علی جنتی، وزیر ارشاد برکنارشده دولت یازدهم بود که رضا صالحی امیری جانشین وی شد. استعفای شبیه به برکناری جنتی در آن زمان حرف و حدیثهای زیادی بهوجود آورد و رسانههای اصلاحطلب هر کدام سعی کردند از این موضوع بهرهبرداری سیاسی به نفع جناح خود و دولت ببرند و این استعفا را به کنسرتها که دوقطبی مطلوب دولت بود بچسبانند.
مظلومنماییهایی نیز در این راستا به نفع دولت شکل گرفت که اینگونه وانمود میکرد که دولت تحت فشار است. هرچند که بعدها همین روزنامهها موارد دیگری برای استعفا اعلام کردند و احمد نقیبزاده فعال اصلاحطلب از برکناری و نه استعفای جنتی سخن گفت و بیان داشت: «اگر مردم از پشت پرده برکناری ایشان مطلع شوند از آقای روحانی به دلیل قاطعیت در این زمینه تشکر خواهند کرد.»
در آن زمان، حسن روحانی نیز در جلسه بررسی صلاحیت سه وزیر پیشنهادی در مجلس به جای سه وزیر مستعفی خود، درباره علی جنتی گفت:
« آقای جنتی هم خودشان استعفا دادند و هم نیاز بود به یک مدیر با روحیهای جدید که بتواند بار مسئولیت را در ماههای پیش رو با سرعت بیشتری برای رسیدن به اهداف به دوش بکشد.»
اما با همه این جار و جنجالها امروز شاهد حکم انتصاب رئیسجمهور و اعتماد وی به علی جنتی هستیم. این موضوع سئوال اساسی ایجاد میکند که اگر ماجرای استعفا درست نبود، چرا جنتی مجبور به استعفا شد؟ سئوال دیگر اینکه اگر مسئله درست بوده مگر میشود فردی که چنین کارنامهای دارد را برای نظارت بر یکی از فرهنگیترین نهادهای کشور منصوب کرد؟ تناقض آشکاری در این حوزه ایجاد شده که آیا بعد از طی مدت زمان معینی، سابقه منفی برخی مدیران از کارنامه کاریشان حذف میشود و میتوان دوباره از آنها در همین حوزهها استفاده کرد؟