به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"در یکی از این جنایات که در استان فارس رخ داد، مردی بعد از اینکه به خواهرش شک کرد، او را با شلیک گلوله به قتل رساند.
کارآگاهان جنایی پس از آنکه از قتل زنی جوان به نام منصوره مطلع شدند، به محل حادثه رفتند و مشاهده کردند این زن با سلاح گرم از پا درآمده است.
بررسیهای مقدماتی نشان داد انگیزهای خاص برای کشتن این زن وجود نداشته و او به احتمال زیاد توسط فردی آشنا قربانی اختلافات شخصی شده است. جسد در وهله اول به پزشکیقانونی فرستاده شد و متخصصان، مرگ منصوره به علت اصابت گلوله را تأیید کردند.
سپس اعضای خانواده و اطرافیان زن جوان تحت بازجویی قرار گرفتند. افسران جنایی در این مرحله از تحقیقات، به برادر مقتول به نام مراد ظنین شدند و احتمال دادند او از اسرار قتل خواهرش آگاه باشد. آنچه که این احتمال را قوت میبخشید، کشف سرنخهایی بود که بر اختلاف منصوره با مراد دلالت داشت.
بهاینترتیب، بازجویی از این مظنون ادامه یافت تا اینکه او سرانجام به ارتکاب جنایت اقرار کرد.
مراد در اعترافاتش گفت: «از مدتی قبل به رفتارهای منصوره شک کرده بودم و تصور میکردم او با فردی غریبه رابطه دارد. این موضوع من را بهشدت آزار میداد و همین باعث شد چندبار با خواهرم دعوا کنم و به او تذکر بدهم تا رفتارهایش را اصلاح کند، اما منصوره به حرفهای من اعتنایی نداشت. دیگر تحمل آن وضعیت برایم غیرممکن بود. او آبروی خانواده ما را بهخطر انداخته بود و چارهای وجود نداشت جز اینکه از او انتقام بگیرم. به همین سبب نقشه قتل او را طراحی کردم».
متهم در ادامه به کارآگاهان گفت: «روز حادثه با خواهرم سر همان موضوع صحبت کردم و کار به مجادله کشید. بهشدت عصبانی شده و کنترل خودم را از دست داده بودم. به همین دلیل با سلاح گلولهای به او شلیک کردم و وی را کشتم».
مراد اکنون در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او برای روشنشدن زوایای دیگر پرونده همچنان ادامه دارد.
متهم دوم مردی است که همسر خود را به قتل رسانده است. او نیز در بازجوییها به جرمش اعتراف و انگیزهاش را سوءظن اعلام کرده است. رسیدگی به این پرونده زمانی در دستور کار کارآگاهان جنایی استان خراسانرضوی قرار گرفت که آنها از مفقودشدن زنی جوان مطلع شدند. همسایگان این زن گفتند: «چند شب قبل، از خانه او صدای دادوفریاد به گوش رسید و بعد از آن دیگر او را ندیدیم».
مأموران خانه افسانه- زن مفقودشده- را جستوجو کردند، اما نشانهای از او مشاهده نکردند و احتمال دادند وی به قتل رسیده باشد. بههمیندلیل، تجسسها بر زندگی خصوصی این زن متمرکز شد و کارآگاهان پی بردند وی مدتی قبل از شوهرش طلاق گرفته و از آن به بعد تنها زندگی میکرد. در این میان همسایگان افسانه به پلیس گفتند شب حادثه مردانی که با این زن درگیر شده بودند با لهجه خاصی صحبت میکردند. تحقیقات پلیسی فاش کرد شوهر سابق افسانه با این لهجه صحبت میکند، اما این مرد در استانی دیگر سکونت داشت. مأموران در ادامه مدارکی به دست آوردند که ثابت میکرد شوهر سابق افسانه به نام کریم شب حادثه در نزدیکی محل سکونت همسر سابقش دیده شده بود.
کریم بازداشت شد اما ادعا کرد مدتهاست از افسانه خبری ندارد. بازجوییها از این مرد با وجود انکارهای اولیهاش ادامه یافت و او بالاخره به قتل اعتراف کرد. کریم گفت: «من و افسانه به دلیل اختلافاتی که با هم داشتیم از هم جدا شدیم اما بعد از مدتی به صورت پنهانی رجوع کردیم و شب حادثه من به خانه او رفتم. تلفن همراه همسرم زنگ خورد، اما او تماس را رد کرد، همین باعث شد به وی مشکوک شوم. با هم مشاجره کردیم و درحالیکه عصبانی شده بودم دستم را دور گلویش فشار دادم، در همین اثنا برادرم نیز وارد خانه شد. او هم دهان افسانه را گرفت. بالاخره همسرم از حال رفت».
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از اینکه فهمیدیم افسانه مرده است، درحالیکه بهشدت ترسیده بودیم جسد را در پتو پیچیدیم و از خانه بیرون بردیم. سپس راهی منطقهای خلوت شدیم و جسد را داخل چاهی رها کردیم تا کسی نتواند آن را پیدا کند».
کارآگاهان در ادامه برادر کریم را نیز بازداشت کردند. سپس دو متهم به بازسازی صحنه جنایت پرداختند. در ادامه تیمی از افسران پلیس همراه مأموران آتشنشانی به چاهی که متهمان مدعی بودند جسد را آنجا انداختهاند، رفتند و جنازه زن جوان را از ته چاه بیرون کشیدند.
متخصصان پزشکی قانونی بعد از بررسی و معاینه جسد، هویت آن را تأیید و اعلام کردند وی به علت فشار بر عناصر حیاتی گردن و انسداد مجاری تنفسی جان باخته است.
بنا بر این گزارش، متهمان اکنون در بازداشت به سر میبرند و پرونده آنها به زودی در اختیار دادگاه کیفری استان خراسانرضوی قرار میگیرد تا آنها پای میز محاکمه بروند.