدان می آمدند تنها یک اشتراک وجود داشت ، دفاع از مظلوم و اعتراض به ظالم و این پدیده مبارک همان چیزی است که در هنگام ظهور منجی عالم بشریت رخ خواهد نمود ، امواج اقیانوس مردمی در سراسر جهان به تدریج شکل خواهد گرفت و با رهبری انسانی الهی ریشه ظلم و ستم را خواهد کند که زمینه و طلیعه آن از هم اکنون در سراسر جهان دیده می شود.
6- اثبات دگرباره امکان پیروزی اقلیت مقاوم بر اکثریت متجاوز ، آبدیده و قوی تر شدن محور مقاومت
بعد از پیروزی معجزه آسا و شگفت انگیز محور مقاومت در جنگهای 33 روزه و 22 روزه و پیروزی در جنگ جهانی سوریه ، اینک مقاومت جانانه مردم غزه در 50 روز برگ زرین و افتخار دیگری بود که نشان داد و بار دیگر ثابت کرد که امکان پیروزی اقلیت بر اکثریت به شرط ایمان و مقاومت وجود دارد و این دقیقاً حقیقتی است که در هنگام ظهور رخ خواهد داد ، اقلیتی محض که با داشتن رهبری الهی در هنگام ظهور با شجاعت و ایمان ، کار خود را آغاز کرده اند به سرعت توده های مردمی را جذب کرده و در زمانی کوتاه بر اکثریت حاکم غلبه کرده و درخشان ترین پیروزی تاریخ را رقم خواهد زد.
اینک و با پیروزی های مکرر گروههای مقاومت بر دشمن پرمدعای صهیونیستی تحولات هنگام ظهور بسیار ملموس ، قابل باور و دست یافتنی شده است.
7- پرچمداری ایران (قوم زمینه ساز) بعنوان دشمن اصلی استکبار و حامی مظلومان
چندین دهه است که ایران اسلامی پرچم مقابله مدبرانه با استکبار را برافراشته است و در برهه های مختلف نشان داده است که لیاقت رهبری و پرچمداری جهان اسلام و حرکت جهانی محرومان و مستضعفان را دارا بوده و به خوبی از عهده این امر مقدس برمی آید. در جنگ اخیر غزه و سرمداری ملت و نظام ایران اسلامی بار دیگر این امر به اثبات رسید و در میان ملتهای مسلمان که به چشم خود خفت و خواری حاکمان اسلامی در برابر اسرائیل خون آشام را می دیدند، دفاع جانانه و رهبری حکیمانه امام خامنه ای تاثیر و جلوه دیگری داشت.
این حقیقت به خوبی در روایات عصر ظهور بیان گردیده که انقلاب مردم مشرق زمین زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت بوده و آن حضرت با محور قرار دادن امکانات و توان این انقلاب و به یاری لشگریان سیدخراسانی حرکت خود برای آزادسازی کشورهای مسلمان و قدس شریف را پایه گزاری خواهد نمود.
نقش بی بدیل جمهوری اسلامی در تبدیل شدن به رهبر جهان اسلام و تکیه گاه محور مقاومت به خوبی تحقق روایات عصر ظهور را نشان می دهد و البته این تحولات ، بشارت بخش بسیار نزدیک بودن مرحله نهایی این روند و آزادسازی قدس شریف توسط سپاه بزرگ اسلام با رهبری منجی عالم بشریت است.
تحولات کنونی غزه و فلسطین و تاثیر شگرف آن در بیداری ملتها و رسوائی نظام سلطه که بی گمان موجب تعجیل در فرج منجی عالم بشریت است از فرمایشات امام خامنه ای(مدظله) که در بیش از یک دهه قبل فرمودند : قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشودن درهای فرج بر روی امت اسلامی است ، رمزگشایی کرد.