غمی به نام بد حجابی و بی عفافی، به عنوان کوچکترین شاخه های اصلی فرهنگی به شمار می رود که نباید کوچک ها را دست کم بگیریم همان گونه که مورچه ی ناچیزی، ناصح سلیمان شد و عنکبوت حافظ جان پیامبر.
بد حجابی و بی عفتی تا کنون آسیب های جبران ناپذیری را به همه ی افراد جامعه به خصوص قشر زنان زده است. حال آیا کوتاهی کردن دراین مسئله خیانت اجتماعی محسوب نمی شود؟!
پس دراینجا سخن حضرت علی(ع) قابل تامل است که می فرمایند:” بزرگترین خیانت ها، خیانت به اجتماع است” پس چرا نباید با بدحجابی مقابله شود؟!
اخیرا احساس می شود پشت چهره ی آرام رهبر عزیزمان غمی مبهم لبخند می زند
اسلام هم دین محبت است و هم دین شمشیر؛ هم دین نرمی است و هم دین خشونت. نرمی را درجای خود تجویز می کند و خشونت را در جای خود، عظمت و اهمیت اسلام به همین است.
اسلام هرگز نمی گوید اگر یک زورگو به یک طرف صورتت سیلی زد، آن طرف راهم بیاور، بلکه میگوید:”آنکه به شما تجاوز میکند، به همان اندازه حق دارید تجاوز او را جواب دهید.” بنا بر استناد آیه ثوب قانون باید به اندازه جرم و تعدی مجرمینی که علیه حقوق اجتماعی مردم تجاوز کرده اند باید با آنان برخورد کند، ولی برای از بین بردن بعضی از گناهان، مجازات کافی نیست.
مجازات هراندازه هم که شدید باشد نمی تواند از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کند؛ که بدحجابی از این نوع است.
پس اسلام از چه راهی با پیدایش این نوع گناه مبارزه می کند؟!
راهی که اسلام برای تامین این منظور پیشنهاد کرده است دوچیز است: مطلب اول، یک سلسه تدابیر برای آرام نگه داشتن غریزه و مطلب دوم، یک سلسه تدابیر دیگر برای مجازات.
در هریک از این دو مطلب راه های متعددی را در جای مناسب خود می توان استفاده کرد
مثل: موعظه ، امر به معروف و نهی از منکر و راه های دیگر این است که اصول زندگی را براساسی قرار داد که موجبات این معزل اجتماعی پیدا نشود.
این جاست که باید انگشت را روی نقطه ی اصلی درد گذاشت وگفت آیا می شود از یک طرف امر به معروف کرد و از طرف دیگر اجازه دهیم باب بدحجابی و بی عفتی باز شود؟!
آیا می شود از یک طرف نهی از منکر کرد و از طرف دیگر اجازه دهیم بازارها منبع پخش اینگونه پوشش ها شود؟!
آیا می شود تنها افراد بدحجاب را مجازات کنیم و از طرفی دیگر افراد باحجاب را بدون تشویق به حال خود رها کنیم؟!
آیا می شود خود مخالف بدحجابی باشیم و از طرفی دیگر با اهمیت دادن به افراد بدحجاب باعث تشویق آنان شویم؟!
زمان هایی را که گذشت کاری نداریم مواظب زمان های آینده باشیم. قرار نیست ما پا در کفش بزرگان کنیم اما می توانیم کفش بزرگان را پا کنیم و کارهای کوچک کنیم تا به نتیجه ای عظیم دست پیدا کنیم.