به گزارش پایگاه عدالت خواهان یکی از ارزنده ترین نمودهای فرهنگی و اجتماعی تمدن ایرانی– اسلامی ما، مقوله حجاب و عفاف است.این پدیده مذهبی و ارزشی جایگاه مهمی درتعالیم اسلامی دارد و از پسندیده ترین سجایای اخلاقی است. اشاعه و ترویج حجاب نیازمند آموزشهای بنیادین و مداوم میان خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است.
نقطه مقابل عفاف و حجاب، پدیده ای به نام تهاجم فرهنگی است که عبارت است از تلاش مستمر و حیله گرانه استکبار برای سلب فرهنگ اصیل و الهی حجاب و جایگزین کردن فرهنگ مبتذل و مبتنی بر فساد وتباهی است. از نتایج این تهاجم فرهنگی بیبهره ساختن جامعه اسلامی از هویت مستقل ملّی ودینی وسلباتکا به ارادهخود است.یکی از مهمترین عوامل درونی که باعث انحطاط فرهنگ یک جامعه می شود رواج فساد اخلاقی و بی حجابی است.
ترویج بی حجابی بخشی از جنگ نرمی است که دشمن انجام میدهد. یکی از ابزارهای دشمن در این جنگ بی ارزش جلوه دادن عفاف وحیا درجامعه است.عدم رعایت حجاب،عوارض بسیاری دارد؛ ازجمل بنیان خانواده، تهدید می شود. روابط اجتماعی تحت تأثیر قرار می گیرد وفعالیت ها در عرصه های مختلف جامعه به رکود می رسد.از همه مهمتر ،به اعتقادات و باورهای اجتماعی مردم آسیب های جدی وارد می شود.
حضور بانوان محجبه در جامعه یک نوع فرهنگ سازی و تبلیغ
حضور بانوان با حجاب در جامعه، یک فرهنگ سازی درست و بهترین نوع تبلیغ است؛ امروزه بد حجابی در محیط اجتماعی به ویژه مدارس یک آسیب اجتماعی بزرگ برای اقشار فرهیخته محسوب میشود. آسیبی که تنها گریبانگیر دختران نیست، بلکه پسران ما نیز به نوعی به آن مبتلا هستند. کم توجهی و تغافل فرهنگی نسبت به مقوله حجاب نه تنها کمکی به حل آن نخواهد کرد بلکه در درازمدت پیامدهای منفی و نامطلوبی بر جامعه ما خواهد گذاشت که متاسفانه باید اعتراف کرد که این پیامدهای منفی اکنون به طورآشکار در خیابان ها و محافل عمومی خود را نشان داده است.
کارشناسان اموردینی معتقدندحجاب وعفاف درکنار بیان آموزه های دینی ،کودکان و نوجوانان را از آسیب های اخلاقی و اجتماعی مصون میدارد.درونی شدن ارزش های دینی مانندحجاب،باعث می شود آنان در برابر انحرافات متعدد،مقاومت بیشتری داشته باشند.پس از پدر ومادر که به عنوان اولین معلمان انسان تلقی میشوند، معلمان ومدیران وسایرعوامل مدرسه لازم است هم درحوزه ظاهر واخلاق وهم از لحاظ عمل و آموزش بهترین زمینه تربیت و تزکیه را به نمایش بگذارند.
به منظور ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به حجاب مستحکم کرد. باید بپذیریم که تهدید واجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راهکار، اثر بخش نخواهد بود. باورهای دینی اگر غنی، متعادل و متعالی باشد،بستری مناسب برای پدیدار شدن رفتارهای دینی میشود. درراستای باورهای دینی عفاف و حجاب زمانی تاثیرگذارخواهدبودکه دختران ما باوری عمیق نسبت به حجاب داشته باشند. همانگونه که مشاهده میکنیم مشکل ما این است که دختران مسائل دینی را میدانند اما بر آن باور و اعتقاد ندارند. اگر مراقب نباشیم دختری که به حجاب و نماز باورعمیق نداشته باشد به مرور از حجاب و نماز فاصله میگیرد.
