20 شهریور 1394 فرهنگ و هنر ،

بهانه تراشی برای برقراری روابط نامشروع+عکس (18+)

بهانه تراشی برای برقراری روابط نامشروع+عکس (18+)

به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"معصومه، آرایش غلیظی ندارد. کف کفشش تخت تخت است و مانتویی هم که به تن دارد به اندازه کافی بلند است. نمی‌توانم نامش را «زن خیابانی» بگذارم. در خانه پدرش زندگی می‌کند؛ پدری که تکنسین یک شرکت بوده و ۱۳ سال پیش از میان آنها رفته است. مادرش به تنهایی ۶ فرزند را به دندان کشیده و حالا تنها ۲ نفر از آنها در خانه مانده‌اند. باقی ازدواج کرده‌اند و به گفته «معصومه» داستان ما، زندگی خوبی هم دارند.

معصومه چهارمین فرزند خانواده است و ۲۸ سال دارد. از ۲۰ سالگی این کار را شروع کرده است. وقتی درباره دلیلش می‌پرسم در یک کلام توجیه می‌کند: «مشکل مالی پیدا کردم».

او مدعی می‌شود: حقوق بازنشستگی پدرم ۷۰۰ هزار تومنه که ۴۰۰ تومنش بابت اجاره خونه میره. از خواهر و برادرام هم کمک نمی‌گیریم.

 

«اولین باری که دست به این کار زدم، ۲۰ سالم بود. با دوستام رفته بودیم شیراز. توی یه قهوه‌خونه قلیون می‌کشیدیم و حرف می‌زدیم. خانمی حدودا ۴۵ ساله با چندتا دختر وارد شدن و روی تخت کنار ما نشستن. کم کم با هم گرم گرفتیم. خانمی که سنش از بقیه بالاتر بود پیشنهادش رو مطرح کرد. گفت اگه پول کم آوردید من می‌تونم براتون مشتری جور کنم».

از معصومه می‌خواهم احساسی را که اولین بار داشته برایم توصیف کند. این‌که آیا ترسیده بود یا پشیمان نبود؟

با لبخندی که در کل مدت گفت‌وگو از لبانش پاک نشد، جواب داد: نه، نترسیده بودم. اون زمان از لحاظ روحی اون‌قدر داغون بودم که دیگه چیزی برام مهم نبود.

حتی اولین مشتری‌اش را هم به خاطر دارد. یک پیرمرد بالای ۵۰ سال.

- از اون کار ۳۰ هزار تومن گیرمون اومد. فکر کن، سال ۸۵ بود، ۳۰ هزارتومن واسه ما خیلی پول بود.

 

 

منوی کافی‌شاپ را به دستش می‌دهم. می‌گوید رژیم است. از رژیمش هم برایم تعریف می‌کند که پیش دکتر فلانی رفته است و قول داده در فلان مدت، فلان کیلو وزن کم کند. چقدر شبیه سایر آدم‌های دور و برم هست.

 

می‌پرسم: می‌ارزد؟

فکر می‌کند جنبه مالی‌اش را می‌گویم. جواب می‌دهد: من همه کاری کردم. از منشی‌گری مطب بگیر تا فروشندگی. اول و آخرش برگشتم سر این کار. هرجا که کار کنی بعد از یه مدت پیشنهادهای صاحبکارا شروع میشه. ماهی ۳۰۰ تومن حقوق میدن، هر انتظاری هم دارن. توی بازار هم که نمیشه از این کارا کرد؛ تابلو میشی و دیگه نمی‌تونی جایی کار کنی.

و ادامه می‌دهد: الان ماهی ۳ تومن درمیارم.

دوباره می‌پرسم: نه، منظورم سختیاشه. به تحقیرش، خطرش، آبروریزیش می‌ارزه؟

جواب می‌دهد: بستگی به خانوم رئیست داره.

جمله‌اش را درست متوجه نمی‌شوم. با اصطلاحاتش آشنا نیستم. توضیح می‌دهد: خانوم رئیس، خاله، مامان ... همه چی بهشون می‌گن. همون کسی که واسطه ما با مشتریاست. اگه پیش آدم مطمئنی کار کنی خیالت راحته.

