به گزارش عدالت خواهان گلستان"به نقل از مهر حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی و ایرانیان در پاسخ به خبرنگاران درباره اخبار منتشره در خصوص تعرض دو تن از مامورین پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی در هنگام خروج از آن کشور در فرودگاه جده اظهار داشت: متاسفانه این اقدام شبه تجاوز برای دو تن از هموطنان ما که در ایام عید نوروز به عمره مشرف شده بودند پیش آمده است.
وی افزود: در هفته دوم تعطیلات، به هنگام بازرسی از یک کاروان عمره ایرانی، مامورین متخلف مذکور به بهانه مشکوک شدن به دو نوجوان ایرانی، آنها را از بقیه جدا کرده و در بخش دیگری مورد بازرسی بدنی قرار دادند که در اثنای بازرسی، سایر افراد کاروان متوجه شده که مامورین خاطی قصد آزار و اذیت جنسی آن دو نوجوان را داشته اند و مسئولین امر را از این موضوع مطلع می کنند. مسئولین مربوطه بلافاصله موضوع را به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جده اطلاع داده و با حضور کنسول آن سرکنسولگری، مقامات ذیربط کاروان و مسئولین فرودگاه جده بررسی های میدانی بعمل آمده و پس از شناسایی دو مامور متخلف، پس از انجام مقدمات قانونی طرف سعودی اقدام به بازداشت آنها می کند.
معاون وزیر امور خارجه همچنین افزود: در روز بعد از این واقعه و در غیاب سفیر عربستان سعودی در تهران، کاردار و کنسول آن کشور توسط مدیرکل کنسولی به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این عمل شنیع و غیر انسانی که باعث حریحه دار شدن افکار عمومی کشورمان شده است را به وی ارائه کرد. طرف سعودی ضمن ابراز تاسف شدید از این اتفاق رذیلانه قول داد که موضوع در بالاترین سطح توسط مقامات کشورش مورد پیگیری قرار داده و با افراد خاطی بشدت برخورد شود.
در ادامه قشقاوی اظهار داشت با توجه به این رفتار غیر انسانی و ضد دینی، منتظر برخورد دولت سعودی با این افراد و اعمال اشد مجازات در مورد آنها هستیم.
همچنین وی افزود: نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در ریاض و جده تا حصول نتیجه مشخص پیگیر ماجرا خواهند بود و متعاقبا نتایج آن در اختیار خانواده ها و افکار عمومی قرار خواهد گرفت.
دریغ از یک بیانیه و موضع گیری رسمی؛ بی تفاوتی مسئولان به تجاوز ماموران عربستانی به دو نوجوان ایرانی!
حمله عربستانی ها به یمن برای برقرار کردن دموکراسی در این کشور، هرچه برای نشان دادن سبوعیت ساکنان سرزمین وحی کافی به نظر میرسید و چهره ایشان را در نزد جهانیان مخدوش میکرد، برای آن دسته از هموطنانمان که در یکی از شب های نوروزی از جده به مقصد تهران پرواز کردند، دلایل واضح تری برای انزجار از ایشان وجود داشت.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ماموران بازرسی فرودگاه، دو پسر نوجوانان ایرانی را برای بازرسی به اتاقی منتقل کردند و وقتی یکی از ایشان از بازجویی بازگشت، اطرافیانش متوجه تغییرات عجیبی در وی شدند؛ تغییراتی که با چند سوال و جواب، به شکسته شدن بغض نوجوان منجر شد و پرده از حقیقت سیاهی برداشت که برای شنوندگان ماجرا هم قابل هضم به نظر نمیرسد، چه برسد به آن نوجوانان.
وقتی زائران خانه خدا متوجه این اتفاق شوم شدند، مسئولان کاروان و روحانی همراهشان را در جریان گذاشته و خواستار معرفی شرطههایی شدند که این گناه نابخشودنی را مرتکب شده بودند ولی نه اتاقی که در آن نوجوانان را برای تفتیش بدنی برهنه کرده بودند دوربین داشت و نه نشانی از آن دو پلیس از خدا بی خبر میشد یافت.
