به گزارش پایگاه عدالت خواهان"ابراهیم رضایی: تصور کنید اگر رئیسی یا قالیباف رئیسجمهور شده بودند و وزیر خارجه سائوتومه و رئیس مجلس زنگبار و معاون نخستوزیر اوگاندا و وزیر ارضی نامیبیا و پادشاه لسوتو و وزیر خارجه توگو برای تحلیف آنها به ایران آمده بودند و هیچکدام از روسای جمهور یا وزرای خارجه بهاصطلاح قدرتها (یا به قول آقای روحانی: جامعه جهانی) به مراسم آنها نیامده بودند، آن وقت دوستان اصلاحطلب و اعتدالی چه قشقرقی به راه میانداختند؟
آیا طعنه نمیزدند که این کشورها را باید با ذرهبین در نقشه پیدا کرد؟ آیا آن را به تحقیر ایران تعبیر نمیکردند؟ اگر رابرت موگابه (رئیسجمهور مادامالعمر زیمباوه) در دولتی دیگر به تهران آمده بود یک پرونده از سابقه دیکتاتوری او و تحریمها علیه کشورش درست نمیکردند؟
به نظر میرسد که اولاً ماهیت نظام مستقل جمهوری اسلامی در تضاد با منافع قدرتهاست لذا طبیعی است که آنها دلِ خوشی از این نظام فارغ از اینکه چه کسی رئیسجمهورش باشد- نداشته باشند. از سوی دیگر دشمنان منطقهای و فرامنطقهای نظام جمهوری اسلامی در این مواقع همه تلاش خود را برای بیاعتبار کردن میهن ما بکار میبندند. نمونههای این دشمنیها را از ابتدای انقلاب تا کنون از جمله در تلاش رژیم صهیونیستی برای نرسیدن ایران به فناوری هستهای یا هزینههای سنگین عربستان برای قطع روابط دیپلماتیک کشورها با ایران شاهد بودهایم.
ثانیاً جامعه جهانی فقط چند کشور عضو شورای امنیت نیست و دهها کشور دیگر (مثل همین کشورهای فوق) هم در دنیا هستند که میتوان رابطهای متوازن و دوطرفه با آنها برقرار کرد، نکته مهمی که پریروز رهبر انقلاب از آن به عنوان «تعامل گسترده با دنیا» برای جهتگیری دولت دوازدهم یاد کردند.
ثالثاً و مهمتر از همه اینها؛ در این امور و در مراسمهایی نظیر تحلیف رئیسجمهور که پای اعتبار ایران در سطح بینالمللی در میان است، جای طعنه و کنایه و تحقیر نیست. اینجا دیگر نباید نگاه کنیم که رئیس دولت در قبیله ما قرار دارد یا در جناح مقابل. به نظرم حتی اگر روسای کشورهای کوچک و کماهمیت هم به کشورمان آمدند، خود ما به عنوان یک ایرانی نباید جار بزنیم که از ما بدتران به تهران آمدهاند!
همه یاد بگیریم که وقتی پای منافع ملی به میان میآید، تفاوتی بین اینکه روحانی یا احمدینژاد یا دیگری بر سر کار است قائل نشویم و به اینکه قوه مجریه در دست کدام جناح است، اهمیت ندهیم.