به گزارش پایگاه مردمی مطالبه گران و عدالت خواهان" تکلیف تازه نهادهای امنیتی پس از سخنان رهبری
رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز جمعه گذشته و در بخشی از بیانات خود که به مناسبت عید سعید قربان ایراد شد؛ با اشاره به مشکلات اقتصادی مردم فرمودند: این حالتِ هر روز یک قیمت برای اجناس و افسار پاره کردن قیمت ارز برای کشور مضرّ است و افراد آشنا به مدیریتهای اجرایی معتقدند که این مسئله با برخورد دستگاههای اجرایی و در مواردی دستگاه قضایی قابل مهار است.
به گزارش مشرق، ایشان همچنین افزودند: در قضیه ارز، بانک مرکزی تلاشهای زیادی انجام میدهد که انشاءالله موفق خواهد شد البته گزارشهای مطمئنی وجود دارد که دلایل سیاسی، امنیتی در افزایش قیمت ارز بیش از دلایل اقتصادی مؤثر است که در این صورت باید با کسانی که به این آتش دامن میزنند، جداً مقابله شود. [۱]
*این بیانات تکلیف واضحی را بر دوش دستگاههای امنیتی، انتظامی و قضایی میگذارد.
خاصّه اینکه رهبر معظم انقلاب در دو بخش گرانی بیقاعده اجناس و قیمت ارز از لزوم "برخورد دستگاه اجرایی و قضایی" و "دلائل سیاسی_امنیتی" سخن گفتند.
قاعدتا وقتی یک خطر امنیتی با ابعاد تأثیرگذاری بر معیشت تمام مردم ایران وجود دارد و مورد اشاره رهبری نظام نیز هست؛ نمیتوان با تعارفات معمول، سکوت و یا ارائه کارنامههای بولتنی با آن مواجه شد.
پیش از این در قالب دهها گزارش در مجموعه وبلاگ مشرق اشاره کردیم که بخش زیادی از گرانیهای فعلی که تابع هیچ قاعده دلاری، تورمی و بازاری نیست؛ صرفا به دلیل "طمع" و "عزم دشمن برای ایجاد فتنه اقتصادی" ایجاد شده و اگر با آن مقابله نشود؛ میرود تا آتش بر نیستان بیافتد. [۲]
راه مقابله نیز آشکار است:
"نظارت بر قیمتها، برخورد قضایی با گرانفروشان و رهگیری امنیتی دستهای کثیفی که مشغول ایجاد تنش در بازار و قیمت ارز هستند. همان دستهای کثیفی که فیالمثل نمیگذارند دستور رئیسجمهور برای نظارت بر قیمتها نیز اجرایی شود. "
قضیه گرانی و عمد برخی افراد برای آتش زدن معیشت مردم مثلا از طریق اخلال در بازار ارز، البته ابعاد پیدا و پنهان بسیاری دارد که باید از الف تا ی به آنها پرداخته شود اما پر واضح است که نتیجه اقدامات در این زمینه کاملا ملموس خواهد بود و مردم در قضاوت عینی پیرامون اقدامات انجام شده؛ خادمان خود را بهتر خواهند شناخت.
"با رایزنی گروهکی پست گرفتهاند"/میرسلیم پس از قالیباف سراغ بقیه نمایندگان رفت
مصطفی میرسلیم، عضو حزب مؤتلفه و از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا درباره بی بهره ماندن اصولگرایان سنتی از تقسیم مناصب مجلس یازدهم، گفت:
«در ۱۰ دوره گذشته مجلس بهتدریج رویهای مرسوم شده است که تقسیم مناصب در مجلس با رایزنیهای پشت پرده انجام میگرفت و حتی بسیاری از سابقه داران بر این تصورند که تقسیم مناصب راهی جز این نوع رایزنیهای پنهانی ندارد و بدتر این که گمان میکنند پیشبرد امور مجلس در زمینههای قانونگذاری و نظارت و شایسته سالاری باید با همان نوع رایزنیها انجام شود.»
او میافزاید: برازنده مجلس انقلابی این نوع رایزنیهای گروهکی نیست و عقیده این جانب بر بازگشت به روش مشورت جمعی نمایندگان و استفاده از خرد جمعی است. آنچه تاکنون انجام گرفته و البته نتایج بسیار درخشانی نداشته است زاییده رویه به ارث رسیده از دوره قبلی است و باید با همفکری نمایندگان انقلابی مجلس قطعا اصلاح شود.[۳]
*آشکار است که اگر آقای میرسلیم نیز توانسته بودند لااقل به یکی از مناصب مجلس یازدهم دست یابند؛ شنوای عبارت "رایزنیهای گروهکی" از ایشان نبودیم!
مسئله مهمتر اما اینست که اگرچه شاید به برخی انتصابات در مجلس انتقاداتی وارد باشد اما بیان این انتقادات از سوی "افراد بیهنر" در وهله اول، پذیرفته نیست.
آقای میرسلیم مگر کارنامه خاصی در بودجهگذاری، اجرا، مدیریت جهادی، کارهای فرهنگی، پیشبینی سیاسی و یا اقدامات امنیتی دارند که تلویحا خواستار حضور در مناصب مجلس یازدهم هستند و حال که منصبدار نشدهاند؛ انتصابات مجلسیان را گروهکی مینامند؟
ضمن اینکه باید دانست که اگر پیش از این و در جریان انتقادات بیمبنای میرسلیم نسبت به قالیباف؛ شاهد عکسالعمل نمایندگان مجلس میبودیم؛ امروز شاهد بازگشت بومرنگی همین انتقادات بیمبنا نسبت به خود نمایندگان و چهرههای محوری مجلس یازدهم نیز نبودیم. [۴]
لازم به تأکید است روند آغاز شده از سوی میرسلیم که در اعتراض به انزوای خود در مجلس به حرفهای تند علیه ریاست مجلس و مصاحبه با رسانههای اصلاحطلب در انتقاد از همکاران خود روی آورده؛ یقینا موجب ضربه به حیثیت حزب مؤتلفه که از نحلههای آبرودار سیاسی در کشور است خواهد شد. و این مقولهایست که حتما بایستی مورد توجه اعاظم حزب و بزرگان این گروه سیاسی باشد تا نگذارند سابقه کلی مؤتلفه و آینده جوانان علاقهمند به این حزب، فیالجمله قربانی آقای میرسلیم و ندانمکاریهای او شود.
***
موسویخوئینیها چگونه جای خالی "نمایندگان مجلس" را پُر کرد!؟/ خوف ستاد مشترک دولت و اصلاحات از "نطق نمایندگان"
علی صوفی، فعال چپ و از وزرای دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به مجلس یازدهم گفته است: یک قوه یعنی مجلس با همین رویکرد و به کمک بخشی از حاکمیت در اختیار یک جریان سیاسی شکل گرفت، یعنی شورای نگهبان با حذف بسیاری از چهرههای جناح مقابل کمک کرد و این جریان در مجلس حاکم شدند و اگرچه مردم مشارکت نکردند و اعتراض خود را به این عملکرد نشان دادند.
وی اظهار میکند: خب وقتی مجلس با این رویکرد وارد عرصه میشود، یعنی ایستادگی در مقابل دولت، برکنار کردن رییسجمهور، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هم در شعارهای برخی کاندیداهای آن مطرح میشود، بالتبع تلاش میکنند که به رایدهندگان خود این گونه نشان دهند که ما به وعده خود عمل میکنیم ولی مصلحت چیز دیگری است و با توجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد و بحرانهای مختلف چه آنها که صرفا مربوط به ما است و چه بحرانی مانند کرونا که جهانی است، امکان انجام کامل وعدهها را نداریم.
صوفی در ادامه تصریح میکند: جمع زیادی از نمایندگان این دوره از مجلس هیچ سابقه اجرایی و پارلمانی ندارند، در نتیجه اطلاع دقیقی از مشکلات و بحرانهای کشور و پیچیدگی آنها نداشته و اکنون وقتی با بنبستها مواجه میشوند احساس میکنند که باید مشکلات را برعهده دولت بگذارند و علت ناکامی خود را در عمل به وعدههایشان، ضعف عملکرد دولت بیان کنند.
او میافزاید:
"به همین دلیل است که گاهی شاهد تند شدن شعارها و نطقها علیه دولت هستیم چرا که برخی اکنون در حال آشنایی با ابعاد پنهان و پیچیده مشکلات کشور هستند و احساس میکنند که قادر نخواهند بود به وعدههای خود عمل کنند."[۵]
*ما هم با آقای صوفی موافقیم که برخی نمایندگان، انتظارات را از مجلس یازدهم بالا بردند.
مقولهای که اصلاحطلبان نیز با خشنودی از آن استقبال کردند و با پیش بردن پروژههایی مثل "ریش و قیچی دست قالیباف، روحانی هم برود شمال"! بر بالا رفتن نامعقول انتظارات از مجلس یازدهم دامن زدند.
اما این گزارهها به مرور رفع خواهد شد و مجلس نیز با عزم خود در زمینه کارآمدی که تا همینجا نفحاتی مثل "طرح مالیات بر خانههای خالی" و "بسته اقتصاد مردمی" داشته است به مردم نشان خواهد داد که در زمینه رفع مشکلات آنها گام برمیدارد.
با عنایت به این مقدمات بایستی از خوف اصلی ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان نیز حرف زد...
آنها به شدت از معرفی شدن مقصّر وضع موجود به مردم و اقناع افکار عمومی در این زمینه خائف هستند. خاصّه اگر این معرفی از طریق یکی از ابزارهای کارای مجلس یعنی "نطقهای نمایندگان" باشد.
چه اگر نمایندگان محترم اصولگرا این کار را نکنند؛ امثال "موسوی خوئینیها" این کار را میکنند و رهبری مظلوم نظام به عنوان مقصر به مردم معرفی خواهد شد!
پیش از این تأکید کرده بودیم که "دیالوگ با مردم، راه ناگزیر نمایندگان اصولگرا" است.
بهویژه اینکه در زمینه برخی مشکلات ظنّ تعمدی بودن مطرح است، دولت از طرحهای مدیریت جهادی مجلس استقبال نمیکند و مجلس هم ابزاری برای اجرا در اختیار ندارد.
در این شرایط، استفاده از ابزار کارای نطق و معرفی مقصّرین وضع موجود به مردم در کنار بیان راهکارها؛ میتواند هموارکننده مسیر رفع مشکلات و رهنمون شدن مردم به رأی خوب در انتخابات آینده باشد.
و ستاد مشترک دولت و اصلاحات که عزمی بیبدیل برای دفن کردن مدیریت جهادی دارند؛ از همین گزینه به شدت در خوف و هراس به سر میبرند.
باید دانست که مردم نیز هرگز غیر از مقدورات مجلس انتظار دیگری ندارند. اما باید در جریان امور باشند.
یک نماینده و مجموعه نمایندگان باید به مردم گزارش بدهند چه کردهاند، چرا اتفاق خاصی رخ نمیدهد و مقصّر کیست؟
البته این به معنی ایجاد تنش در روابط دولت و مجلس نیست بلکه به معنی بیان واقعیتهاست. واقعیتهایی که حتما باید از تریبون مجلس به استحضار مردم برسد و آنها نتیجه رأیشان را ببینند.
***
1_ mshrgh.ir/1101184
2_ mshrgh.ir/1096344
3_ www.irna.ir/news/83888046/
4_ mshrgh.ir/1097191
5_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-947488