 

 

بعد شروع می‌کند به یادآوری خاطراتش؛ از سفر شیراز که برگشتم، به «فریبا» معرفی شدم. اونم واسطه بود.

از فریبا که حرف می‌زند لبخندش کشدارتر می‌شود. فریبا کسی بوده که معصومه را مجاب کرده تحصیلاتش را که در پایه دوم دبیرستان رها کرده بود، ادامه دهد. معصومه حالا دیپلم حسابداری دارد. از فریبا به خوبی یاد می‌کند. کسی که اجازه نمی‌داد با امثال معصومه بدرفتای شود. به خاطر آنها با دیگران درگیر می‌شد. حتی دخترها را مجبور می‌کرد تحت نظر دکتر باشند.

 

می‌گوید: فریبا بود که چم و خم کارو بهمون یاد میداد...

 

 

دلم می‌خواهد فریبا را ببینم. این را به معصومه می‌گویم و قبول می‌کند. راهی خانه فریبا می‌شویم. نه این‌که به این راحتی دیدارمان را قبول کند، به خاطر اعتمادش به معصومه است که ما را می‌پذیرد. ظاهرا دوستی عمیقی دارند. احتمالا از باب درد مشترک!

از معصومه می‌پرسم «تا حالا کسی از مشتریا بوده که بهش علاقه‌مند بشی؟»

جواب می‌دهد: واسه من پیش نیومده اما یکی از دخترا بود که یکی از مشتریاش عاشقش شد. آب توبه ریخت رو سرش و ازدواج کردن. الان سه تا بچه دارن، یکی از یکی خوشگل‌تر ...

لبخند می‌زنم. حداقل یک نفر نجات پیدا کرده است.

 

 

معصومه می‌گوید: فکر نکن همه برای مشکل مالی این کارو می‌کنن. یه دختره بود به اسم نگار. خونه داشت توی بالاشهر تهرون به چه بزرگی. وقتی بهش گفتیم چرا این کارو می‌کنی، یه کلمه می‌گفت و دهن همه رو می‌بست؛ کمبود محبت.

آهی می‌کشد و می‌گوید: بالاخره هر کسی توجیهات خودشو داره.

به خانه فریبا رسیده‌ایم؛ یک واحد سرایداری در یک آپارتمان‌. خانه ۹۰ متری فریبا زیباست و در کمال تعجب، تمیز و مرتب. دو اتاق خواب دارد؛ یکی نزدیک در ورودی و یکی هم آخر راهرو.

به اطراف خانه نگاهی می‌اندازم. باورم نمی‌شود در جایی ایستاده‌ام که تنها راجع به آن شنیده بودم.

فریبا از اتاقش بیرون می‌آید. معصومه گفته بود ۴۰ سال دارد اما حداقل ۵۰ ساله به نظر می‌رسد. قد بلند است و به طرز باورنکردنی لاغر ... فقط ردیف جلوی دندان‌هایش باقی مانده است. معصومه گفته بود تریاک می‌کشد. رفتارش چندان دوستانه نیست. بی‌حوصله و خشک سلام می‌کند. تعارف می‌کند که چیزی می‌خوریم یا نه؟ نمی‌خوریم. معصومه سر حرف را باز می‌کند و از فریبا می‌خواهد داستان زندگی‌ش را تعریف کند. باز هم بی‌حوصله پاسخ می‌دهد: چی بگم آخه؟ معصومه کمکش می‌کند: تعریف کن چی شد اومدی اینجا.

 