البته همه اینها هم موجب نشد که خشم زائران فروبنشیند. زمانی طول نکشید که سرپلیس جده از یکسو در جریان قرار گرفت و به محل رسید و از سوی دیگر، کنسولگری کشورمان در جریان ماوقع قرار گرفت و نفراتی به فرودگاه اعزام شدند که بعدا سرکنسول هم به جمعشان پیوست.
با رسیدن نیروهای پلیس، انگشت نگاری و نمونه برداری دی ان ای در دستور کار قرار گرفت ولی کسی از محل مجرمان آگاهی نداشت(!) و به نظر نمیرسید پایانی برای رنج حاجیان ایرانی رقم بخورد. حاجیان باید به پرواز میرسیدند و باز میگشتند، در حالی که در مقابل آن همه عذاب، فقط مشتی وعده که رئیس پلیس و سرکنسول برای پیگیری ماجرا و مجازات مجرمان داده بودند، همراه داشتند که تسلای دردهای هیچ کدامشان نبود.
همه اینها موجب شد که در پرواز آن شب زائران خانه به میهنمان، نشانی از خوشی نباشد؛ حال همه منقلب بود و عصبانیتی در آن جمع موج میزد که در قیاس با اوضاع پدر و مادر آن نوجوانان، چیزی نبود چراکه از آن سفر روحانی، برایشان کابوسی مانده بود که نمیدانستند چه زمان تمام خواهد شد و فرجامش چه خواهد بود.
تصورش هم دردناک است که بعد از عمری تلاش و پس انداز، راهی چنین سفری شوی و در بازگشت چنین درد بزرگی را برای همیشه به ارمغان بیاوری و حتی نتوانی تا زمان دستگیری و مجازات کسانی که روزگار دلبندت را تیره کردهاند، در آن فرودگاه شوم بمانی و همه امیدت، تلاش پلیسی شود که مجرمان از خودشان هستند.
طبیعتا به تلاش آنچنان پلیسی که نمیشود دلخوش کرد، مگر آنکه مسئولان وزارت خارجه کشور و سازمان حج و اوقاف، پیگیر ماجرا شده و به هر روشی که که میدانند، کاری کنند که مجرمان به مجازات برسند. هم مجرمان مجازات شوند و هم کسانی که قصد دارند به این سفر بروند، با خطراتی که در کمینشان نشسته آگاه شوند و حتی به پلیس آنجا نیز اعتماد نکنند.
شاید اگر قرار باشد پدر و مادر آن نوجوانان آسیب دیده سخنی بگویند، هشدار به پدر و مادرهایی باشد که قصد دارند فرزندانشان را هم با خود به این سفر ببرند و از ایشان بخواهند که از این کار منصرف شوند؛ منصرف شوند چون این سفر بار معنوی خاصی برای این طیف سنی ندارد و علاوه بر آن، همراه داشتن کودکان و نوجوانان در این سفر، هم ممکن است دست و پای بزرگترها را در انجام مناسک و در طول سفر ببندد و هم ممکن است چنین اتفاقات شومی برایشان رقم بخورد.
این توصیه ها هم اگر نباشد، قطعا پدر و مادر این نوجوانان که با رنج فرزندشان، رنجور شدهاند، از زائران خواهند خواست که همه جا با فرزندانشان باشند، ولو در اتاق بازجویی و تفتیش بدنی در فرودگاه، چراکه میدانند نتیجه اعتماد به پلیس سعودی، میتواند تا چه اندازه درد آور و شوم باشد.
شاید همین مسائل است که موجب شده برخی کشورها اجازه احرام بستن به افرادی که زیر سن قانونی هستند را نمیدهند و به جای اعزام این دسته زائران، سهمیه کشور در این مناسک را به بزرگسالان اختصاص میدهند، ولی در کشور ما نه تنها چنین رویکردی اتخاذ نشده، بلکه حتی در میان آموزش های مفصل به متقاضیان اعزام به حج، تذکری در این باب داده نمیشود.
اما از همه این موارد تلخ تر آنجاست که میبینیم به فاصله چندین روز از وقوع آن رویداد شوم، هنوز دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان حج و اوقاف، نسبت به ماجرا موضع گیری نکرده و تلاش محسوسی برای پیگیری این پرونده شوم از خود نشان نداده اند؛ موضوعی که به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست!