به گزارش پایگاه خبری عدالت خواهان گلستان"حانیه احدزاده: این روزها مهران مدیری کارگردان طنز با سابقه ی تلویزیون موج بزرگی از انتقاد را پشت سر گذاشته است.
برنامه ی تلویزیونی دورهمی که دو روز در هفته از شبکه ی نسیم پخش می شود، تازه ترین اثر مهران مدیری است که با وجود طرفداران بسیار، در آغاز راه بطور گسترده مورد اعتراض و نقد قرار گرفت. هر چند چنین جریانی برای مهران مدیری تازگی ندارد و او قبل تر در سریالی مثل نقطه چین شاهد نقدهای گوناگون بوده است و نیز سال پیش اعتراض گروهی از پزشکان، مهران مدیری را تا حد توقف و ناتمام گذاشتن سریال پربیننده ی در حاشیه به پیش برد.
به نظر می رسد که راه افتادن موج انتقاد از دورهمی در روال آن تاثیر داشته است، بطوریکه روند برنامه و رفتار مجری با قسمت های نخستین تفاوت دارد و به چارچوب لازم رسانه ی ملی نزدیک شده است.
هر چند بسیاری از نقدهای مطرح شده درمورد برنامه ی دورهمی منصفانه است و این برنامه با معیارهای فرهنگ ایرانی اسلامی ما فاصله دارد، اما آنچه در این میان قابل تامل است ایجاد شدن چنین موج های انتقادی و تاثیر آن در تغییر برنامه است. اما سوال اینجاست که چرا در مواردی مشابه و مواردی مهم تر چنین روندی را نمی بینیم؟ چرا در مقابل سایر حرکت های نامتناسب با فرهنگ اجتماعی خود که بارها زیان بارتر و خطرناک تر است عملکرد مناسبی نداریم؟
براستی تراشیده شدن موی سر یک بازیگر به دست مهران مدیری در جامعه ی ما اثر منفی بیشتری دارد یا برداشته شدن حرمت و جایگاه حجاب در سینمای امروز ما؟
این مهم است که برنامه سازان ما ابتکار به خرج دهند و از برنامه های ماهواره تقلید نکنند، اما آیا تقلید و الگوگیری از تفکر مادیگرایانه ی غرب و مطرح کردن شعارهای فمنیستی در سینما و تلویزیون خطرناک تر است یا تقلید دکور از یک برنامه ی ماهواره ای؟! پس چرا در مقابل چنین فیلم هایی که ذهن جامعه را مسموم می کند، سکوت کرده ایم و به تماشا ایستاده ایم؟
ما که می توانیم با نقد و اعتراض فیلم ساز را از اشتباه خود آگاه کرده و به سمت چارچوب اخلاقی حرکت دهیم، پس چرا در مقابل رقص و پایکوبی در سینما و تلویزیون اعتراضی نمی کنیم؟ اگر ما می توانیم اینطور جسورانه از منطبق نبودن برخی رفتارها در یک برنامه ی تلویزیونی با فرهنگ ملی مذهبی مان انتقاد کنیم و موج این اعتراض ها نتیجه ای در پی داشته باشد، پس چرا در مقابل هجوم ماهواره و اثرات مخرب آن بر جامعه کاری نکردیم؟
آیا نباید در برابر سینمای روشنفکرانه ای که عقاید مذهبی جامعه را نشانه گرفته و ارزش هایی چون حیا و حجاب را به سخره می گیرند صدای اعتراضی بلند شود؟ بسیار است شمار فیلم هایی که بطور هنرمندانه به ترویج بی بند و باری و عادی سازی بی عفتی در میان جوانان می پردازد و هنجارها و ارزش های جامعه را زیر پا می گذارد، اما آنچه در مقابل این نگاه غالب در سینمای امروز ما به گوش می رسد، صدای اعتراض عده ای قلیل است که نه به خوبی شنیده می شود و نه اثری در پی دارد.
نمی دانم، شاید صدای تیربار دشمن در میدان جنگ نرم که اندیشه و اعتقادات و اخلاق جامعه ی ما را هدف قرار داده است آنقدر آهسته است که آن را نمی شنویم.
براستی ای کاش همه را به چشم مهران مدیری می دیدیم...