حزب اعتماد ملی در سال 84 و به دنبال رای نیاوردن مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری بوجود آمد ،کروبی در آن انتخابات هم مدعی بود که تقلب شده و وی وقتی نیم ساعتی را مشغول خواب بود ، رای وی را خورده اند .
بعد از انتخابات سال 84 وی از مجمع روحانیون مبارز جدا می شود و حزب اعتماد ملی را به همراه گروهی از اصلاح طلبان فعال تشکیل می دهد ، این حزب تا سال 88 قانونا مشغول بکار بود و فعالیتهای منسجمی هم در سطح کشور داشت تا اینکه در جریان انتخابات سال 88 این حزب از کاندیداتوری مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد.
کروبی با شعار تغییر که الهام گرفته از دولت انگلیس و کپی برداری از ایده دیوید میلیبند رئیس حزب مخالف دولت بود وارد صحنه شد اما اقبال عمومی به هیچ وجه سمت وی نرفت و بجز یک سری فعالین سیاسی معتقد به کروبی و منتقد نظام که در لوای کروبی انتقادات تندی متوجه نظام می کردند و تعدادی از جوانان که لیبرالیسم را در ستادهای روحانی تجربه می کردند ، مردم عادی بیشتر به سمت موسوی و احمدی نژاد گرایش داشتند .
در عین حال کروبی تا آخر در صحنه ماند و علیرغم درخواست گروههای اصلاح طلب برای کنار رفتن به نفع موسوی این کار را نکرد و ماند، البته کنار هم می رفت چیز ی فرق نمی کرد چون کروبی در سال 88 چیزی در حدود 333 هزار رای آورده بود که در مقایسه با اختلاف 11 میلیونی رای موسوی با احمدی نژاد رقمی به حساب نمی آید .
بعد از انتخابات سال 88 کروبی به نتیجه اتخابات اعتراض و با عنوان شائبه تقلب خواستار اعتراض خیابانی مردم برای احقاق رای خود شد ، این موضوع باعث شد تا حوادث تلخی در سال 88 بوجود آید و نظام دچار هزینه هایی سنگین شود .
در این میان شعارهایی علیه آرمانهای انقلاب و امام خمینی (ره) سر داده شد ولی کروبی و موسوی که داعیه دار خط امام بودند نه تنها مرزبندی شفافی با فتنه گران نکردند بلکه سکوت کردند و شاهد توهین علیه اصل ولایت فقیه و ارکان نظام بودند .
جمهوری ایرانی ، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و ... شعارهایی بود که آرمان امام راحل را هدف قرار می داد و شعارهایی بود که در کانون فتنه در آنطرف آبها توسط علیرضا نوری زاده طراحی و ساخته می شد و شب قبل از اعتراضات از طریق ماهواره به رابطین فتنه داده می شد .
اما موسوی و کروبی هیچگاه نخواستند با فتنه گران داخلی و حتی جاسوسان غربی و استکبار جهانی که علنا به خیابانهای تهران آمده بودند و علیه امنیت ملی کشور توطئه کردند ، مرزبندی داشته باشند و با لجاجت خود کار را بجایی رساندند که یاغیان در روز عاشورای سال 88 جرات جسارت به ساحت مقدس امام حسین (ع) را پیدا کنند البته مردم با بصیرت ایران در 9 دی این زباله های خیابانی را به سطل آشغال تاریخ پرتاب کردند .
در این میان حزب اعتماد ملی که از کروبی حمایت کرده بود همچنان از دبیر کل خود حمایت می کرد و اعتقادات رئیس خود را در سر می پروراند و این باعث شد تا این حزب در غائله سال 88 تعطیل و پلمپ شود .
اخیرا با توجه به انتخاب رووحانی به عنوان رئیس جمهور و ورود مجدد چهره های اصلاح طلب به عرصه سیاسی کشور بحث فعال شدن احزاب مطرح شد . عبدالرضا رحمانی فضلی در تاریخ 9 دی احزاب را جمع می کند و از حزب اعتماد ملی هم دعوت به عمل می آورد . همین امر باعث می شود تا رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی این حزب را غیرقانونی و پلمپ شده تلقی ننماید .
در استان گلستان هم در سال 88 اتحادیه انجمن های اسلامی استان گلستان از کاندیداتوری کروبی حمایت کرد هر چند که بسیاری از اعضای آن در دقیقه آخر به موسوی رای دادند .
اتحادیه انجمن های اسلامی استان گلستان از گروهای فعال سیاسی و منسجم استان بوده که یادگار مرحوم قربانعلی قندهاری نماینده فقید استان گلستان می باشد که همواره در انتخابات و فرآیندهای سیاسی استان و گرگان وزنه و ظرفیت قابل اتکایی به شمار می رفت و پشتوانه مردمی بالایی هم داشت اما در سال 88 با انتخاب کروبی به عنوان کاندیدای منتخب شاید ضربه مهلکی به این اتحادیه وارد شد و در حالی که قاطبه مردم از احمدی نژاد و موسوی حمایت می کردند این جریان خود را از بدنه مردمی جدا کرد .
فعالیتهای بعدی کروبی در رقم زدن حوادث تلخ سال 88 باعث شد تا بسیاری از فعالین سیاسی این جریان از انتخاب کروبی پشیمان شوند و قلبا راه خود را از اتحادیه جدا کنند، چه اینکه مردم گرگان نیز که عمدتا مذهبی و وفادار انقلاب بودند و اتحادیه را نیز به عنوان به گروه منسجم قبول داشتند با چشم تردید به فعالیتهای این جریان نگاه می کردند .
اما هفته گذشته رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی به گرگان آمد تا در جمع فعالین سیاسی اصلاح طلب استان سخنرانی کند . افراد قدیمی اتحادیه به همراه گروههای اصلاح طلب گرگان به این مراسم رفتند تا ببینند آیا فضا برای ورود مجدد به عرصه فراهم است یا نه؟
اما در نگاه عمومی جامعه تحزب گرایی در جامعه ایران تاکنون جواب نداده و احزابی که در صراط مستقیم و خدمت رسانی به انقلاب بوده اند هم نتوانسته اند کار تشکیلاتی و حزبی انجام دهند چه اینکه حزبی مثل اعتماد ملی با این سابقه تلخ سال 88 بخواهد مجددا فعالیت خود را آغاز کند .
بعید می دانیم مردم به اعتماد ملی اعتماد بکنند و عنان و اختیار جامعه را دست آنها بسپارند چون از عقبه این جریان مشخص است که از استراتژی و مبنای مشخصی برای اداره جامعه برخوردار نیست و قائم به فرد است و زمانی که کروبی به حصر خانگی رفت حزب هم تعطیل شد .
از طرفی حزبی که منافع ملت را فدای منافع دبیر کل بکند نمی تواند بستر اجتماعی و برنامه ای برای تحول جامعه و توسعه بنیادین داشته باشد و اینها از آسیب هایی است که تحزب گرایی در ایران به آن دچار است .
افکار پوسیده این حزب قطعا توان راهبری پتانسیل عظیم جوانان را ندارد و پیش بینی می شود این حزب اگر فعالیت خود را آغاز کند با همان افراد قدیمی و بازنشسته و صرفا برای دید و بازدید و رایزنی شروع بکار خواهد کرد و هیچوقت نخواهد توانست بستر ساز حوادث اجتماعی در آینده ایران شود .نویسنده : گلستان ما - سعید شهمرادی
