به گزارش پایگاه عدالت خواهان"برکناری یک وزیر آن هم با توئیت از آخرین کارهای شگفت مرد موطلایی کاخ سفید در سالی بود که پشت سر گذاشتم. اما با اطمینان می توان گفت این آخرین آنها نخواهد بود. مرور اقدامات و عملکرد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان نشان می دهد او بارها با تصمیمات آنی خود شگفتی بسیاری از ناظران را برانگیخته است. نکته اما اینجاست که مردم ایران چندان با این وضعیت ناآشنا نیستند . دونالد ترامپ صرف نظر از محتوای تصمیماتی که می گیرد در فرم و شکل تصمیم گیری شباهت های زیادی به محمود احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری اش دارد.
رفتارهای جدید ترامپ تنها در رابطه با رویکرد منفی او با دشمنان سنتی خود نبود. بلکه متحدان قدیمی امریکا مانند اروپا نیز از این اقدامات دچار شوکه شده و هر چه بیشتر درصدد کنترل وضعیت جدید و منتظر شفافیت بیشتر در مورد سیاست خارجی جدید ترامپ بودند.
اما جهان هر چه بیشتر منتظر این شفافیت بود کمتر به نتیجه می رسید. ابهام و عدم قطعیت به مسئله لا ینحل و جدایی ناپذیر شخصیت ترامپ و رویکرد ایالات متحده تبدیل شده بود. خروج از توافق اقلیمی پاریس، چالش روی ناتو، خروج از یونسکو و چالشهای دیگر روی سازمانهای بین المللی و توافقاتی که امریکا آنها را امضا کرده بود، تنها بخشی از این اقدامات بودند.
اما شاید مهمترین موضوعی که ترامپ و دوستان او از سویی و ایران از سوی دیگر با آن درگیر بود، مسئله برجام بود. برجام موضوعی بود که ترامپ بدترین تعبیرها را روی آن داشت و هر روز به فکر ضربه به آن بود. اما چارچوب این توافق و حمایت اروپا و بازیگران دیگر از آن باعث عدم شکل گیری اجماع جهانی علیه آن شد.
سیاست خارجی ترامپ
مهمترین ویژگی های رویکرد سیاست خارجی جدید آمریکا در دوره ترامپ را می توان به شکل زیر بیان کرد.
1- توجه و ابتنای صرف به منافع آمریکا و نادیده گرفتن منافع دیگران حتی منافع متحدان خویش.
2- تجاری کردن سیاست خارجی آمریکا: ترامپ به دلیل روحیه تاجر مسلک خویش، روابط بین الملل را صرفاً بازاری می بیند که فقط باید در آن با هر ابزاری و هر روشی کسب درآمد نمود و فقط به این درآمد برای آمریکا اندیشید و نه منافع و مصالح جامعه بشری و دیگر کشورها و یا ملتها.
3- افزایش مداخلهگرایی به منظور تحصیل سود و درآمد بیشتر برای ایالات متحده آمریکا با هر ابزار و وسیله ممکن. ولو از طریق غیرقانونی و بی توجهی به نهادها و قواعد بین المللی. همچنین سوء استفاده از شعارها و ارزشهای بشری مانند حقوق بشر.
4- مسئولیت ناپذیری بین المللی و کاهش هزینه ها: ترامپ در عین افزایش مداخلات خود برای تحصیل درآمد بیشتر برای آمریکا، هزینه های مربوط به این مداخلات را هم نمی پذیرد. از طرفی دیگر کشورها از جمله متحدان را مجبور به قبول هزینه های بیشتر می نماید؛ مانند فشار به اعضای ناتو در این زمینه و از طرف دیگر خود را از قید و بندهای مسئولیت ساز سیستمهای بین المللی - که در خدمت منافع جامعه بشری است- بنفع آمریکا ، رها می سازد. از جمله: خروج از پیمان بین المللی آب و هوایی پاریس، خروج از پیمان تجاری اقیانوس آرام(TTP)، خروج از یونسکو، بحث خروج از برجام، بحث خروج از پیمان تجاری آمریکاای شمالی(نفتا).
شخصیت ترامپ و مشکلات پیش رو
این فقط شخصیت کاسب مسلک و پیش بینی ناپذیر ترامپ نبوده است که نظم و نظام بین الملل کنونی را به چالش کشید بلکه برخی مرام و اعتقادات او به عنوان یک امریکایی سفید پوست نیز مزید بر علت شد. ترامپ بی تردید قسمتی از سبد رای خود را به علت پافشاری بر این اعتقادات و رویکردهای نژاد پرستانه و استفاده از این مرام و مسلک در رویکردهای پوپولیستی بدست آورده است.
این روند ترامپ را با برخی مشکلات داخلی نیز مواجه کرد. تظاهرات حمایتی یا ضد حمایتی از این رویکرد و جدال دو سویه و شکاف بین مردم امریکایی و حتی کشته شدن چند نفر در این شرایط باعث شد که رویکرد نژاد پرستی ترامپ به واقع زیر سوال رود. نگاه دوگانه او حتی در شهرهایی که سیاه پوستهای زیادی در آن زندگی می کردند و کوتاهی در امداد به شهر طوفان زده نیواورلئان این موضوع را جدی تر کرد.
کتاب آتش و خشم
یکی از چالش های دیگری که ترامپ با آن مواجه بود انتشار کتاب آتش و خشم و افشای برخی از اسرار زندگی خصوصی او بود. این مسئله حتی باعث توئیت بسیار صریح او در مورد استیو بنن استراتژیست مورد اطمینان او بود که او تیغ برکناری های ترامپ او را نیز از تیم کاخ سفید جدا کرد.
اختلافات ترامپ با بانوی اول کاخ سفید ملانیا ترامپ، افشای برخی مسائل در مورد دختر و دامادش، نوع برخورد او با کارکنان کاخ سفید و همچنین چالش بیماری روانی ترامپ برخی از مواردی بود که در این کتاب روی آن بحث شد.
مایکل وولف در این کتاب بیان کرده بود که ایوانکا بیشتر از هر کس دیگری در خانواده ترامپ، واقعاً شبیه به دونالد بوده و درعینحال با او نیز رابطه خوبی دارد. این مسئله اما باعث نشده که او نیز پدرش را مسخره نکند. او با پدرش با سبکی و درعینحال طعنه و تمسخر رفتار میکند و درملأعام حداقل یکبار در یک مصاحبه تلویزیونی مدل موهای پدرش را مسخره کرده است.
توئیت، توئیت و توئیت
عادت توئیت کردن ترامپ به حدی خارج از عرف قلمداد شده است که حتی گفته می شود این مسئله صدای ایوانکا را نیز در آورده است. ترامپ به حدی به توئیت کردن وابسته و معتاد شده است و از سویی به هیچ رسانه ای اعتماد ندارد و خود راغب است مهمترین اخبار را مستقیما به گوش دیگران برساند که حتی خبر برکناری تیلرسون را نیز با توئیت اعلام کرد.
هر چند شاید برخی از این عادت او به علت مشکلاتی است که او در جامعه ای رسانه ای امریکا شکل داده و نه تنها فرد محبوبی در بین رسانه های امریکا نیست بلکه رسانه ها و روزنامه های مختلف از هر فرصتی برای چالش و زیر سوال بردن او نیز استفاده کرده اند. از این رو ترامپ نه تنها از توئیتر برای خبررسانی و اعلام مواضع استفاده می کند بلکه در توئیتهای بسیاری نیز به توهین مستقیم به برخی رسانه ها و خبرنگارها پرداخته است.
او همچنین در بسیاری از توئیتهای خود به جدال لفظی به کیم جونگ اون پرداخته و او را با القاب مختلف نام برده است. مرد موشکی، مرد چاق یا خیکی و از این دست نمونه های آن بوده است. او در یکی از توئیت هایش نوشت: «چرا کیم جونگ اون توهین میکند و من را پیر میخواند، در حالی که من هرگز به او "کوتوله خیکی” نمیگویم. من خیلی تلاش میکنم با او دوست شوم، شاید هم روزی این اتفاق بیفتد».اما در نهایت این اتفاق نیز افتاد. سخن از دیدار ترامپ و کیم جونگ اون یکی دیگر از شگفتی های دوره حکومت ترامپ بود.
حال باید منتظر باشیم و ببینم او با تیم جدیدی که در دستگاه دیپلماسی خود در حال چینش است می تواند به توافق با رهبر کره شمالی برسد یا نه. اگر او به این مهم دست پیدا کند به نظر می رسد نه تنها بسیاری از معادلات بین الملل تحت تاثیر قرار می گیرد بلکه انتقادات داخلی روی او نیز کاهش پیدا می کند و او می تواند به این مسئله افتخار کند.