به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"مقالهای خواهم نوشت در باب آنچه که زنان ترکمن بر سر نهند و تاریخ زبانبندی نخواهم گفت؛ تا ره تحقیق بر من بندند بلکه لطف خاص خویش را بر خلق خود خواهم نمود تا نگویند این دختر را چه شده است که لاف گزافه میزند.
حال که به در تحقیق کوفتهایم و به إنشای ناشناختهها دلخوش کردهایم، قضیت حجاب سر صد و پنجاه سال پیش تا حال را به أجزای وجودش بر میشکافیم و میگوییم که زنان ترکمن را صد و پنجاه سال پیش حجاب سری به نام کورته یا چیرفی بوده است. کورته کز ابریشم دستباف و مزین به حاشیههای سوزندوزی بود به زنان طبقهی متوسط اجتماعی اختصاص داشت؛ و اما چیرفی را خاصیتی بوده است که زنان ثروتمند اجتماع آن را بر می گزیدند چیرفی نیز از ابریشم دستباف اما بر خلاف کورته،به تمامی سوزندوزی شده بود و این نوع سوزندوزی تمام عیار در چیرفی آن را از کورته متمایز میکرد. ترکیب پوشش سر بانوان در طوایف سه گانه ی تکه،یموت و گوکلان از کورته و چیرفی متابعت میکرد.
و اما سربند بانوان ترکمن در منزل بر دو نوع بود،نخست پوششی ساده از مخمل می دوختند که زنان در منزل و اهل خویش بر سر نهند؛دیگری پوششی از ابریشم دستباف که لزوما بدون سوزندوزی بود لیک حاشیه ی آن به زیبایی تمام با قیطان ابریشمی دستباف به نام آلدیم قاچدیم آراسته بود که این قیطان در مراسم خاص و معمولا در شبهای جمعه بافته می شد.
دوره ی دوم پوشش سر بانوان ترکمن به چأشو،چهارشو یا چادر شب خلاصه می شد از آنجا که ترکمن های آندوره با قزلباشان همجواری داشتند بالطبع این نوع پوشش که برخاسته از فرهنگ قزلباشان بود از سیطره ی سنتی آنان خارج شده به درون فرهنگ ترکمن ها وارد می شود و گوکلان های اطراف کلاله،مینودشت/مردمان کوهپایه های اطراف/قزلباش های رامیان/روستای زیارت در اطراف گرگان و…به تولید انبوه آن روی آوردند چنانکه تا الان نیز ردپای آن به خوبی مشهود است.
از آنجا که تولید ابریشم در سایه ی درختان توت میسر است،این مناطق به لحاظ برخورداری از درختان توت به تولید ابریشم معروف است به عنوان مثال گوکلان ها در حوالی جنگل گلستان که مأمن و مأوای درختان توت است به تولید انبوه ابریشم مشغولند چرا که این منطقه تمامی مقتضیات پرورش کرم ابریشم را داراست و بدینگونه تهیه و تولید چأشو بر عهده ی قزلباش ها و گوکلان ها گشت.اما صد و بیست سال پیش اگر ابریشمی وجود داشت و استفاده می کردیم بعضا از مسیر جاده ی ابریشم و سرزمین های حاشیه ی خزر به ایران آورده می شد و تاجران و بازرگانان،کالاهایی چون پوست انار یا پوست گردو را که خاصیت رنگرزی داشت با متاعی چون ابریشم و مانند آن معامله می کردند و این نوع داد و ستد که پولی رد و بدل نمی شود به معامله ی پایا-پای یا تهاتری معروف است.
حال به دوره ی سوم حجاب زنان ترکمن رسیدیم این دوره که از هفتاد هشتاد سال پیش تا حال را شامل می شود در استفاده ی زنان ترکمن از چارقد مرسوم است چهارقد الزاما خاص فرهنگ روسیه می باشد و چنانکه در فرهنگ عامه ی روسیه مشهود است زنان روسی از قدیم الایام این چارقد یا همان چهارقد را بر سر بسته و یا بر دوش می افکندند.