به قول خودش از عشق پسرعموی خدا خیر نداده‌اش بوده که کارش به اینجا کشیده است. عاشق پسر عمویش بوده اما او زیر قول و قرارها زده و با کس دیگری ازدواج کرده است. بعد از ازدواج او، فریبا که حالا ۲۳ سال داشته دیگر دلیلی برای ماندن در شهر خودشان نداشته است. شبانه به سمت شهری دیگر راهی می‌شود. در این شهر با مرد متاهلی به نام «حمید» آشنا می‌شود و بعد از ادواج موقت با او باردار می‌شود. حمید به سقط جنین اصرار دارد اما فریبا زیر بار نمی‌رود و از دست حمید فرار می‌کند. خانه‌ای برای خودش اجاره می‌کند و تا به دنیا آمدن کودک همان‌جا می‌ماند. از قضا یکی از همسایه‌ها از همان واسطه‌ها بوده است. زیر پایش می‌نشیند که با یک بچه سر چه کاری می‌خواهی بروی؟ خرجت را از کجا در می‌آوری؟ و این آغاز ورود فریبا به این کار می‌شود. سه ماه بعد از تولد نوزاد است که حمید، فریبا را پیدا می‌کند. وقتی از کار جدیدش مطلع می‌شود بچه را با زور و دعوا می‌گیرد و به دست زنش می‌دهد اما فریبا را ترک نمی‌کند. عوض آن، بساط قمارش را این بار در خانه او علم می‌کند. پسر فریبا حالا ۱۷ ساله است و نزد نامادری و برادرهای ناتنی‌اش بزرگ می‌شود. هیچ اطلاعی هم از وجود فریبا ندارد. اینجای داستان، فریبا گریه‌اش می‌گیرد ...

 

 

دیگر وقت رفتن است. این را از اشاره‌های معصومه می‌فهمم. دیدار کوتاهی بود اما برای من همین دیدار نیم ساعته کفایت می‌کرد. در راه برگشت، معصومه با نفرت از حمید حرف می‌زند. می‌گوید: فریبا کمبود محبت داره. روحیه‌ش خیلی حساس و زودرنجه. بارها وقتی توی زندان بوده حمید دار و ندارشو پای قمار فروخته اما هربار بعد از آزاد شدن بازم اونو به زندگیش راه داده.

 

سوال تکراری‌ام هنوز به قوت خود باقی است: ارزششو داره؟

- ببین، توی این کار پشیمون می‌شی، گریه می‌کنی، اذیت می‌شی اما نمیتونی رهاش کنی.

***

«زنان بسیاری هستند که برخلاف معصومه نه جایی برای خواب دارند و نه پولی برای گذران زندگی روزانه».

این توصیف مدیرعامل موسسه حمایت از زندگی سالم است از وضع معصومه در مقایسه با دیگر مواردی که در مراکز حمایت از زنان آسیب‌دیده پناه داده شده‌اند.

 

«چوب‌بند» با اشاره به وضعیت زنان خیابانی اظهار می‌کند: بسیاری از این زنان ادعا می‌کنند که از بی‌خانمانی بوده است که دست به این کار زده‌اند و اگر تنها جای خوابی برای آنها وجود داشت هیچ‌گاه تهدید جانی این کار را به جان نمی‌خریدند.

او که داور دادگاه خانواده نیز هست، ادامه می‌دهد: در مورد افرادی مانند معصومه یا فریبا بیشتر از هر چیز احتمال می‌رود که این افراد در بازه‌ای از زندگی، ضربه روحی شدیدی را متحمل شده‌اند و از آن پس، رفتاری تلافی‌جویانه را پیشه کرده‌اند.

 

وی درباره راهکارهای نجات چنین افرادی توضیح می‌دهد: از جایی به بعد، هدف، وسیله را برای این افراد توجیه می‌کند و به جایی می‌رسند که حتی با وجود باورهای درونی هم، هنوز دست از این کار نمی‌کشند. بنابراین می‌توان گفت که بهترین راه نجات برای این افراد «پیشگیری» است چرا که بازگرداندن ارزش‌ها به چنین افرادی مستلزم درمان تخصصی و ایجاد شرایط اجتماعی مناسب برای آنهاست.

***

از بیرون که به داستان معصومه نگاه می‌کنم دختری را می‌بینم که ۸ سال پیش در سفری به شیراز، یک وجب آب از سرش گذشته است و حالا صد وجب دیگر هم ظاهرا برایش اهمیتی ندارد. دختری را می‌بینم که راحتی پول درآوردن را در ساعات کاری کمتر می‌بیند و نه در ارزش‌هایی که زیر پا نابود می‌شوند. دختری را می‌بینم که به حال زندگی فریبا تاسف می‌خورد اما حداقل در مقابل من شکایتی از راه زندگی خودش نداشته است.

