به گزارش پایگاه عدالت خواهان"شهرستان گنبدکاووس از دیرباز مهد تاریخ، فرهنگ و تمدن در شمال ایران اسلامی بوده است و هر گاه کسی بخواهد درباره تاریخ سرزمین ایران سخن به میان آورده و از فرهنگ سخنی بگوید ناگزیر باید بخش عمدهای از سخنان خود را به جرجان زمین یا همان گنبدکاووسی اختصاص دهد که در لسان بسیاری از مورخان بزرگ دنیا نیز تعاریف و تمجیدهای بسیاری را برای خود ثبت و درج کرده است.
حال این روزها و در ایام نوروز سال 97 مسوولان گنبدی با راهاندازی نوروزگاهی در مجاورت برج قابوس با محوریت و نامگذاری فرهنگ اقوام در تلاش هستند تا به نوعی بخشی از آداب و رسوم فرهنگی و هنری قومیت های گنبدکاووس را برای آشنایی بیشتر مسافران و گردشگران نوروزی با فرهنگ اقوام مختلف مردمان ساکن در این شهرستان معرفی کنند.
اما آنچه امروز به واقع در درون این نوروزگاهها به وقوع پیوسته است عدم توجه به زوایا و ابعاد متفاوتی است که موجب شده در افکار و اذهان عمومی این نوروزگاه به جای آنکه نمایان کننده فرهنگ و آداب و رسوم اقوام مختلف ساکن در شهرستان گنبدکاووس باشد بیشتر یک فضای تک بعدی برای نمایش فرهنگ مردمان شریف ترکمنی باشد که هر چند فرهنگ و رسومی بسیار دلنشین دارند اما قطعا در مجاورت فرهنگ غنی و زیبای سایر اقوام است که میتواند جلوه بیشتری داشته و از سویی دیگر یک مجموعه و گنجینهای از این فرهنگها را به نمایش بگذارد.
از ابتدای راهاندازی این نوروزگاه درگیری و مجادله لفظی و نهایتا فیزیکی شهرداری و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گنبدکاووس بنا به ضربالمثل معروف «سالی که نکوست از بهارش پیداست» نشان داد عاقبت خوبی در انتظار این نوروزگاه نخواهد بود.
عوائد مالی به دست آمده از راهاندازی این نوروزگاه هم شهرداری و هم میراث فرهنگی را برای تصدی مدیریت این مجموعه تهییج و تشجیع کرده بود و نهایتا نیز با تقسیم فضا بین هر دو نهاد و سپردن تصدی 60 غرفه برای هر کدام از این دو نهاد سوت پایان درگیریها به صدا درآمد اما بیبرنامگی و توجه صرف به دریافت مبالغ مالی برای اجاره غرفهها و کل مجموعه به پیمانکار باعث شد تا این نوروزگاه نتواند به رسالت خطیر خود عمل کند.
در شهرستانی که قومیتهای متعددی از جمله ترکها، خراسانیها، سیستانیها، کردها، شاهرودیها، بلوچها و کرمانجها نیز حضوری پرشور دارند قرار ندادن غرفههایی حتی به تعداد انگشتان دستان برای معرفی فرهنگ و آداب و رسوم این قومیتها در میان 120 غرفه موجود ثابت میکند که نگاه درآمدزایی و کسب منافع به مراتب بر نگاه فرهنگی و گردشگری سایه سنگینتری حتی نسبت به گذشته انداخته است.
در کنار این فقدان توجه به ظرفیتهای عظیم قومیتهای غیرترکمن در این نوروزگاه، ضعفهای شدید در حوزه نگاههای فنی و ساختاری که به طور نمونه باعث شد در نخستین بارشهای پراکنده فضای نوروزگاه به یک آببندان تبدیل شود گوشه دیگری از بیتدبیریها در راهاندازی این نوروزگاه است.
بدون تردید این سطور نافی فرهنگ و آداب و رسوم بسیار جذاب قوم شریف ترکمن نیست اما قطعا این موضوع که گنبدکاووس با گنجینههای تمام ناشدنی فرهنگ و اقوام مختلف منحصر و خلاصه شده در یک قومیت باشد مورد پذیرش و پسند هیچ کس نخواهد بود.
اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز باید با نظارت بر راهاندازی این نوروزگاه و پرهیز از صرفا بریدن و قیچی زدن یک ربان در افتتاح این مجموعهها نماینده صالحی برای معرفی همه اقوام گنبدکاووس و فرهنگ بیبدیل و غنی آنها به گردشگران و مسافران باشند و از ایجاد این زمینه فکری که گلستان و گنبدکاووس تنها محل زندگانی یک قوم خاص از جلوگیری کرده و زیبایی همنشینی فرهنگ اقوام مختلف را در کنار هم به رخ همگان بکشاند.
به نظر میرسد نخستین گام به منظور ایجاد فرصت برای اندیشیدن به محتوای نوروزگاه ها حذف عوائد مالی برای ادارات دولتی و واگذاری این پروژههای به سازمانهای مردم نهاد است تا ضمن ایجاد حس رقابت به کیفیت و محتوای نوروزگاهها افزوده شده و فرهنگ مردمان خوب استان گلستان اینگونه در مظلومیت زیر سایه پول و عوائد مالی قربانی نشود.