به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران"عاملان یک جنایت هولناک در حالی بعد از گذشت ۱۳ سال از وقوع قتل و به خاطر ترس از مجازات قانونی سعی دارند که قتل دختر ۱۹ ساله را به گردن یکدیگر بیندازند که شواهد و مدارک مستند نشان می دهد هر دو نفر آنان در قتل خواهر یکی از متهمان پرونده نقش داشته اند.
صبح ۱۹ تیر ۸۴ شهروندان در تماس با نیروهای انتظامی از کشف جسد دختر جوانی در زمین های کشاورزی حاشیه جاده سرخس -مشهد خبر دادندو بدین ترتیب تحقیقات در این باره آغاز شد.
جسد مربوط به دختری حدود ۱۹ ساله بود که روسری دور گردنش پیچیده شده و آثار واردآمدن ضرباتی با جسم سخت بر سر وی نمایان بود. تکه سنگ بزرگ خون آلودی که در نزدیکی جسد قرار داشت حکایت از آن می کرد که عامل یا عاملان جنایت، سر دختر جوان را با سنگ هدف اصابت قرار داده اند. این درحالی بود که هیچ گونه مدارک هویتی و شناسایی از مقتول به دست نیامد و جسد مجهول الهویه پس از انگشت نگاری به پزشکی قانونی منتقل شد.
به دستور بازپرس، پرونده قتل این دختر درحالی برای رسیدگی به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد که هیچ گاه فردی گم شدن دختری با این مشخصات را به پلیس گزارش نکرد.
حدود چهار ماه از ماجرای کشف جسد مجهول الهویه گذشته بود که بررسی های کارآگاهان با توجه به انگشت نگاری از جسد مشخص کرد دختر ۱۹ ساله دارای دو فقره سابقه روابط نامشروع است بنابراین کارآگاهان به تنها آدرسی که در پرونده زندان مقتول درج شده بود عزیمت کردند اما در اطراف روستای کنه بیست مشهد نیز کسی خانواده ای به نام «ر» را نمی شناخت و بدین ترتیب استعلام از دیگر مراجع قانونی هم برای یافتن آدرس جدیدی از «ز- ر» بی نتیجه ماند و بررسی ها با مکاتبات گوناگون برای پیداکردن سرنخی از محل سکونت مقتول ادامه یافت.
پس از گذشت ۱۰ سال از ماجرای کشف جسد دختر جوان، این پرونده جنایی در ناحیه ۴ قضایی مشهد توسط قاضی میرزایی مورد رسیدگی قرار گرفت. برای این مقام قضایی که در لابه لای اوراق تاریک پرونده به دنبال سرنخی از کلاف پیچیده می گشت سوال بود که چرا در طول ۱۰ سال گذشته هیچ وقت ماجرای گم شدن وی را به پلیس گزارش نکرده اند؟
ریشه یابی این سوال بیانگر آن بود که احتمالاً اعضای خانواده وی در مرگ او دخیل هستند و برای پنهان ماندن قتل، موضوع را پیگیری نمی کنند. این گونه بود که قلم قاضی میرزایی روی برگه ای سفید در پرونده خطاب به کارآگاهان نوشت «از اداره… استعلام کنید تا سوابقی از خانواده، بستگان یا هویتی از فامیل «ر» به دست آید.
همین دستور، رسیدگی به این پرونده جنایی را وارد مرحله جدیدی کرد. کارآگاهان با استعلام از اداره مذکور به چندین آدرس در مناطق مختلف رسیدند که در نهایت مشخصات افراد ساکن در یکی از آدرس های یاد شده با مقتول مطابقت داشت. بدین ترتیب کارآگاهان با راهنمایی قاضی شعبه ۴۰۹ دادسرای مشهد و با استفاده از شگردهای خاص پلیسی یکی از برادران مقتول را که «مجید – ر» نام دارد به محل قرار صوری کشاندند و او را دستگیر کردند.
این جوان ۳۶ ساله ابتدا بیان کرد که خواهرم «ز- ر» در منطقه تلگرد مشهد ساکن است و با شوهر افغانی خود زندگی می کند! همین اظهارنظر ظن کارآگاهان درباره دخالت او در قتل خواهرش را به یقین تبدیل کرد. متهم دقایقی بعد وقتی فهمید که کارآگاهان از قتل خواهرش اطلاع دارند دیگر نتوانست حقیقت ماجرا را پنهان کند. او گفت: خواهرم با افراد متعددی ارتباط داشت و آبروی ما را برده بود او حتی با یکی از همکارانم نیز ارتباط داشت تا اینکه به پیشنهاد همکار سنگ کارم او را سوار موتورسیکلت کردیم و به سمت مهدی‌آباد به راه افتادیم.
آنجا من روسری را دور گردنش پیچیدم و محکم می کشیدم که در همین حال دوستم سنگ بزرگی را بر سرش کوبید و خواهرم جان سپرد و بعد هم جسد او را در همان منطقه انداختیم. وقتی مدتی از خواهرم بی خبر ماندیم پدر و مادرم گفتند که خوب بود او گم شد. شاید هم فکر می کردند او به پاکستان رفته است.
بنابراین گزارش تحقیقات با صدور دستور بازداشت موقت متهم از سوی مقام قضایی درحالی ادامه یافت که عصر روز نوزدهم بهمن سال ۱۳۹۴ همدست مورد ادعای متهم نیز دستگیر شد. اما او ادعا کرد که فقط به همراه «مجید- ر» (برادر مقتول) خواهر او را سوار موتورسیکلت اش کرده و به محل قتل کشانده است.
بعد از آنکه متهمان با صدور قرار قانونی روانه زندان شدند، قاضی محمدرضا دشتبان (بازپرس شعبه ۴۰۹ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی را به عهده گرفت و این گونه کارآگاهان با صدور دستورات ویژه قضایی به جمع آوری اسناد و مدارک انکار ناپذیری پرداختند که نشان می داد هر دو متهم در قتل دختر ۱۹ ساله نقش دارند. این گونه بود که روز گذشته متهمان این پرونده جنایی در حضور قاضی دشتبان به بازسازی صحنه جرم پرداختند.
مجید (برادر مقتول) مدعی بود خواهرم با اصغر (متهم دیگر پرونده) درگیر شد و در این لحظه او سنگ بزرگی را برداشت و به سر خواهرم کوبید چون او آبروی ما را برده بود و من از اصغر خواستم تا در قتل خواهرم با من همکاری کند اما اصغر با تناقض گویی های متعدد و درحالی که همه اسناد موجود را انکار می کرد درباره ماجرا گفت: من آنها را با موتورسیکلت خودم به محل قتل بردم اما مجید با سنگ به سر خواهرش کوبید و او را کشت.
دو متهم این پرونده جنایی در پایان بازسازی صحنه قتل و با صدور دستوری از سوی مقام قضایی روانه زندان شدند تا این پرونده نیز دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
