حسن روحانی نه اصول گرا است نه اصلاح طلب ونه روش و منش اعتدالی دارد ، دلسوز مردم هم نیست!!

به گزارش پایگاه عدالت خواهان" هشدار نیوز"اما این تمام ویا اساسا ریشه اصلی ماجرای اعتراضات معیشتی قاطبه مردم نیست وداستاان از آنجا قابل برسی و توجه است که حسن روحانی که وعده های شیرین انتخاباتی فروانی به مردم داده بود ، عامدانه ویا از روی ناتوانی مفرط ، حتی به یکی از وعده های خود در طول ریاست جمهوری یازدهم ودوازدهم هم نتوانسته است جامه عمل بپوشاند.

وضعیت معیشتی ، رکود وتورم وگرانی ، رانتخواری وفساد مسئولان ، مقوله تبعیض آمیز آقازاده های مسئولین کشور ، وضعیت نابسامان  جوانان ، بیکاری ودر جا زدن در تامین مسکن وازدواج این قشر مظلوم ومحروم از سوی دولت و از طرفی سیاست منفعل خارجی ، ذلت بین المللی وبرجام پر هزینه نا فرجام  و..... بخشی از ماجرایی است که در کنار به کار گیری باندی وسیاسی وقوم وخویش سالاری آقای حسن روحانی در مسئولیت های کلان و وزارتخانه های مهم واقتصادی ، که عده ای از دوستان هم فکر وغرب زده وصد البته میلیاردر های بی درد و اشرافی که نه تنها برای مردم واقتصاد کشور کاری مهم ومثبتی تا امروز انجام نداده اند که بدون تردید  دست اندر کار فعالیت های اقتصادی شخصی در امور واردات و... که تولید داخلی را به ورشکستگی کشانده اند ، مزید بر علت اثبات ناکار امدی حسن روحانی و دولت غرب زده و ناتوان ایشان در وضعیت موجود است .

 

اگر در ابتدای وجیزه پیش رو ، مدعی نه اصول گرا بودن ونه اصلاح طلب ونه اعتدالی بودن حسن روحانی شدم وبه صراحت اذعان نمودم ، حتی اراده خدمت به مردم ایران را هم ندارد ، این مهم  در همین 6 سال گذشته در دوران ریاست جمهوری وی در عمل به اثبات رسیده است که مختصرا به دلائلی مشهود در این زمینه اشاره می نمایم :

 

حسن روحانی که در تمام کلیپ ها وصوت ها وسوابقی که از ایشان بجا مانده است ، نشان داده است ابتدا وی یک نیروی تند رو وافراطی اصولگرایی بوده است که حتی اسرار بر اعدام  معترضین ومخالفین در نماز جمعه ، قطع حقوق بازنشسته های نظامی دوران شاه  و مواضع تند در دوران فتنه های کوی دانشگاه وفتنه 88 داشته است که متاسفانه در دوران مبارزات انتخاباتی  برخی از مسئولیت های خود وتصمیماتی که خود گرفته است را در دروغی واضح وآشکارا گردن قالیباف انداخت و از سویی مواضع شاذ وبعضا عناد ورزانه نسبت به انقلاب  نظیر اینکه 37 سال است اعدام وشکنجه وزندان می کرده اند و موضوع حصر سران قتنه ومانور روی ان به منظور فریب بخش ناچیزی از افکار عمومی و وعده های نادرست وبعضا پوپولیتسی و ......  عملان خود را خارج از جریان راست سنتی واصولگرایان که تا ان روز به عنوان یکی از فعالین ان جبهه به شمار می امد ، قرار داد .

 

پر واضح است که حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی دور یازدهم ریاست جمهوری در سال 92 ،  عملا با رویکرد های شاذ وبعضا ساختار شکنانه ، یک اصلاح طلب افراطی وشکننده خطوط قرمز خود را معرفی نمود که این روش  در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سال 96 جری تر وافراطی تر شده بود ولذا در نظر داشت بدنه نخبگانی جریان افراطی اصلاح طلبان را به سوی خود جلب نماید که موفق هم شد ، وعده هایی نظیر رفع حصر سران فتنه ، ارتباط با غرب و ... .