نسل جدید درست راهنمایی نشده اند
نکته قابل تامل این است که طرز رفتارجوانان درعدم رغبت به سمت حجاب نباید به نوعی عناد و لجاجت آنان با مسائل دینی تلقی شود و گمان کنیم که جوانان دین اسلام را قبول ندارند.
استاد شهیدمرتضی مطهری دراین مورد در مقدمه کتاب ارزشمند خویش«مسئله حجاب» چنین می نویسد:«ريشه بيشتر انحرافات ديني واخلاقي نسل جوان را درلابلاي افكارو عقايد آنان بايد جستجو كرد.فكر اين نسل از نظر مذهبي آنچنانكه بايد، راهنمایي نشده است و از اين نظر فوق العاده نيازمند است. اگر مشكلي در راهنمایي اين نسل باشد بيشتر در فهميدن زبان و منطق او و روبرو شدن با منطق و زبان خودش است و در این وقت است كه هر كسي احساس ميكند اين نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر مي رسد ، لجوج نيست بلکه آمادگي زيادي براي دريافت حقايق ديني دارد.»
بامروری کوتاه به مقوله حجاب وعفاف قبل از انقلاب و مقایسه آن با زمان حال به این نکته مهم میرسیم که با وجودرشدوگسترش فساددرجامعه منحط طاغوت وقبل از انقلاب، بیشتر افرادی که به رهنمودهای امام خمینی(ره)گرایش داشتند واز پیروان مکتب ایشان بودند جوانانی بودند خودجوش وخودباور که توانستندبه شناخت مباحث عمیق دینی برسند واین معرفت و شناخت را به محفل خانواده وبه دنبال آن جامعه گسترش دهند.
لذا ریشه داربودن باورهای دینی درسایه اعتمادکامل امام ر احل به جوانان، عامل اساسی پیروزی انقلاب اسلامی شده است. همان جوانان دیروز، اکنون افراد کامل و پا به سن گذاشته امروزی هستند که باید از آنان پرسید اکنون نباید باردیگر به جوانان اعتمادکنیم؟ جوانانی که به نقل از امام خمینی(ره) آینده سازان جمهوری اسلامی هستند.
همان جوانانی که اگر مراقب نباشیم دشمنی خطرناک تر از طاغوت به صورت شبیخون فرهنگی در فکر واندیشه شان وارد می شود و سرمایه ملی ایران را به یغما می برد.
نباید کاری کنیم همان جوانی که توانست حماسه هشت سال دفاع مقدس را پرقدرت به ثمر رساند و اعجاب جهان را برانگیخت امروز کم کم به فراموشی سپرده شود. هرقدر از جوان مان فاصله بگیریم او خودرا سرگرم کارهای دیگر می کند. دنیای فضای مجازی وتلگرام و واتساپ و....دنیای دروغینی است که انرژی باارزش خدادادی جوانمان را هدر میدهد و شبهه افکنی دینی می کند و حیا وحجاب را بی ارزش می سازد.
هرقدرنقش پذیری جوان در مورد مسائل ریزودرشت جامعه بیشتر شود تمایل به انجام هر انحرافی از جمله بد پوششی و آرایشهای ناجور کمتر می شود.از طرف دیگر، برخورد پلیسی با مسئله حجاب، بیج واب ماندن بسیاری ازسوالاتی که ذهن او را مشغول کرده است،از جمله عواملی است که باعث می شود او در برابر فشار مبارزه با بدحجابی وناهنجاری های پوششی تسلیم نشود.
نباید تمام اشتباهات را به پای جوانان بنویسیم
جوانانی که رفتارهای منافی جامعه انجام می دهند، به مرور به یک قهرمان شجاع و مقاوم در برابر هنجارهای فرهنگی تبدیل می شوند.