 

نمی‌دانم، شاید باید دعا کنم روزی کسی پیدا شود و روی سر معصومه آب توبه بریزد و دوباره ارزش‌های زندگی را یادآور شود.

بی‌تردید بخش زیادی از اظهارات معصومه‌ها و فریباها، ادعاها و توجیهاتی است که خودشان هم می‌دانند مبنای محکمی ندارد؛ چنان‌که معصومه یک بار از مشکل مالی می‌گوید، یک بار از شدت داغان بودن روحیه‌اش و نهایتا هم از اعتیاد به این کار. اما به هر حال، فارغ از آنچه این قربانیان مدعی هستند، باید بپذیریم که این قشر در جامعه ما وجود دارند و متاسفانه واقعیاتی غیر قابل انکارند. مدتی قبل هم وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی بر این مهم تاکید کرد که نباید این طیف را انکار کنیم بلکه باید برای حل این معضل گام برداریم. باید باور کنیم که امروز لاپوشانی و انکار این بیماری، هیچ کمکی به درمانش نمی‌کند.

 

ز،حوادث عکس ،تصویر ،،(18+) ،روابط نامشروع ،گفتگو با زن خیابانی ،عصومه‌ها و فریباها، ،مشتری ،ذبح حیا در مقابل آتش هوس ،خاله ،باردار ،هوس ،،(18+) ،روابط ،قهوه خانه ،حوادث ،روابط نامشروع ،مشتری ،خاله ،باردار ،هوس ،قهوه خانه حوادث عکس ،تصویر ،،(18+) ،روابط نامشروع ،گفتگو با زن خیابانی ،عصومه‌ها و فریباها، ،مشتری ،ذبح حیا در مقابل آتش هوس ،خاله ،باردار ،هوس ،،(18+) ،روابط ،قهوه خانه ،حوادث ،روابط نامشروع ،مشتری ،خاله ،باردار ،هوس ،قهوه خانه حوادث عکس ،تصویر ،،(18+) ،روابط نامشروع ،گفتگو با زن خیابانی ،عصومه‌ها و فریباها، ،مشتری ،ذبح حیا در مقابل آتش هوس ،خاله ،باردار ،هوس ،،(18+) ،روابط ،قهوه خانه ،حوادث ،روابط نامشروع ،مشتری ،خاله ،باردار ،هوس ،قهوه خانه،

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
پای میلیاردها تخلف درمیان است/چرا برای قطع رانت و تبانی عده ای در سازمان نظام مهندسی استان گلستان اقدام قاطع صورت نمی گیرد؟واقعا چرا؟ اعتبار کالابرگ بر اساس کدملی سرپرستان خانوار شارژ می‌شود/خرید با کالابرگ، جدای از اعتبار تخصیصی و پرداختی بابت یارانه ماهانه آیت الله خامنه ای تنها مسئول در جمهوری اسلامی بخش دوم/سخنی با مسولین ارشد استان سیاست زده گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! بخش اول/سخنی با مسولین ارشد گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! عکس/داشتن دو مسولیت همزمان جناب شهردار /کدامیک قانون را نادیده می گیرند ، نظام مهندسی گلستان یا شهردار؟ یا هردو؟+سند پیشنهاد عجیب یک گروهک پس از استعفای ظریف! روحانی و جهانگیری هم محاکمه خواهند شد؟/ اتلاف ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی/همتی هم محاکمه خواهد شد؟ ضعف فضاسازی استان گلستان در ماه مبارک رمضان؛ مسئولان پیگیری نمی‌کنن سوءاستفاده از بیت‌المال محاربه با خدا عدو شود سبب خیر/ ترامپ جیره کدام معارضان ضدانقلاب را قطع کرد؟ تجمع دانشجویان در اعتراض به کشته‌شدن قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران +فیلم آقای بی وجدان فرصت طلب بفکر آبروی انقلاب باشید عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان انتشار لیست ثبت نام کنندگان انتخابات هیت مدیره نظام مهندسی استان گلستان قبل از تایید صلاحیت+اخبار نظام مهندسی ساختمان استان گلستان