اما داستان زمانی وارد میدان تردید شک وشبهه شد که در عمل هیجکدام از ان وعده ها را در دستور کار خود قرار نداد که شور بختانه همان رویکرد تخریبی در لفاظی ها وهجمه های زبانی و وعده های مورد اشاره ، کماکان به عنوان یکی از تاکتیک های عملیات روانی ادامه داشت که تا امروز هم ادامه دارد وخبری از عمل نیست که این امر موجب به خود آمدن و رویگردانی جریان اصلاحات شده که این روزها حتی موضوع استیضاح وحتی عزل حسن روحانی ویا کنار رفتن ایشان را مطرح می نمایند . 

 

 

طرح این موضوع هر چند روزنه امید  را در بخشی از جامعه به وجود آورد ، که ممکن است از این پس شاهد رویکردی میانه وشایسته سالارانه در انتخاب مسئولان کشوری باشیم ، اما هر چه از زعامت حسن روحانی بر قوه اجرایی کشور می گذشت ، نه رفتار ونه مواضعش این وعده وشعار میانه روی وشایسته سالاری را نشان می داد ولذا داستان اینگونه رقم خورد که حسن روحانی با هیجکدام از وعده هایی که در زمینه مختلف داده بود  میانه خوبی نداشته واساسا هیج برنامه ای در هیج زمینه ای که وعده وشعارش را داه بود ، نداشته و ندارد وبه نظر می رسد صرفا  تنها برنامه ای که بسیار رویش حساب باز نموده بود ، مذاکرات پر هزینه برجامی بودکه با تعامل با امریکا واروپایی ها دنبال می کرد که در همان اولین وآخرین وتنها برنامه مفصل دولت وی هم شکست فاحشی خورده است.

 

 

حسن روحانی از انجایی که به روشنی دریافته ، دغدغه اصلی مردم عدالت وبرخورداری مساوی احاد جامعه از سرمایه های کشور و مقوله معیشت واقتصاد نابود شده خانواده است وخوب می داند اشتغال ، مسکن وازدواج جوانان به عنوان یک معضل ومصیبت قابل توجه در حال مطرح شدن وتبدیل به چالش بزرگی است ، اما در تمامی مواضعش سعی بر انحراف مطالبات مردم از این مقولات مهم واساسی به موضوعات بی اهمیتی مانند آزادی وشادی واساساس مباحث تحریک کنننده سیاسی دارد .

 

رئیس جمهور محترم اگر واقعا راست می گوید و درد مردم را درک نموده است ، چرا ساده ترین اقدامی که گماردن تیم های تخصصی نظارتی بر بازار است  را دستور کار قرار نمی دهد ونسبت به ان هیج اراده ای نشان نمی دهد .

 

مگر نگفتند کنترل بازار وموضوعات اقتصادی دستوری وبخشنامه ای نیست و لذا جناب جهانگیری معاون اول وی قیمت دلار را بخشنامه ای و دستوری یکسان سازی نموده وبه 4200 تومان ابلاغ کردند ؟!

 

پس چرا قیمت ها ، گرانی های سر سام آور ، اساس جامعه ومعیشت روزانه خانواده ها را در حال نابود کردن است وخبری از یک نظارت کم هزینه در کنترل بازار نیست؟!

 

البته که حسن روحانی تناقضات واضح وآشکار و فروانی در در طول مدت ریاست جمهوری خود داشته است ، که مردم هم متوجه این واقعیت شده اند و به نظر می رسد دستی در کار است که عامدانه مردم را مستاصل نموده ومجبور به خیابان کشاندن نماید ، چرا که فقط نظارت بر بازار، می تواند تا حدودی جلو گران فروشی و این بی بند وباری برخی از محتکرین زالو صفت را بگیرد و از طرفی گماردن افرادی شایسته و توانا در امور اقتصادی دولت ، بجای تیم فرسوده اقتصادی که از میلیارد ها سرمایه شخصی برخوردارند ومشغول فعالیت های شخصی اقتصادی وبعضا واردات بی رویه هستند که جز ضربه به تولید داخلی وملی وسود شخصی برای آنان منفعتی برای ملت و مملکت ندارد ، حد اقل قدمی را برای مطالبات معیشتی مردم و اقتصاد کشور بردارد  که شواهد امر به نشان می دهد اراده ای عامدانه در این رابطه وجود ندارد و این درست همان مطالبه من وامثال من ودغدغه مندان واقعی مردم و انقلاب از دولت است که حسن روحانی اهدافی مستتر دیگری ، فارق مصائب معیشتی واقتصادی مردم دارد که خبری از خدمت به مردم نبوده ونیست و باید پاسخ دهد.