به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" حجتالاسلام احمدرضا احمدی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان در یاداشتی تحت عنوان بیست و یک نکته در باب عدالتخواهی،عدالتخویی چنین نوشت:
ای جان!
1. هرگاه کارگزاران جامعه عدالت خو شوند، عدالتخواهی و میزان مطالبه گری کاهش می یابد.
عدالت خویی مقدم بر عدالخواهی است؛ عدالتخواهی قرین مطالبه گری است و موخر بر عدالتخویی است.
2. هر آنکس که عدالت خوست، مطمئنا احدخوست.
و هر آنکس که عدالت ستیز است بنده شیطان است.
3. عدالتخواهی نماد حکومت مبتنی بر توحید است.فرعون ویرانگر نماد عدل،عدول و عدالتخواهی است.
4. حکومتی که در آن فریاد دادخواهانش بیش از دیگران بلند است در مسیر سیل آه مظلومان قرار داشته و محکوم به هلاکت است.
5. دولتی که طالبان حقوق فردی و جمعی تنها به مدعی العموم دلبسته اند تا مدکارشوند، دولت علوی نیست بلکه به تدبیر اموی گرفتار است.
6. مدیری که از عدول(اهل عدل) نباشد و به صدارت نشنید از مدار حق عدول(خروج) کند و قطار مقدرات عموم را از ریل خارج سازد.
7. چه زیباست که حکمرانان تابلویی از کلید واژه عدل با خطی از نور بر سر خود نصب کنند تا همواره ایشان را متذکر شود که "عادل باش!".
8. کارگزارانی که عدالتخویی در جانشان ریشه دارد، در دنیاخواهی افراط نمی کنند.
9. دولتمردانی که به عدل اشتهار دارند،"صالح و لایق" اند.
10. جامعه ای که به فساد و نیرنگ فراگیر آلوده است، و مفسد در آن عزیز، و ظالم مقتدر در امان است حتما و حتما فرادستانش، اهل عدل نیستند. و هرگاه فرادستان عادل نباشند؛دولتشان جائر و مشروعتشان باطل است که بحکم شریعت کسب درآمد از دولت جائر حرام است.پس "عدل" رکن رکین حکومت مشروع بوده و عادل بودن شرط حاکم بودن است.
11. وجه ممیزه انسان از حیوان"عقل" است و امتیاز کارگزار خادم از کارگزار خائن "عدل" اوست.چنان که تشخیص انسان از حیوان دشوار نیست؛ تمیز خادم از خائن نیز دشوار نیست.
12. اگر تبعیض، ظلم و فساد را عوامل شکست حکومت ها بدانیم که در حقیقت چنین است؛تجربه،عقل و فطرت سلیم گواهی می دهد که تبعیض،ظلم و فساد ثمره تلخ حاکمیت منهای عدل است.
13. هرگاه اغماض از ظلم ظالم در جامعه هویدا گردد امید از جامعه رخ بربندد و خاطی صغیر به خطایش حریص تر و امنیت اجتماعی گوهری نایاب گردد.
14. حکمرانان صالح و لایق از ظلم، فساد و تبعیض همقطاران خود چشم نپوشند و اگر چنین کنند در ظلم و فسادشان شریکند. و بدا به بحال حکمرانی که عالما و عامدا معاضد ظالم را تحمل می کند و خود را شریک او می دارد.
15. تنها اهل عدل توان تحول اجتماعی را دارند و شعار تغییر و تحول اجتماعی تنها از اهل عدل پذیرفتنی است.
16. مردم در شایسته گزینی از عدالتخویی و عدالتخواهی افراد غافل نمانند.
17. من برای حکمرانان بعد از ایمان بخدا، اعتقاد به قیامت، نبوت و امامت، فضیلتی بالاتر از عدالت سراغ ندارم.
18. بدترین شرایط اجتماعی یک جامعه، وقتی است که مردم از حکمرانان خود شعار عدل را بشنوند اما رعایت عدالت را احساس نکنند؛ در چنین جامعه ای باید منتظر خشم عمومی و فروپاشی بود.
19. جوامعی که کارگزاران آن عدالتخو و عدالت خواه نباشند، اخلاق، آرامش،آسایش و امنیت را انتظار مدارید.
20. نبرد عدالتخواهان با زر اندوزان، رانتخواران، فاسدان و ظالمان پایان ناپذیر است. مماشات و مسامحه عدالتخواهان با رانتخواران و ظالمان،یعنی قطع امید از حکمرانان؛بدبینی و پایان اعتبار نطام با هر تعریف و هدف.
21. توسعه و پیشرفت و آبادانی جز در سایه عدالت اجتماعی میسور نیست و جامعه پویا، زنده و رو به رشد جامعه ای است که کارگزاران و مردم آن عدالت خو وعدالت خواه باشند. گارگزاران به عدل اهتمام ورزند، و مردم حقوق متقابل هم را مراعات کنند.
احمدرضا احمدی
"ناصح گلستانی"
روی عنوان خبر ذیل کلیک کنید