به گزارش پایگاه عدالت خواهان" از مشرق - هشتگ ها، کمپین ها، سلفی های ناهنجار، مانورهای مد لباس، کورس های ماشین سواری، سلبریتی پرستی ها، عشق های ناپایدار و افسردگی های خاموش، تنها بخشی از فرهنگ ناهنجار جوانان دههی هفتادی ایران امروز است...از منظر ناامیدان، "دیگر چیزی از فرهنگ، برای از دست دادن باقی نمانده است"!! و از منظر خوش خیالان "باید با اقتضائات دنیای مدرن کنار آمد!!".
در این سکوت فرهنگی جای یک بمب رسانه ای خالی بود که چرت خوش خیالان و نا امیدان را پاره کند؛ اما صدایی نه از سلفی بگیران بهارستان و نه از ویلانشینان بی دغدغه ی بالا شهری... صدایی از یک ایرانی آن هم، با فاصله حدود۱۰۰۰ کیلومتر دورتر از مرزهای این سرزمین. شهادت مردی از تبار حسین علیه السلام که بار دیگر روزنه های امید و هدایت را نشانمان داد و حجت را بر ما تمام کرد... شهید محسن حججی...
محسن حججی مانند مولایش حسین بن علی علیهم السلام توانست فراتر از تمام مرزهای ساختگی جغرافیایی، حزبی و قومی ارزش های عاشورایی خود را به نمایش گزارد، و در یک همه پرسی فرهنگی، همه در مقابل مجاهدت، شهامت و ایثار او سر تعظیم فرو آوردند؛ از چپ و راست گرفته تا ایرانی و غیر ایرانی و مذهبی و غیر مذهبی...
حججی از نسل همان دهه ی هفتادی هاست، منتها قلم و دوربینش اسیر شوی مد لباس و ماشین نبود، بلکه روایتگر فقر محرومین همیشه در حاشیه بود؛ ثروت نامشروعش را خرج سلامتی سگ و گربه های خانگی نکرد، بلکه رزق حلالش را خرج رشد فکری جوانان ایران می کرد. عمرش را صرف ولخرجی و پرسه گردی ها نکرد، بلکه جوانی اش را در محرویت زدایی اردوی های جهادی گذراند. و در آخر جانش را بدون هیچ منتی برای نجات اسلام و امنیت ایران اسلامی تقدیم نمود.حججی نماینده یک دسته از ارزش ها بود و تا آخر، پای ارزش هایش ایستاد، ارزش هایی که در هیاهوی رسانه ها غریب می باشد ولی در قلب ها همیشه آشناست و این سری است که یک شهید را هر روز بیش از دیروز محبوب قلب ها می کند... حججی از رویش های دهه ی هفتاد است که شاید از خیلی از شهدای دهه ی شصت جلوتر باشد.
وقتی همه، پای ارزش های محسن حججی را امضا کردند، جای این سوال باقیست که بقای عمر سیاسی مسئولین ما مدیون کدام ارزش هاست؟ مدیون شعارهای پر زرق و برق انتخاباتی که برد چند روزه برای پیروزی سیاسی را دارد یا مدیون ارزش های فراگیری که امثال حججی ها به نمایش گذاشته اند؟
باید با بعضی از سیاسیون خیلی حرف زد که یادشان نرود که گرمای صندلی مدیریتی شان، بیش از هر شعاری، مدیون امثال حججی هاست. نیازی به هزینه های میلیاردی برای برندسازی سیاسیون نیست. مسئولین ما مثل حججی ها زندگی کنند، تا ابد سلطان قلب ها خواهند بود...بدترین تقدیر از امثال حججی ها آن است که فقط با چند هشتک و چند جمله عرض تسلیت، وجدان بیدار شده را ساکت کنیم و ارزش های زندگی او را پیوست کتاب های تاریخ نماییم.
محسن حججی به میهن خود باز می گردد تا ما یادمان نرود برای چه ارزش هایی زنده ایم!؟ یادمان نرود حسین و اصحابش برای چه تا آخرین قطره خون در کربلا ماندند؟ یادمان نرود می توان در قرن ۱۴ هجری نیز حسین بن علی را یاری کرد بشرطی که ...!؟ یادمان نرود جوانانی را که علی اکبری به میدان رفتند و علی اصغری در آغوش مادران خود جای گرفتند...
محسن ححجی باز می گردد تا یادمان نرود، فردای ایران ما، نیازمند شناخت و پرورش حججی های دهه هفتادی و دهه هشتادیست، همانانی که مال، جان، زبان و عمر خود را فدای اعتلای فرهنگ، اخلاق، پیشرفت و امنیت این کشور می کنند... پس نگذاریم امثال حججی ها در چرخش بازی های سیاسی مورد بی مهری قرار گیرند...
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است