غفلت از جوانان ونداشتن هر گونه برنامه ریزی فرهنگی برای مقابله با بد پوششی عاملی میشود تا هرسال بر ابعاد آن افزوده شود و این قضیه به عنوان مشکلی حل ناشدنی در ذهن همگان از جمله مردم و مسئولین باقی بماند.
به طور قطع نباید تمام اشتباهات را به پای جوانان بنویسیم و بر آنان خرده بگیریم. باید گفت نهادهای مختلف اجتماعی تا چه حدتوانستهاند با رفتار وگفتارشان یک ذهنیت مثبت درباره حجاب را درجوانان ایجادکنند.
ضعف و ناهماهنگی درمیان هر یک ازنهادهای اجتماعی مانند خانواده ، مدرسه ، نهاد دولت و... در ایجاد ارتباط عاطفی با جوانان عامل جدایی نسل ها ونفهمیدن اندیشه ها وافکار یکدیگر شده است.
آسیبپذیری زمانی آغاز میشود که هر یک از نهادهای اجتماعی یا وظایف خویش را انجام ندهند و یا همسو و هم راستا با اهداف کلی جامعه حرکت نکنند در چنین شرایطی تهاجم فرهنگی و بیحجابی و بد حجابی در جامعه رواج خواهد یافت.
یکی ازعوامل افزایش تضادها وتعارضات درخانواده، ایراد گرفتن از وضعیت پوشش دختران در سنین نوجوانی وجوانی است. این دختران،به اقتضای سن خود میل به خودنمایی و ابراز وجود دارند که در بیشتر موارد چون تجربه کافی ندارند برای ارضای این میل به سراغ بی حجابی و بدحجابی و نمایش اندام خود می روند.
اگر دراین میان به درستی روشنگری انجام نشود اوضاع به گونه ای میگردد که دختر دانش آموز، هم تیپ بودن با مادری مانتویی را که مایه امروزی بودن اوست بر چادرسنتی مادرسنتی اش ترجیح می دهد ومی کوشد متناسب با فرهنگ امروز وحتی فراتراز آن پوشش خود را انتخاب کند.
وقتی جوان درجامعه ای زندگی کند که بیشترخانم ها بدحجاب هستند ویا رفتارهای هنجارشکن از خود نشان می دهند اگرنخواهد بااین سبک زندگی کند به طورناخودآگاه احساس می کند در اقلیت قرار گرفته به همین خاطر فکر می کند که باید مثل آنها شود.
تنها آگاهی دینی دادن به فرزندان کافی نیست
خانواده ازاساسی ترین نهادهای تاثیرگذار درنوع پوشش فرزندان است. بیاییم کمی بیشتر با خودمان صادق باشیم.یکی از علت های اصلی بدحجابی درجامعه ما این است که خانوادههای مذهبی نتوانستهاند احساس و باور مذهبی خود را به درستی به فرزندانشان منتقل کنند.
لازم به ذکراست تنها آگاهی دینی به فرزندان کافی نیست. در خانوادههای متدین باید رابطه آرامشبخش متقابلی بین پدر و مادر وجود داشته باشد تا فرزندان در کنار آموزههای دینی و شناختی که مستقیم از حجاب و نماز و ارزشهای دینی می یابند احساس خوشایندی هم به این رفتارهای دینی پیداکنند.
با بصیرت افزایی پدران و مادران ،برگزاری کارگاه های با کیفیت و با حضور اساتید نام آشنا و متبحر در زمینه حجاب می توان به آگاهی مادران و پدران افزود و آنان را در مقابل سؤالات بی شمار فرزندانشان توانمند ساخت.باید زمینه های صحیح بروز خودنمایی در دختران نوجوان از سوی والدین ومعلمان واولیای مدرسه فراهم شود تا از توجه افراطی دختران در این سن به ظاهرشان کاسته شود. باید نگاه درست به حجاب را درمیان دانشآموزان و دانشجویان آموزش داد.کارهای فرهنگی باید در فضایی مناسب برای نسل جوان طراحی شود و زندگی دختران و بانوان محجبه که در زندگی بسیار تاثیرگذار و موفق هستند به عنوان الگویی به نمایش در آید تا وارد سبک زندگی جوانان شود.
حجاب گریزی دانش آموزان
اساسی ترین کارها بعد از نقش خانواده پی ریزی مدرسه ای با اهداف آموزشی و عقیدتی مناسب است. آنچه که در حال حاضر درجامعه دانش آموزی شاهد هستیم، یک حجاب گریزی و بی توجهی از حجاب است که دلایل مختلفی دارد که شاید یکی از دلایل آن فشارها و اجبارهای مکرر برای پوشیده بودن در مکان هایی است که اگر امکانات لازم فراهم شود دیگر این سخت گیری ها لازم نیست.
این طرح باعث می شود که دانش آموزان به آزادی در حیاط مدرسه تردد کنند و با توجه به فرهنگ آپارتمان نشینی و محدودیت دانش آموزان در تحرک و شادابی، دو عنصر محفوظ بودن و مفرح بودن حاصل شود.
معلمان درکنار الگوی ظاهری باید اخلاق و رفتار اجتماعی را در ساعت های مختلف آموزش دهند و حیا و عفت و پاکدامنی را در عمل و رفتار به دانش آموزان بیاموزند که در این صورت حجاب را نیز به خودی خود خواهند آموخت و این هنر معلم است که چگونه این مباحث را در دل و جان دانش آموز نهادینه کند. سرفصلی اساسی که امروز در مدارس ما جای خالی اش کاملاً آشکار وعیان است.
در جامعه اسلامی انتظار می رود مسئولان تربیتی و مربیان پرورشی برای احیای اوامر الهی عفاف و حجاب بیش از پیش دغدغهمند باشند، باید تلاش کنند تا باورهای دینی درست در ذهن جوانان شکل گیرد که اگر باورها مانند خون در رگ و پی جامعه تزریق شود شاهد ایجاد رفتارهای دینی مناسب در کشور خواهیم بود.
بر این اساس در زمینه عفاف وحجاب پیشنهادهای زیر ارائه می شود :
-با حضور روانشناسان وجامعه شناسان، برخوردهای مناسب با دختران و پسران جوان را آموزش دهیم.
- با برگزاری اردوهای هدفمند باعث تعمیق ارتباط، آموزههای دینی و اخلاقی شده و مفاهیم ارتباط های سازنده را به طور غیرمستقیم آموزش دهیم.
-با برگزاری جشنواره های لباس و پوشش، خصوصاً برای دختران و ارائه پوششهای اسلامی متناسب با سلایق دانش آموزان آنها را به انتخاب درست پوشش هدایت کنیم.
-با معرفی افراد برتر در رشته های مختلف علمی، ورزشی و هنری که حجاب را رعایت می کنند الگوی مناسبی به نسل جوان مؤثر ارائه دهیم.
- باتوجه ویژه به تشکل های دانش آموزی و استفاده از نظرات آنها در هم اندیشی ها، برنامه ریزان را با نظرات مستقیم آنها آشنا سازیم و موجبات موفقیت برنامههای عفاف و حجاب را فراهم سازیم.
-زمینه مشورت وتبادل نظر بین معلمان را فراهم آوریم تا علاوه بر تدریس به مسائل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان بپردازند.
-سطح اخلاق و معنويات جامعه را با استفاده از ابزار تشويقي و توسعه فرهنگ کتابخواني در زمينه اخلاق و معنويت ارتقا دهیم.
-الگوهاي مناسب حجاب را با توجه به اوضاع زماني و موفقيتهاي اجتماعي افراد ارائه دهیم.
-با استفاده از اینترنت به عنوان ابزاری مثبت، الگوهای مختلف پوشش اسلامی را اشاعه دهیم.
دکتر حسینی- مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی