به گزارش پایگاه عدالت خواهان" آناج: رسانهها نقش مهمی در جهتدهی به افکار عمومی و مطالبات آنها دارند. رسانهها میتوانند با مانور روی یک خبر یا اتفاق، چنان موجی ایجاد کنند که هیچ ارگان و سازمانی قادر به انجام آن نیست. رسانهها توان آن را دارند که از هیچ، همه بسازند و از همه، هیچ! میتوانند سفید را سیاه جلوه دهند، آبی را قرمز، و سبز را نارنجی! گاهی خادم را خائن معرفی میکنند، قاتل را بیگناه و خوب را بد!
بر همین اساس دیگر برای آنها کاری ندارد، از «طوسی»، سیاهسوخته بسازند و از «طبیب تبریزی»، پزشکی مهربان! آنها میتوانند «طوسی» را به خاطر گناهی که هنوز ثابت نشده، بکوبند، له کنند، داغونش کنند و در کنارش به همهی اعتقاد دینی و قرآنی مسلمانان بتوپند، از آن سو نیز «پزشک تبریزی» را به خاطر تعلقش به یک جناح سیاسی، مهربان بخوانند!
این همان منطق دوگانهسوزی است. همان منطقی است که در عرصهی رسانهای کشور به وفور دیده شده و آخرین سوژههایش همین آقایان «طوسی» و «پزشک اصلاحطلب تبریزی» هستند.
ماجرا را یک بار دیگر مرور میکنیم.
الف. «سعید طوسی» قاری قرآن است و در محافل متعددی جهت مسابقات و برنامههای قرآنی حضور پیدا کرده است. 6 سال قبل، چند نفر از وی به دلایلی که BBC و VOA آنها را هر روز اعلام میکنند، شکایت کرده و اکنون پس از 6 سال، محتوای آن پرونده علنی شده است. رسانههای یک جناح خاص، طوسی را تیتر نخست خبرگزاریها و مطبوعات خود نموده و حتی برخی از آنها به دلیل اینکه یک قاری قرآن فلان کار را انجام داده (به فرض اثبات اتهام)، سایر قاریان قرآن و حتی مرام و منش اسلامی را به باد استهزاء گرفتهاند. کار به جایی رسید که رسانههای بیگانه، رهبر انقلاب را به این دلیل که طوسی چند بار در محضرش تلاوت کرده بود، زیر سؤال بردند.
در داخل کشور، برایش جوک ساختند، قاریان را مسخره کردند و مطالب بسیاری که نگارنده از بیانش شرم دارد.
ب. در ایام ماه محرم، خبری مبنی بر مرگ مشکوک همسر و مادربزرگ علیرضا صلحی، «پزشک تبریزی» منتشر شد. خبرها حاکی از آن بود که قربانیان بر اثر خوردن غذای نذری مسموم فوت شدند. در همان زمان سایتهای دولتی، اصلاحطلب و حتی سایت ضد انقلاب بالاترین، با تیترهای «اعضای پزشک اصلاحطلب تبریزی بر اثر مسمومیت با غذای نذری جان باختند» و «فوت خانواده پزشک اصلاحطلب تبریزی با غذای نذری» به استقبال خبر مرگ مقتولان رفتند.
از سوی دیگر، این پزشک به خاطر تجویز ترانههای «محمدرضا شجریان» به بیمارانش، محبوب اصلاحطلبان بوده است. تا جایی که همیشه از او به نیکی یاد میکردند و این رفتارش را میستودند. بر همین اساس، قائممقام وزیر بهداشت از طرف وزیر به دیدار شخص علیرضا صلحی و خانوادهاش رفت و پیام تسلیت وزیر را ابلاغ کرد. فقط کم مانده بود اصلاحطلبان چند روز عزای عمومی اعلام کنند!
حالا خبرها حاکی از آن است که پزشک اصلاحطلب تبریزی، به نذری نبودن غذاها اعتراف کرده است...! و در اردوگاه اصلاحطلبان، سکوت مطلق حاکم است؛ دیگر هیچ رسانهای تیتر نمیزند: «اعتراف پزشک اصلاحطلب تبریزی به قتل اعضای خانوادهاش»؛ دیگر رسانههای خارجی هم فراموششان شده...
اگر بخواهیم با عینکی که رسانهها به ماجرای سعید طوسی نگریستند، به ماجرای پزشک تبریزی نگاه کنیم، نتیجه میگیریم:
الف. سعید طوسی قاری قرآن است. او گناهی را مرتکب شده. پس کل قاریان قرآن و هر کسی که قرآن میخواند مزخرف و مجرم و مفسد است!
ب. علیرضا صلحی پزشک اصلاحطلب است. او مرتکب قتل شده. پس کل پزشکان و هرکسی که نزد پزشک میرود قاتل و جانی است! پس کل اصلاحطلبان و هر کسی که گرایشات اصلاحطلبی دارد، قاتل است!
این منطق، مسخرهترین منطقی است که یک عده روشنفکر میتوانند از خود نشان بدهند! منطقی که هیچ ارزشی برای انسان و انسانیت قائل نیست. منطقی که BBC و VOA هر روز آن را به خورد من و شما میدهند، اما ما نباید فریب آنها را بخوریم.