علیرغم گذشت بیش از 3 سال از اتفاقات درس آموز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و کناررفتن نقاب ها از چهره ی بسیاری افراد که تلاش می کردند با عناوین مختلفی همچون اصولگرا و... خود را در صف انقلابیون جا زده و در مقاطع حساس، به ایفای نقش ماموریتی خود بپردازند و سپس مزد خوش خدمتی خود را از ارباب خاطره های غیرمستند دریافت کنند، به نظر می رسد به فاصله چندماه تا انتخابات ریاست جمهوری و با افزایش احتمال یک دوره ای شدن ریاست جمهوری روحانی، باز هم ماموریتی جدید برای عده ای صادر شده تا از هم اکنون، تلاش مضاعفی را برای برهم زدن اتحاد نیروهای انقلابی و رخنه در صفوف آنها آغاز کنند تا در نهایت، بازهم به نفع جریان غربگرا و غیرانقلابی فعال در کشور، نتیجه را رقم بزنند.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان"د، جریان فشل و بدون پایگاه اجتماعی اما دارای نفوذ قدرت و ثروت که عنوان "اصولگرایی" را بر پیشانی خود ثبت کرده، از دو هفته ی گذشته سعی دارد برخلاف منویات اعلام شده و صریح امام خامنه ای مبنی بر عدم انتخاباتی کردن زودتر از موعد فضای سیاسی کشور، با انتشار اخبار و تحلیل های پیاپی درباره انتخابات، گزینش کاندیداها، اعلام فرد موردنظر خود و... به خیال واهی، دست پیش را درباره انتخابات آتی ریاست جمهوری گرفته باشد تا به اهداف اعلام نشده ی خود نایل آید.
این طیف بازنشسته سیاسی، ابتدا از تشکیل کمیته انتخابات یکی از احزاب منتسب به اصولگرایی سخن گفتند، بلافاصله مسوول همان کمیته از بررسی داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم خبر داد و در ادامه، سریعا اعلام شد کاندیدای آن حزب تا پایان شهریورماه معرفی خواهد شد!
جریان مذکور که به واسطه دراختیارداشتن گلوگاه های بازار اقتصادی کشور، توانسته اند برخلاف پایگاه اجتماعی اندک خود، اما از نفوذ بالایی در برخی مراکز تصمیم گیری برخوردار شده و رسانه های متعددی را به صورت غیرمستقیم تحت اختیار خود در آورند، تنها یک هفته پس از انتشار اخبار انتخاباتی حزب متبوعشان، در اتفاقی گاف گونه، از نقطه نهایی این تلاش، رونمایی عجیبی نمودند.
دوشنبه 18 مردادماه، خبرگزاری تسنیم با انتشار یادداشتی تحت عنوان "ریاکاری و ماجرای دوقطبی‌سازی هسته‌ای میان شخصیت‌های انقلاب" به قلم یکی از فعالان دفتر علی اکبر ولایتی، تلاش کرد تا با زنده کردن اتفاقات تلخ مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال 92، برای فرد محبوب نویسنده ی یادداشت پروژه ی مظلوم نمایی را کلید زده و همزمان، از دکتر سعید جلیلی و حامیان وی به شدت انتقاد کند. چرایی انتشار این یادداشت در چنین برهه ای از زمان، آن هم تحت عنوان دوقطبی سازی(!) در هاله ای از ابهام قرار دارد.
اما موضوع به همینجا ختم نشد و همین یادداشت، به فاصله 3 روز پس از انتشار در تسنیم، در سرمقاله ی روزنامه رسالت نیز منتشر شد! این بار با عنوان "دوقطبی سازی هسته ای"!
بررسی تحولات هفته ی گذشته رسانه ها و اوضاع سیاسی کشور نشان می دهد به جز یک خبرگزاری که به نقد "دیپلماسی چرخشی" ولایتی انتقاداتی را داشت و البته در این انتقاد نیز، هیچگونه دوقطبی سازی میان او با هیچیک از افراد دیگر همچون جلیلی صورت نگرفته بود، و تنها به انتقاد از مواضع "زیگزاگی" ولایتی پرداخته شد.
با این وجود، به نظر می رسد تمرکز دو رسانه مکتوب و برخط متعلق به جریانی که خود را به اصطلاح "اصولگرا" می داند، حاوی نکات دیگری است که نیاز هست مورد توجه قرار گیرد.
یکی از آن نکات، می تواند به شکست احتمالی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده معطوف باشد. با توجه به وحدت اعلام نشده ولایتی با روحانی در انتخابات سال 92 که با طرح مسایل مبهم و غیرمستند در جریان مناظرات انتخابات، به ایجاد تشکیک و تردید در میان نیروهای وفادار به انقلاب منجر شد و پس از انتخابات، با صدور حکم با امضای هاشمی رفسنجانی برای ولایتی، به نوعی از تلاش او تقدیر به عمل آمد، اینک، مجددا برای دامن زدن به همان تشکیک و تردیدها، بازهم طیفی از اصولگرایان وابسته به تفکرات هاشمی رفسنجانی فعال شده اند و به بهانه ی عدم دوقطبی سازی کاذب، می خواهند ولایتی را بر سر زبان های بیاندازند تا در لحظه ی مدنظر، ضربه ی مجددی به جریان انقلابی کشور وارد کنند.
به راستی، کدام فرد علاقه مند به انقلاب از عملکرد ولایتی طی حداقل 12 سال گذشته دل خوشی دارد؟ از انصرافش در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به نفع هاشمی رفسنجانی گرفته تا تخریب کاندیدای منتسب به گفتمان انقلاب اسلامی در سال 92. از حمایت از دولت روحانی برجام گرفته تا عضویت در هیات نظارت بر اجرای برجامی که مشخص نیست دقیقا چه می کند!
جالب اینجاست که پس از هشدار و انتقاد امام خامنه ای از هیات نظارت بر اجرای برجام، ولایتی به صورت سریالی و طی مصاحبه های پرشمار با رسانه های مختلف، تلاش کرد از خود قامت یک منتقد برجام را در اذهان عمومی تداعی کند و در شرایطی که بیش از 9 ماه از اعلام فرامین 9گانه ولی امر مسلمین برای اجرای برجام می گذشت، به یکباره متوجه نقض برخی خطوط قرمز معظم له در ماجرای برجام شد!
جمعبندی اینکه، جریان بازنشسته سیاسی تحت عنوان باطل شده "اصولگرایان" که طی اکثر سال های گذشته، طرف شکست خورده ی انتخابات ها بوده اند، (نمونه ی آخر آن در انتخابات مجلس اسفند 94 بود که به ویژه در تهران، با تهیه ی لیستی بی مبنا و با هوچیگری رسانه ای، صدای نیروهای انقلابی را خفه کردند و موجبات شکست 100 درصدی خود را هم فراهم آوردند) این بار هم درصدد هستند تا انتخاباتی کردن زودتر از موعد فضای انتخابات، آن هم به نفع طیف جیره خوار پدرخوانده، از شکست روحانی در انتخابات آتی و 4 ساله شدن دولت او جلوگیری به عمل آورند.
لازم است نیروهای انقلابی و عموم مردم وفادار به انقلاب، با بازخوانی مجدد سوابق این افراد و جریان ها، قبل از هر چیز به مسایل مهم کشور بپردازند و بنگرند که از جام زهر 598 تا خسارت محض برجام، چه کسانی همیشه در لوای دیپلمات، بیشترین ضربه ها را به کشور، مردم و امامین انقلاب وارد کردند.
شکست پروژه برجام، ماجرای فیش های نجومی، تعطیلی متوالی کارخانه های قدیمی و صاحب برند ایرانی، بیکاری، رکود بی سابقه در بازار اقتصادی، خدشه به استقلال و عزت کشور، ماجرای قراردادهای جدید نفتی، موضوع FATF، وزیران هزار میلیاردی، کاسبان تحریم و برجام، حسین فریدو و باند سرخه ای ها و... همه و همه جزو مسایلی است که متاسفانه موجب نگرانی و دغدغه های دلسوزان به کشور شده است. با این همه، طرح موضوع کاملا فرعی و توهمی دوقطبی سازی میان ولایتی و جلیلی و دیگران کدام مساله ی روز مردم ایران است که توسط دو رسانه ی به اصطلاح اصولگرا، برای داغ شدن آن تلاش می شود؟!
جالب اینجاست که این طیف، همینک سنگ کسی را به سینه می زنند که در سال 92، یکی از اضلاع ائتلاف 3 نفره بود اما هرچه بزرگان اصولگرایی درباره لزوم رعایت وحدت به او تذکر دادند، وی کمترین توجهی هم به آنان نکرد تا جایی که نه جواب تلفن آیت الله مهدوی کنی(ره) را داد و نه به نامه ی ارسالی ایشان اعتنایی کرد.
