استاد محمدرضا لطفی استاد موسیقی سنتی معاصر ایران و نوازنده چیره دست تار در سن 68 سالگی بر اثر سرطان دار فانی را وداع گفت . این هنرمند مسلمان در سال 1325 در گرگان به دنیا آمد و طبق وصیتش در شهر گرگان دفن شد .
اما از روز اعلام خبر درگذشت این هنرمند بسیاری از شخصیت ها و نهادها برای بزرگداشت این چهره ارزشمند دست بکار شدند . محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان اولین شخصیت کشوری بود که این ضایعه را تسلیت گفت و به دنبال آن جامعه هنری نیز به این صف پیوستند.
تشییع و همگرایی در تدفین استاد محمدرضا لطفی در گرگان مرهون سیاست منطقی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان و شورای اسلامی شهر گرگان بود که به همراه تعدادی از فعالین فرهنگی توانستند بافت تاریخی سبزه مشهد را برای آرامگاه ابدی استاد لطفی در نظر بگیرند و در کنار آن نیز تصمیم گرفته شد مجتمع فرهنگی هنری تاسیس شود .
این در حالی بود که جریان خزنده پان گرگانیسم به دنبال این قضیه بود که که با عدم تصویب شورای شهر گرگان برای تدفین استاد لطفی در سبزه مشهد موجی از انتقادات را روانه شورای شهر و اعضای آن بکنند ؛
امری که در مصوبه بسکتبال گرگان پیش امد و عده ای هر چه خواستند نثار اعضای شورا کردند و مخالفت با تدفین استاد لطفی در حالی که یک فضای احساسی در شهر گرگان بوجود امده بود می توانست پایان حیات سیاسی شورای دوره چهارم باشد و هدایتگر این جریان این قضیه را خوب می دانست و لذا بستر برای اینکار کاملا فراهم بود.
این موج که غالبا توسط یکی از اعضای سابق شورای شهر مدیریت و هدایت می شود و فعالان اجرایی آن هم معمولا در یک مسیر ناخواسته احساسی افراطی و یا تصنعی قرار می گیرند در قضیه تدفین استاد محمدرضا لطفی اسیر تدبیر منطقی شورای شهر گرگان شدند و شورای شهر در یکی از فراز های مثبت و البته تاریخی خود در دوره چهارم موفق شد تصمیمی بگیرد که هم منشا حرکت فرهنگی داشته باشد و هم عمری مجاهدت هنری فرزندان گرگان مانند لطفی تقدیر شوند.
امروز وظیفه همه رسانه ها و مردمی که استاد لطفی را بخاطر منش پهلوانی و صراحت لهجه و مرامش دوست دارند واجب است تا از تحریف استاد لطفی و مصادره وی برای نفع جریان خاص جلوگیری کنند .
متاسفانه شب تدفین استاد لطفی در بافت تاریخی سبزه مشهد عده ای از همین افراد در مکانی بنام حمام قدیمی دباغان کمی پایین تر از محل دفن استاد لطفی نشستند و تا پاسی از شب بودند و بنا به گفته شاهدان عینی آنقدر مو بلند بود که تشخیص زن و مرد مشکل بود که نهایتا قصه آن شب جمع شب و در این مجال به دلیل احترام به استاد لطفی و خانواده آن مرحوم قصد بسط این موضوع را نداریم اما اینگونه ارادت های افراطی و تصنعی سبک به اعتبار و آبروی استاد لطفی ضربه می زند .
امروز که دست امثال لطفی از دنیا کوتاه است فرزندان گرگان و فعالان فرهنگی و هنری و رسانه ها نباید بگذارند تا افکار و اندیشه های این مرد بزرگ مستمسک عده ای در جهت نفع شخصی و یا گروهی قرار بگیرد چرا که لطفی تا زمانی که زنده بود اجازه نداد کسی از پلکان موسیقی برای مقاصد خودش بالا برود که انتقاد وی به شجریان در همین راستا ارزیابی می شود .
انجام چینین کارهایی موجب نگرانی در نزد مجموعه مسئولان استانداری گلستان و شهر گرگان و خصوصا شورای شهر شده که شاید اگر این مکان روزی مکانی برای برخی فعالیتهای گروهی افرادی خاص و یا فعالیتهای ضدفرهنگی شود بابت تصمیم تدفین لطفی در این مکان خودشان را نبخشند .
امروز جای این نگرانی وجود دارد که برخی افراد بخواهند در مجاورت آرامگاه لطفی کارهایی بکنند که با منش و روش و سیره زندگی استاد لطفی فرق داشته باشد و هنرمندانی بخواهند خود را به استاد لطفی وصل کنند که از از هنر و جوهره استاد لطفی فقط بلند کردن مو و پوشیدن لباس های خاص را آموختند.
در مراسم تشییع استاد لطفی همه مردم گرگان حضور داشتند و یک همگرایی ستودنی بین مسئولان استان و مرکز استان بوجود آمد و این همگرایی در ادامه می تواند به ساخت یک مجتمع فرهنگی و هنری در جنب آن کمک شایانی کندو حال که نظام در مورد تدفین استاد لطفی در بافت تاریخی سبزه مشهد اعتماد کرده است نباید بگذاریم تا عده ای از این مکان برای نیل به مقاصد خود استفاده کنند و با خدشه دار کردن این وحدت مسئولان را از ادامه همکاری در این مکان بیمناک کنند .
در استان گلستان همواره برخی سیاسی کاریها و غفلت خواص باعث شده تا توسعه فرهنگی و عمرانی استان عقب بیفتد ؛ امروز باید فضایی بدور از این قضایا پیش بیاید تا محله سبزه مشهد گرگان مانند آرامگاه عطار ، خیام ، حافظ مکانی برای حضور گردشگران و سایر مردم شود و نسل آینده گرگان به لطفی و شهرش افتخار کنند. گلستان ما
عماد محمدرضا پور