چارقد نیز توسط تاجران از روسیه به ترکمنستان و آذربایجان(باکو)آورده می شد و از طریق بندر باکو توسط کشتی های تجاری حمل شده به ترکمن صحرا می آمد چنانکه چارقد در آن زمان توسط یموت های گمیشان،گسترش یافت چرا که راه دریایی در آن نزدیکی بود.تا اینکه یکی از تاجران این منطقه به عرضه ی چارقد در بازار بزرگ تهران می پردازد و بدین ترتیب،زمینه ی ظهور فردی تاجر به نام عبدالرحمان دستمالچی در سرای دستمالچی واقع در بازار بزرگ تهران پیدا می شود که وی چارقدها را در اروپا سفارش داده به ایران می آورد و به پخش سراسری چارقد در ایران زمین می پردازد و بین ایلات و عشایر بختیاری،قشقایی،مردمان مناطق سردخیز نظیر تبریز،اردبیل،کردستان و ترکمن صحرا و…پخش می کند که تا الان سرای دستمالچی در بازار بزرگ تهران باقی ست لیک هیمنه ی عرضه ی چارقد را ندارد و درین زمینه ی انحصاری اندکی رنگ باخته است.
دومین فردی که به پخش چارقد در ترکمن صحرا پرداخت کارمندی بازنشسته و ترکمن به نام آقای نورجان تاتاری بود که چارقدهای نامبرده به تاتار معروف گشت چرا که در گوشه ی چارقدها نام تاتار حک می شد و این نوع چارقد به مراتب مرغوب تر از چارقد آقای دستمالچی بود هرچند که آقای تاتاری هم به تبعیت از رقیبش چارقدها را در اروپا سفارش داده به ایران می آورد.
سومین نفر در عرصه ی چارقد،آقای آبا جهانی از ترکمن صحرا بود و تقریبا هم زمان با فعالیت وی،آقای دستمالچی رخت ازین جهان بر می بندد و عرصه ی رقابت را برای رقبایش باز می گذارد.
تا اینکه بعد از دوره ی آقای جهانی، چارقد اصیل روسی جای خود را به چارقد ایتالیایی می دهد این نوع چارقد که به تبعیت از چارقد روسی در اروپا خاصه در ایتالیا،فرانسه،آلمان،ترکیه و…تولید می شود ولی، مرغوبیت چارقد روسیه را در پی نداشته است.درین حیطه ترکیه کوشید با استفاده از طرح های آقایان دستمالچی و جهانی،راهی به بازار چارقد ترکمن بیابد لیک نتوانست در کیفیت با آنان برابری کند ولی بالاخره ترکیه به یاری نخ و پارچه ی ایتالیایی و طرح های مشابه اروپایی به هماوردی با شرکت های اروپایی پرداخت چنانکه نخستین چارقد ایتالیایی در ترکیه توسط شرکت نورل در استانبول تولید شد که مدیر و مؤسس آن فردی به نام نورالدین است و بعدها شرکت های دیگر ترکیه ای به تبعیت از رقیب به اینکار پرداختند.
و در آخر باید گفت پس از فراز و نشیب های بسیار در بستر حجاب زنان ترکمن می رود که این مقوله از رفعت و شأن اولیه به دور افتد و دیگر آن نگاهبان نازان حجاب زنان نباشد؛گرچه دولت دل فرهنگ را همای تاج بخشی ست اما ز گیر و دار دنیای دنی بیم آن می رود که نسبت کورته با چارقد را یکسره از یاد بریم. آیتکین عطاخانی.
سران و اعضای فراری کانون خلق ترکمن ، نه اینکه نماینده ما مردم ترکمن صحرانیستند، بلکه ما آنها راخیانت کار هم می دانیم
چرا خانم نازقلیچی فرمانداربندرترکمن از بین این همه اشعار زیبای مختومغلی فقط این شعر را انتخاب کرد؟
بنام مختومقلی به کام تندروها و خوشگذران ها
تهیه و تدوین زندگینامه شهید عبدالکریم تقی بایی
چطور آقای شهردار خود به این مصوبه احترام نمی گذارد
چهار صیاد منطقه گمیشان از زندان ترکمنستان آزاد شدند
بندرترکمن " گزارش تصویری از راهپیمایی باشکوه مردم در 22 بهمن
به بهانه عملکرد شهردار بندرترکمن و ...." ویژگیهای برجسته مدیران نالایق
افشای تخلف مالی در بزرگترین قرارداد شهرداری بندرترکمن ! ! !