به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" آنچه ذکر شد، عبارات او در نطق جنجالی چندی قبلش در مجلس بود. روز گذشته هم او باز روی به جنجال و هیاهو آورد. سلحشوری که در جلسه بررسی و رأی‌گیری مجلس در مورد عضویت ایران در کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) با گردنی بسته شده به دلیل عمل جراحی اخیرش شرکت داشت، روز گذشته تلاش کرد فضایی پرشور و احساسی به این حضور بدهد و از حضورش با گردن شکسته برای «رأی دادن علیه چرخه فاسد پولشویی و حامیان ترور در ایران و جهان» نوشت و بعد هم اضافه کرد تهدید به مرگ شده! و سپس برای بزرگ‌نمایی و غلو بیشتر موضوع فکر کرد کنایه بامزه‌ای خواهد بود اگر بنویسد که «ضمناً استخر هم نمی‌روم. به فکر راه دیگری باشید.»
پروانه سلحشوری البته حق دارد این قدر بی‌محابا و بی‌ربط بتازد؛ تهمت قتل مرحوم هاشمی رفسنجانی بزند؛ مخالفان CFT را به حضور در چرخه فاسد پولشویی متهم کند. نماینده مجلس است؛ مصونیت قضایی دارد و راحت تهمت می‌زند و هیچ دادستانی هم به او نمی‌گوید برای تهمت‌ها و توهین‌هایت توضیح ارائه کن. دیوار منتقدان هم کوتاه است و راحت می‌شود از مرگ طبیعی برای آن‌ها تهمت قتل ساخت و کسی هم مواخذه‌اش نمی‌کند.
اما جملات پروانه سلحشوری بخش سخیفی هم دارد که می‌گوید «علیه حامیان ترور در ایران» این بخش را باید از او خواست که توضیح دهد تا روشن شود در میان مسئولان و مردمی که از بزرگترین قربانیان تروریسم در دنیا هستند و بزرگترین هزینه‌ها را برای مبارزه با تروریسم داده‌اند، چه کسانی در داخل کشور حامی ترور بوده‌اند که حالا لازم شده سلحشوری علیه آنان رأی بدهد؟! این کنوانسیون‌ها از جهت مالی، حساب‌های رسمی بانکی را کنترل خواهند کرد و در میان مردمی که تبادلات رسمی بانکی دارند، کدام‌مان حامی ترور بوده‌ایم که رأی امثال سلحشوری مانع آن شود؟
اگزجره کردن فضا و غلو در شور و احساسات برای یک رأی معمولی به یک مصوبه طبیعی است که کار را به چنین هجوگویی‌هایی باز کند که البته وقتی مرجع قانونی رسیدگی به این تهمت‌ها وجود ندارد یا ساکت است، فقط باید فشار رسانه‌ها و افکار عمومی او را مجبور به عذرخواهی کند.
کسی که برای انتقاد از نظارت استصوابی شورای نگهبان روی به خودزنی بیاورد و برای خودش هم احترام قائل نشود، روزی هم برای خوشامد غربی‌ها ایران را می‌زند و کشوری را که هزینه‌های جانی و مالی و غیرمالی بسیار برای مبارزه با تروریست داده، این‌گونه پای مطامع جناحی قربانی کند. چاره‌ای نیست، اعتراف هر کس علیه خودش مسموع است و این بار گویا حق با پروانه سلحشوری بود؛ او شایستگی نمایندگی این مردم را ندارد.
